bato-adv
کد خبر: ۵۱۸۵۶

آيا خدا حجاب را واجب كرده است؟..کیفیت پوشش زن(8)

استاد شهيد مطهري

تاریخ انتشار: ۱۸:۳۹ - ۲۳ تير ۱۳۸۹

 
بعد از اين استثناء اين جمله آمده است : « و ليضربن بخمرهن علی‏ جيوبهن » يعنی می‏بايد روسری خود را بر روی سينه و گريبان خويش قرار دهند . البته روسری خصوصيتی ندارد ، مقصود پوشيدن سر و گردن و گريبان‏ است . همان طور كه قبلا از تفسير كشاف نقل كرديم - ديگران نيز همانطور گفته‏اند - زنان عرب معمولا پيراهن هائی می‏پوشيدند كه گريبان هايشان باز بود ، دور گردن و سينه را نمی‏پوشانيد . روسري هائی هم كه روی سر خود می‏انداختند از پشت سر می‏آويختند ( همانطوری كه الان بين مردان عرب‏ متداول است ) قهرا گوش ها و بناگوش ها و گوشواره‏ها و جلوی سينه و گردن‏ نمايان می‏شد . اين آيه دستور می‏دهد كه بايد قسمت آويخته همان روسري ها را از دو طرف روی سينه و گريبان خود بيفكنند تا قسمتهای ياد شده پوشيده‏ گردد . 

ابن عباس در تفسير اين جمله گفته است : " زن مو و سينه و دور گردن و زير گلوی خود را بپوشاند . " 

اين آيه حدود پوشش را مشخص می‏كند . در ذيل اين آيه شيعه و سنی روايت‏ كرده‏اند كه :

روزی در هوای گرم مدينه زنی جوان و زيبا در حالی كه طبق معمول روسری‏ خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پيدا بود ، از كوچه‏ عبور می‏كرد . مردی از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل می‏آمد . آن منظره زيبا سخت نظر او را جلب كرد و چنان غرق تماشای آن‏ زيبا شد كه از خودش و اطرافش غافل گشت و جلو خودش را نگاه نمی‏كرد آن زن وارد كوچه‏ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال می‏كرد . همان طور كه‏ می‏رفت ، ناگهان استخوان يا شيشه‏ای كه از ديوار بيرون آمده بود به صورتش‏ اصابت كرد و صورتش را مجروح ساخت . وقتی به خود آمد كه خون از سر و صورتش جاری شده بود . با همين حال به حضور رسول اكرم رفت و ماجرا را به‏ عرض رساند . اينجا بود كه آيه مباركه نازل شد : " « قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم ». . . الی آخر " .

اين تركيب لغوی ، يعنی تركيب لغت " ضرب " با لغت " علی " اين‏ معنی را می‏رساند كه چيزی را بر روی چيز ديگر قرار دهند به طوری كه مانع و حاجبی بر او شمرده شود . 

در تفسير كشاف می‏گويد: " يعنی اين تعبير نظير اين است كه بگوئيم دست خود را روی ديوار گذاشتيم . 

ايضا در كشاف در ذيل آيه 11 از سوره كهف كه اين تركيب لغوی در آنجا آمده است و می‏فرمايد : " « فضربنا علی آذانهم »" می‏گويد : " يعنی بر روی گوشهای آنها پرده‏ای‏ قرار داديم كه نشنوند . "
 
در تفسير مجمع البيان در ذيل آيه مورد بحث می‏گويد : " زنان مأمور شده‏اند كه روسري های خود را بر روی سينه خود بيفكنند تا دور گردن آنان پوشيده شود . گفته شده است كه قبلا دامنه روسري ها را به‏ پشت سر می‏افكندند و سينه‏هايشان پيدا بود . كلمه " جيوب " ( گريبانها ( كنايه است از سينه‏ها ، زيرا گريبان ها است كه روی سينه‏ها را می‏پوشاند . و گفته شده است كه از آن جهت اين دستور رسيده است كه زنان موها و گوشواره‏ها و گردنهای خويش را بپوشانند . ابن عباس در ذيل اين آيه گفته‏ است : زن بايد موی و سينه و دور گردن و زير گلوی خويش را بپوشاند " 

تفسير صافی نيز بعد از ذكر جمله " « و ليضربن بخمرهن علی جيوبهن » " می‏گويد : " برای اينكه گردنها پوشيده شود ".
 
