
استاد شهيد مطهري
بعد از اين استثناء اين جمله آمده است : « و ليضربن بخمرهن علی جيوبهن » يعنی میبايد روسری خود را بر روی سينه و گريبان خويش قرار دهند . البته روسری خصوصيتی ندارد ، مقصود پوشيدن سر و گردن و گريبان است . همان طور كه قبلا از تفسير كشاف نقل كرديم - ديگران نيز همانطور گفتهاند - زنان عرب معمولا پيراهن هائی میپوشيدند كه گريبان هايشان باز بود ، دور گردن و سينه را نمیپوشانيد . روسري هائی هم كه روی سر خود میانداختند از پشت سر میآويختند ( همانطوری كه الان بين مردان عرب متداول است ) قهرا گوش ها و بناگوش ها و گوشوارهها و جلوی سينه و گردن نمايان میشد . اين آيه دستور میدهد كه بايد قسمت آويخته همان روسري ها را از دو طرف روی سينه و گريبان خود بيفكنند تا قسمتهای ياد شده پوشيده گردد .
ابن عباس در تفسير اين جمله گفته است : " زن مو و سينه و دور گردن و زير گلوی خود را بپوشاند . "
اين آيه حدود پوشش را مشخص میكند . در ذيل اين آيه شيعه و سنی روايت كردهاند كه :
روزی در هوای گرم مدينه زنی جوان و زيبا در حالی كه طبق معمول روسری خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پيدا بود ، از كوچه عبور میكرد . مردی از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل میآمد . آن منظره زيبا سخت نظر او را جلب كرد و چنان غرق تماشای آن زيبا شد كه از خودش و اطرافش غافل گشت و جلو خودش را نگاه نمیكرد آن زن وارد كوچهای شد و جوان با چشم خود او را دنبال میكرد . همان طور كه میرفت ، ناگهان استخوان يا شيشهای كه از ديوار بيرون آمده بود به صورتش اصابت كرد و صورتش را مجروح ساخت . وقتی به خود آمد كه خون از سر و صورتش جاری شده بود . با همين حال به حضور رسول اكرم رفت و ماجرا را به عرض رساند . اينجا بود كه آيه مباركه نازل شد : " « قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم ». . . الی آخر " .
اين تركيب لغوی ، يعنی تركيب لغت " ضرب " با لغت " علی " اين معنی را میرساند كه چيزی را بر روی چيز ديگر قرار دهند به طوری كه مانع و حاجبی بر او شمرده شود .
در تفسير كشاف میگويد: " يعنی اين تعبير نظير اين است كه بگوئيم دست خود را روی ديوار گذاشتيم .
ايضا در كشاف در ذيل آيه 11 از سوره كهف كه اين تركيب لغوی در آنجا آمده است و میفرمايد : " « فضربنا علی آذانهم »" میگويد : " يعنی بر روی گوشهای آنها پردهای قرار داديم كه نشنوند . "
در تفسير مجمع البيان در ذيل آيه مورد بحث میگويد : " زنان مأمور شدهاند كه روسري های خود را بر روی سينه خود بيفكنند تا دور گردن آنان پوشيده شود . گفته شده است كه قبلا دامنه روسري ها را به پشت سر میافكندند و سينههايشان پيدا بود . كلمه " جيوب " ( گريبانها ( كنايه است از سينهها ، زيرا گريبان ها است كه روی سينهها را میپوشاند . و گفته شده است كه از آن جهت اين دستور رسيده است كه زنان موها و گوشوارهها و گردنهای خويش را بپوشانند . ابن عباس در ذيل اين آيه گفته است : زن بايد موی و سينه و دور گردن و زير گلوی خويش را بپوشاند "
تفسير صافی نيز بعد از ذكر جمله " « و ليضربن بخمرهن علی جيوبهن » " میگويد : " برای اينكه گردنها پوشيده شود ".
به هر حال منظور اين است كه اين آيه در كمال صراحت حدود پوشش لازم را بيان میكند . مراجعه به تفاسير و روايات اعم از شيعه و سنی و مخصوصا روايات شيعه كاملا مطلب را روشن میكند و جای ترديد در مفهوم آيه باقی نمیگذارد .
استثناء دوم :
«و لا يبدين زينتهن الا لبعولتهن الخ » يعنی زينتهای خود را آشكار نكنند مگر برای شوهران و . .
استثناء اول مقداری از زينت را كه نمايان بودن آن نسبت به عموم افراد جايز است معين كرد ، اما اين استثناء ، اشخاص معينی را نام میبرد كه آشكار نمودن مطلق زينت برای آنان جايز است . در استثناء اول دائره مورد استثناء از نظر مواضع تنگتر و از نظر افراد وسيعتر است و در استثناء دوم برعكس است .
