
« آقاي مشايي، يك اسلامشناس بزرگ است. » اين عبارتي بود كه در سالهاي اخير، بارها از رئيسجمهور در وصف اسفنديار رحيممشايي نقل قول شده است.
اعتماد و حمايت احمدينژاد در اين حوزه چنان بود كه در هنگامه انتقاد بسياري از نيروهاي مذهبي از مواضع رحيممشايي، رئيسجمهور آنان را به ساعتي همنشيني با مشايي فرا ميخواند تا در مواضعشان تجديدنظر كنند. مشايي نيز در اين باره در چند نشست حاضر شد و درباره مواضعش در حوزه دين توضيحاتي به علما ارائه داد كه تا حدود زيادي در كاهش انتقادات از وي موثر بود.
در روزهاي اخير، علاوه بر اظهارنظرهاي بسيار مشايي در حوزه اسلامشناسي، رئيس دفتر رئيسجمهور رويهاي تازه را آغاز كرد و از اسلامشناسي به ايرانشناسي، آنهم دوران پيش از اسلام روي آورد. نقطه آغاز اين ماجرا كه از سوي رئيسجمهور نيز حمايت ميشد را بايد نطق احمدينژاد در كنفرانس بازنگري ان پي تي دانست كه رنگوبوي متفاوتي داشت و از سوي چهرههايي چون فاطمه رجبي نيز مورد انتقاد قرار گرفت و رئيسجمهور دعوت شد كه تاريخ را بهتر بخواند.
رجبي همچنين مشايي را تلويحا متهم كرد كه اين نطق را نوشته است. توجه احمدينژاد و مشايي به ايران باستان اما معطوف به همين ماجرا نبود و در روزهاي بعد، كوروش، انوشيروان و حتي شاعران ملي چون« مختومقلي را نيز در برگرفت و بارها شاهان ايراني مورد تمجيد و ستايش قرار گرفتند.
در اين زمينه جملاتي چون « انوشیروان یکي از فرمانروایان مقتدر بوده و البته باید گفت اگر در اینجا از مدیریت شاهی نیز تمجید می شود ، به خاطر نماد ملت ایران است» كه از سوي مشايي بيان شد و تجليل رئيسجمهور از دو فرمان كوروش يعني لغو بردهداري و آزادي مذاهب و اظهاراتش عليه فيلم 300، بيشتر مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
مشايي البته در دوران حضورش در سازمان ميراث فرهنگي از گنجاندن روزي به نام كوروش در تقويم سالانه دفاع كرده بود.
ديگر شخصيت ايراني مورد توجه احمدينژاد و مشايي در روزهاي اخير اما ابوالقاسم فردوسي و ميراث جاودانهاش يعني شاهنامه بوده است. در همين راستا، مشايي از حمايت شخصياش براي ساخت سريالي درباره زندگي او خبر داد و گفت: براي رونق بيشتر نقالي در ايران بايد متون لازم از دل شاهنامه توليد شوند كه دستمايه كار نقالي باشند.
همچنين بايد از 100 اثر پژوهشي و پاياننامههاي دكتري درباره شاهنامه و زندگي فردوسي در ابعاد مختلف حمايتهاي مالي و معنوي مورد نياز صورت گيرد.
او همچنين به همراه احمدينژاد در سخنرانيهاي متعدد با توصيفهاي كمنظيري از شاهنامه و فردوسي تجليل كردند. سخنان مشايي درباره شاهنامه و وعده رئيسدفتر رئيس جمهور براي توجه بيش از پيش به زبان فارسي و همچنين گسترش بينالمللي زبان رسمي كشور، اگرچه خبرهايي خوشايندي براي جامعه فرهنگ و ادب كشور است ولي از يك حيث ديگر نيز جالب توجه است.
در ساليان اخير، همواره سخنان مشايي در حوزههاي ديني با جنجالهاي بسياري روبرو شده است و به نظر ميرسد كه مشايي رو به حوزههاي ديگر آورده است.
هرچند از سويي برخي حاميان دولت اتخاذ اين رويه را برنتافتهاند و توجه بيش از حد رئيسجمهور و نزديكترين مشاورش به مسائل ملي را آغاز انحراف در روند حركتي دولت احمدينژاد ميدانند و از اين جهت گلايهمند هستند. با اين وجود بايد ديد كه با اقدامات و سخنان يك ماهه اخير رئيسجمهور و مشايي در پرداختن به مسائلي چون زبان فارسي و ميراث معنوي ايران پيش از اسلام، آيا استراتژي جديدي در دستور كار دولت قرار گرفته است.