به هر حال منظور اين است كه اين آيه در كمال صراحت حدود پوشش لازم را بيان می‏كند . مراجعه به تفاسير و روايات اعم از شيعه و سنی و مخصوصا روايات شيعه كاملا مطلب را روشن می‏كند و جای ترديد در مفهوم آيه باقی‏ نمی‏گذارد .

استثناء دوم :

«و لا يبدين زينتهن الا لبعولتهن الخ » يعنی زينتهای خود را آشكار نكنند مگر برای شوهران و . . 

استثناء اول مقداری از زينت را كه نمايان بودن آن نسبت به عموم افراد جايز است معين كرد ، اما اين استثناء ، اشخاص معينی را نام می‏برد كه‏ آشكار نمودن مطلق زينت برای آنان جايز است . در استثناء اول دائره مورد استثناء از نظر مواضع تنگتر و از نظر افراد وسيعتر است و در استثناء دوم‏ برعكس است .

غالب اين اشخاص كه در آيه نام برده شده‏اند همان كسانی هستند كه در اصطلاح فقه به نام محارم خوانده می‏شوند و از اين قرارند :

1 - « لبعولتهن »- شوهران
2 - « او آبائهن »- پدران
3 - « او آباء بعولتهن »- پدر شوهران
4 - « او ابنائهن »- پسران
5 - « او ابناء بعولتهن »- پسر شوهران
6 - « او اخوانهن »- برادران
7 - « او بنی اخوانهن »- پسر برادران
8 - « او بنی اخواتهن »- پسر خواهران
9 - « او نسائهن »- زنان
10 - « او ما ملكت ايمانهن »- مملوكان
11 - « او التابعين غير اولی الاربة »- طفيليانی كه كاری با زن ندارن
12 - « او الطفل الذين لم يظهروا علی عورات النساء »- كودكانی كه از امور جنسی بی‏خبرند ، يا توانائی كار زناشوئی ندارند.
 
در موارد ذكر شده تنها چهار مورد اخير قابل بحث است :

الف - زنان ( نسائهن )

در اين كلمه سه احتمال داده شده است :
 
1- اينكه مراد زنان مسلمان هستند . مفهوم آيه ، بنابراين قول اينست‏ كه زنان غير مسلمان نامحرم می‏باشند و زن مسلمان بايد خود را از ايشان‏ بپوشاند . 

2 - اين كه مراد مطلق زنان است خواه مسلمان يا غير مسلمان .
3 - اين كه مراد زن هائی است كه در خانه هستند مانند زنان خدمتكار . 

مفهوم اين تفسير اين است كه هر زنی به غير از زنان داخل خانه به ساير زنان‏ نامحرم است . اين احتمال به كلی مردود است زيرا يكی از مسلمات و ضروريات اسلام اينست كه زن به زن محرم است . 

احتمال دوم نیز ضعیف است زیرا که در این احتمال نکته ای برای اضافۀ « نساء » به ضمیر وجود ندارد ولی طبق احتمال اول نکتۀ این اضافه این است که زنان کفار بیگانه هستند و از خودشان نمی باشند .

حقیقت این است که احتمال اول قویترین احتمالات است و روایاتی هم بر طبق آن وارد شده که برهنه شدن زن مسلمان را در برابر زنان یهودیه یا نصرانیه منع کرده است . در این روایات استناد شده است به اینکه زنان غیر مسلمان ممکن است زیبایی زنان مسلمان را برای شوهران یا برادران خود توصیف کنند : لا نهن قد یصفن لازواجهن و اخوتهن .