غالب اين اشخاص كه در آيه نام برده شدهاند همان كسانی هستند كه در اصطلاح فقه به نام محارم خوانده میشوند و از اين قرارند :
1 - « لبعولتهن »- شوهران
2 - « او آبائهن »- پدران
3 - « او آباء بعولتهن »- پدر شوهران
4 - « او ابنائهن »- پسران
5 - « او ابناء بعولتهن »- پسر شوهران
6 - « او اخوانهن »- برادران
7 - « او بنی اخوانهن »- پسر برادران
8 - « او بنی اخواتهن »- پسر خواهران
9 - « او نسائهن »- زنان
10 - « او ما ملكت ايمانهن »- مملوكان
11 - « او التابعين غير اولی الاربة »- طفيليانی كه كاری با زن ندارن
12 - « او الطفل الذين لم يظهروا علی عورات النساء »- كودكانی كه از امور جنسی بیخبرند ، يا توانائی كار زناشوئی ندارند.
در موارد ذكر شده تنها چهار مورد اخير قابل بحث است :
الف - زنان ( نسائهن )
در اين كلمه سه احتمال داده شده است :
1- اينكه مراد زنان مسلمان هستند . مفهوم آيه ، بنابراين قول اينست كه زنان غير مسلمان نامحرم میباشند و زن مسلمان بايد خود را از ايشان بپوشاند .
2 - اين كه مراد مطلق زنان است خواه مسلمان يا غير مسلمان .
3 - اين كه مراد زن هائی است كه در خانه هستند مانند زنان خدمتكار .
مفهوم اين تفسير اين است كه هر زنی به غير از زنان داخل خانه به ساير زنان نامحرم است . اين احتمال به كلی مردود است زيرا يكی از مسلمات و ضروريات اسلام اينست كه زن به زن محرم است .
احتمال دوم نیز ضعیف است زیرا که در این احتمال نکته ای برای اضافۀ « نساء » به ضمیر وجود ندارد ولی طبق احتمال اول نکتۀ این اضافه این است که زنان کفار بیگانه هستند و از خودشان نمی باشند .
حقیقت این است که احتمال اول قویترین احتمالات است و روایاتی هم بر طبق آن وارد شده که برهنه شدن زن مسلمان را در برابر زنان یهودیه یا نصرانیه منع کرده است . در این روایات استناد شده است به اینکه زنان غیر مسلمان ممکن است زیبایی زنان مسلمان را برای شوهران یا برادران خود توصیف کنند : لا نهن قد یصفن لازواجهن و اخوتهن .
بايد توجه داشت كه در اينجا مسألهای وجود دارد و آن اين است كه برای هيچ زن مسلمان جايز نيست كه محاسن يعنی زيبائي های زن ديگر را برای شوهر خود توصيف كند . وجود اين تكليف زنان مسلمان را در برابر يكديگر تأمين میدهد ، ولی در مورد زنان غير مسلمان اطمينان نيست ، ممكن است آنان برای مردان خود از وضع زنان مسلمان سخن بگویند .
لهذا به زنان مسلمان دستور داده شده است كه خود را از ايشان بپوشانند . ولی البته آيه صراحت كامل ندارد به اينكه ظاهر كردن زينت ها و زيبائي ها در برابر آنها حرام است . لهذا با قرائن و دلائل ديگر ممكن است گفته شود كه اين عمل مكروه است . فقها معمولا در اين مسأله قائل به وجوب پوشش زن نسبت به زنان غير مسلمان نيستند و تنها به كراهت بی پوششی فتوا میدهند .
ب : بردگان و مملوکان ( او ما ملکت ایمانهن )
در اين جمله دو احتمال است : يكی اينكه مراد خصوص كنيزان است و ديگر اينكه مراد مطلق مملوك است و شامل غلامان نيز میباشد . در اينجا نيز روايات مؤيد تفسير دوم است ولی فتوای فقهاء با آن هماهنگی ندارد .
در روايت است كه مردی از مردم عراق - كه به واسطه مجاورت با ايران معمولا در اين مسائل سختگيرتر بودند - آمد به مدينه و به حضور امام صادق عليه السلام مشرف شد . به مناسبتی سخن از مردم مدينه به ميان آمد و آن مرد اعتراض كرد و گفت اين ها زنان خود را همراه غلامان میفرستند و احيانا زنان هنگامی كه میخواهند سوار شوند به كمك غلامان سوار میشوند ، مثلا دست روی شانه غلامان میگذارند و سوار میشوند . امام صادق فرمود اين كار مانعی ندارد ، و آنگاه آيه 56 از سوره احزاب را كه مفيد همين معنی است قرائت فرمود : " « لا جناح عليهن فی آبائهن و لا ابنائهن و لا اخوانهن و لا ابناء اخوانهن و لا ابناء اخواتهن و لا نسائهن و لا ما ملكت ايمانهن » " .
يعنی بر زنان در مورد پدران و پسران و برادران و برادرزادگان و خواهرزادگان و زنان و مملوك هايشان باكی نيست . به طور كلی بردگان اعم از جنس زن يا مرد از نظر اسلام در بسياری از احكام استثناهائی دارند . مثلا از نظر خود پوشش و حرمت نظر ، كنيزان با زنان آزاد فرق میكنند . بر كنيزان واجب نيست كه سرهای خود را بپوشانند و حال آنكه بر زنان آزاد لازم است سر خود را بپوشانند .