بايد توجه داشت كه در اينجا مسأله‏ای وجود دارد و آن اين است كه برای‏ هيچ زن مسلمان جايز نيست كه محاسن يعنی زيبائي های زن ديگر را برای شوهر خود توصيف كند . وجود اين تكليف زنان مسلمان را در برابر يكديگر تأمين‏ می‏دهد ، ولی در مورد زنان غير مسلمان اطمينان نيست ، ممكن است آنان‏ برای مردان خود از وضع زنان مسلمان سخن بگویند .

لهذا به زنان مسلمان‏ دستور داده شده است كه خود را از ايشان بپوشانند . ولی البته آيه صراحت‏ كامل ندارد به اينكه ظاهر كردن زينت ها و زيبائي ها در برابر آنها حرام‏ است . لهذا با قرائن و دلائل ديگر ممكن است گفته شود كه اين عمل مكروه‏ است . فقها معمولا در اين مسأله قائل به وجوب پوشش زن نسبت به زنان‏ غير مسلمان نيستند و تنها به كراهت بی پوششی فتوا می‏دهند .

ب : بردگان و مملوکان ( او ما ملکت ایمانهن )
در اين جمله دو احتمال است : يكی اينكه مراد خصوص كنيزان است و ديگر اينكه مراد مطلق مملوك است و شامل غلامان نيز می‏باشد . در اينجا نيز روايات مؤيد تفسير دوم است ولی فتوای فقهاء با آن هماهنگی ندارد .

در روايت است كه مردی از مردم عراق - كه به واسطه مجاورت با ايران معمولا در اين مسائل سختگيرتر بودند - آمد به مدينه و به‏ حضور امام صادق عليه السلام مشرف شد . به مناسبتی سخن از مردم مدينه به‏ ميان آمد و آن مرد اعتراض كرد و گفت اين ها زنان خود را همراه غلامان‏ می‏فرستند و احيانا زنان هنگامی كه می‏خواهند سوار شوند به كمك غلامان سوار می‏شوند ، مثلا دست روی شانه غلامان می‏گذارند و سوار می‏شوند . امام صادق‏ فرمود اين كار مانعی ندارد ، و آنگاه آيه 56 از سوره احزاب را كه مفيد همين معنی است قرائت فرمود : " « لا جناح عليهن فی آبائهن و لا ابنائهن‏ و لا اخوانهن و لا ابناء اخوانهن و لا ابناء اخواتهن و لا نسائهن و لا ما ملكت ايمانهن » " . 

يعنی بر زنان در مورد پدران  و پسران  و برادران‏  و برادرزادگان  و خواهرزادگان و زنان و مملوك هايشان باكی نيست . به طور كلی بردگان اعم از جنس زن يا مرد از نظر اسلام در بسياری از احكام استثناهائی دارند . مثلا از نظر خود پوشش و حرمت نظر ، كنيزان با زنان آزاد فرق می‏كنند . بر كنيزان واجب نيست كه سرهای خود را بپوشانند و حال آنكه بر زنان آزاد لازم است سر خود را بپوشانند . 

ظاهرا سر مطلب‏ خدمتكاری آنها است . علی هذا بعيد نيست كه غلامان نيز چنين استثنائی‏ داشته باشند . 

ولی همچنان كه گفتيم از نظر فتوای فقهاء اين حكم بعيد است اما از طرف‏ ديگر حمل جمله « او ما ملكت ايمانهن »به خصوص كنيزان نيز بسيار مستبعد است .

اگر بخواهيم استثناء مملوك را منحصر به كنيزان بدانيم بايد بگوئيم‏ زنان آزاد بر يكديگر مطلقا محرم می‏باشند ولی كنيزان برای زنان آزاد محرم‏ نيستند مگر زنان آزادی كه مالك اين كنيزان می‏باشند . و وقتی اين مطلب‏ را هم بدين فتوا اضافه كنيم كه بسياری از فقهاء پوشش را برای كنيز حتی‏ نسبت به مردان بيگانه واجب ندانسته‏اند نتيجه خيلی عجيب خواهد بود زيرا نتيجه اين است كه كنيز بر همه مردان محرم است و زنان آزاد بر كنيزان‏ نا محرم می‏باشند . يعنی كنيز كاملا در حكم يك مرد است . البته چنين چيزی‏ درست نيست . 