ظاهرا سر مطلب خدمتكاری آنها است . علی هذا بعيد نيست كه غلامان نيز چنين استثنائی داشته باشند .
ولی همچنان كه گفتيم از نظر فتوای فقهاء اين حكم بعيد است اما از طرف ديگر حمل جمله « او ما ملكت ايمانهن »به خصوص كنيزان نيز بسيار مستبعد است .
اگر بخواهيم استثناء مملوك را منحصر به كنيزان بدانيم بايد بگوئيم زنان آزاد بر يكديگر مطلقا محرم میباشند ولی كنيزان برای زنان آزاد محرم نيستند مگر زنان آزادی كه مالك اين كنيزان میباشند . و وقتی اين مطلب را هم بدين فتوا اضافه كنيم كه بسياری از فقهاء پوشش را برای كنيز حتی نسبت به مردان بيگانه واجب ندانستهاند نتيجه خيلی عجيب خواهد بود زيرا نتيجه اين است كه كنيز بر همه مردان محرم است و زنان آزاد بر كنيزان نا محرم میباشند . يعنی كنيز كاملا در حكم يك مرد است . البته چنين چيزی درست نيست .
ج - طفيليانی كه نيازی به زن ندارند « التابعين غير اولی الاربه ». قدر مسلم ، اين جمله ديوانگان و افراد بله را كه دارای شهوت نيستند و جاذبهای را كه در زن است درك نمیكنند شامل میگردد . بعضیها عموميت بيشتری در آيه قائل شدهاند و آنرا شامل خواجگان حرمسرا نيز دانستهاند به استناد اين كه خواجگان نيز حاجتی به زن ندارند .
محرم دانستن خواجگان و آوردن آنان به حرمسراها در زمان های قديم براساس همين فتوا بوده است .
برخی ديگر در آيه تعميم بيشتری دادهاند و گفتهاند شامل فقراء و مساكين نيز میباشد ، يعنی كسانی كه وضع خاص آنان و شرائط آنان طوری است كه در اين عوالم نيستند . كسی كه برای نانش معطل است و به خاطر لقمه نانی به دنبال آن میدود و مخصوصا با فاصله طبقاتیای كه بين آندو وجود دارد هرگز به فكر مسائل جنسی نخواهد بود . ولی حقيقت اينست كه اين اندازه توسعه در مفهوم آيه بسيار بعيد است .
قدر مسلم ، همان طبقه اول است و اگر بيشتر تعميم دهيم حداكثر اينست كه طبقه دوم را مشمول آيه بدانيم .
د - كودكانی كه از امور جنسی بيخبرند ، يا توانائی ندارند . " « الطفل الذين لم يظهروا علی عورات النساء » " .
اين قسمت را نيز دو جور میتوان تفسير كرد . كلمه " « لم يظهروا » " از ماده ظهور است و با كلمه " علی " متعدی شده است . ممكن است تركيب اين دو كلمه مفهوم " اطلاع " را بدهد . پس معنی چنين میشود : كودكانی كه بر امور نهانی زنان آگاه نيستند و ممكن است مفهوم " غلبه و قدرت " را بدهد ، پس معنی چنين میشود : كودكانی كه بر استفاده از امور نهانی زنان توانائی ندارند .
طبق احتمال اول مراد بچههای غير مميز هستند كه قدرت تشخيص اينگونه مطالب را ندارند . اما طبق احتمال دوم مقصود بچههائی است كه قدرت بر امور جنسی ندارند يعنی غير بالغ میباشند هر چند مميز بوده باشند . طبق احتمال دوم اطفالی كه همه چيز میفهمند و نزديك به حد بلوغ میباشند ولی بالغ نمیباشند جزء استثناها هستند . فتوای فقهاء نيز بر طبق اين تفسير است .
در دنباله آيه میفرمايد : « و لا يضربن بأرجلهن ليعلم ما يخفين من زينتهن » يعنی زنان به منظور آشكار ساختن زينتهای پنهان خود ، پای بر زمين نكوبند .
زنان عرب معمولا خلخال به پا میكردند ، و برای اينكه بفهمانند خلخال قيمتی به پا دارند پای خود را محكم بر زمين میكوفتند .
آيه كريمه از اين كار هم نهی فرمود .
از اين دستور میتوان فهميد كه هر چيزی كه موجب جلب توجه مردان میگردد مانند استعمال عطرهای تند و همچنين آرايشهای جالب نظر در چهره ممنوع است . به طور كلی زن در معاشرت نبايد كاری بكند كه موجب تحريك و تهييج و جلب توجه مردان نامحرم گردد .
جمله آخر آيه چنين است : " « و توبوا الی الله جميعا ايها المؤمنون لعلكم تفلحون »". همه به سوی خدا بازگشت كنيد ، باشد كه رستگار گرديد . دأب قرآن اينست كه در پايان دستورها مردم را به خدا متوجه میسازد تا در به کار بستن فرمان های او سهل انگار نباشند .
ادامه دارد...