ج - طفيليانی كه نيازی به زن ندارند « التابعين غير اولی الاربه ». قدر مسلم ، اين جمله ديوانگان و افراد بله را كه دارای شهوت نيستند و جاذبه‏ای را كه در زن است درك نمی‏كنند شامل می‏گردد . بعضی‏ها عموميت‏ بيشتری در آيه قائل شده‏اند و آنرا شامل خواجگان حرمسرا نيز دانسته‏اند به‏ استناد اين كه خواجگان نيز حاجتی به زن ندارند . 

محرم دانستن خواجگان و آوردن آنان به حرمسراها در زمان های قديم براساس‏ همين فتوا بوده است . 

برخی ديگر در آيه تعميم بيشتری داده‏اند و گفته‏اند شامل فقراء و مساكين‏ نيز می‏باشد ، يعنی كسانی كه وضع خاص آنان و شرائط آنان طوری است كه در اين عوالم نيستند . كسی كه برای نانش معطل است و به خاطر لقمه نانی به‏ دنبال آن می‏دود و مخصوصا با فاصله طبقاتی‏ای كه بين آندو وجود دارد هرگز به فكر مسائل جنسی نخواهد بود . ولی حقيقت اينست كه اين اندازه توسعه در مفهوم آيه بسيار بعيد است . 

قدر مسلم ، همان طبقه اول است و اگر بيشتر تعميم دهيم حداكثر اينست كه‏ طبقه دوم را مشمول آيه بدانيم .

د - كودكانی كه از امور جنسی بيخبرند ، يا توانائی ندارند . " « الطفل‏ الذين لم يظهروا علی عورات النساء » " .

 اين قسمت را نيز دو جور می‏توان تفسير كرد . كلمه " « لم يظهروا » " از ماده ظهور است و با كلمه " علی " متعدی شده است . ممكن است تركيب‏ اين دو كلمه مفهوم " اطلاع " را بدهد . پس معنی چنين می‏شود : كودكانی‏ كه بر امور نهانی زنان آگاه نيستند  و ممكن است مفهوم " غلبه و قدرت‏ " را بدهد ، پس معنی چنين می‏شود : كودكانی كه بر استفاده از امور نهانی‏ زنان توانائی ندارند . 

طبق احتمال اول مراد بچه‏های غير مميز هستند كه قدرت تشخيص اينگونه‏ مطالب را ندارند . اما طبق احتمال دوم مقصود بچه‏هائی است كه قدرت بر امور جنسی ندارند يعنی غير بالغ می‏باشند هر چند مميز بوده باشند . طبق‏ احتمال دوم اطفالی كه همه چيز می‏فهمند و نزديك به حد بلوغ می‏باشند ولی‏ بالغ نمی‏باشند جزء استثناها هستند . فتوای فقهاء نيز بر طبق اين تفسير است . 

در دنباله آيه می‏فرمايد : « و لا يضربن بأرجلهن ليعلم ما يخفين من‏ زينتهن » يعنی زنان به منظور آشكار ساختن زينتهای پنهان خود ، پای بر زمين نكوبند .

زنان عرب معمولا خلخال به پا می‏كردند ، و برای اينكه بفهمانند خلخال قيمتی به پا دارند پای خود را محكم بر زمين می‏كوفتند .
آيه كريمه از اين كار هم نهی فرمود .    

از اين دستور می‏توان فهميد كه هر چيزی كه موجب جلب توجه مردان می‏گردد مانند استعمال عطرهای تند و همچنين آرايشهای جالب نظر در چهره ممنوع‏ است . به طور كلی زن در معاشرت نبايد كاری بكند كه موجب تحريك و تهييج و جلب توجه مردان نامحرم گردد . 

جمله آخر آيه چنين است : " « و توبوا الی الله جميعا ايها المؤمنون‏ لعلكم تفلحون »". همه به سوی خدا بازگشت كنيد ، باشد كه رستگار گرديد . دأب قرآن‏ اينست كه در پايان دستورها مردم را به خدا متوجه می‏سازد تا در به کار بستن فرمان های او سهل انگار نباشند . 
ادامه دارد...