فرارو- اظهارات ژان ایو لودریان وزیر امورخارجه فرانسه مبنی بر تلاش ایران برای تقویت توانمندیهای هستهای و کافی نبودن احیای توافق هستهای بدون گفتگو درباره فعالیتهای منطقهای و موشکی بالستیک ایران، واکنش منفی ایران را در پی داشت و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به تندی پاسخ او را داد. اظهارات لودریان با توجه به بیانیه کشورهای اروپایی عضو برجام میتواند نشانهای از چشمانداز جدید روابط ایران با اروپا در آستانه روی کار آمدن بایدن باشد.
به گزارش فرارو، اظهارات لودریان وزیر امور خارجه فرانسه در حالی است که سه کشور اروپایی عضو برجام (انگلیس، فرانسه و آلمان) نیز روز شنبه با صدور بیانیهای در واکنش به آغاز فرآیند تولید اورانیوم فلزی توسط ایران اعلام کردند که توجیه معتبری برای استفاده از اورانیوم فلزی توسط ایران وجود ندارد.
این بیانیه با طرح این ادعا که تولید اورانیوم فلزی به طور بالقوه میتواند پیامدهای نظامی داشته باشد، بدون اشاره به بیعمل اروپاییهای نسبت به تعهدات برجامی خود افزود: ایران وفق برنامه جامع اقدام مشترک متعهد است که به مدت ۱۵ سال درگیر تولید اورانیوم فلزی و فعالیتهای تحقیق و توسعه در این زمینه نشود.
سه کشور اروپایی همچنین از ایران خواستند «اگر نسبت به حفظ برجام جدی است، این فعالیتها را متوقف کند و بدون فوت وقت به تعهداتش ذیل برجام بازگردد.»
چندی پیش نیز هایکو ماس وزیر امور خارجه آلمان در اظهاراتی مشابه بدون اشاره به قصور طرفهای اروپایی در پایبندی به تعهداتشان ذیل برجام، توپ را به زمین ایران انداخت و از ایران خواست تا فرصت پیش بینی شده برای بازگشت دولت جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا به توافق هستهای را از دست ندهد.
بررسی اظهارات طرفهای اروپایی و مواضع مقامات ایران نشان از وجود تعارض میان ایران و اروپا دارد. در چنین شرایطی پرسشهایی حول موضع کلی اروپا نسبت به ایران، آینده برجام و این تعارضات پیش میآید.
در همین باره علی بیگدلی کارشناس مسایل بینالملل در گفتگو با فرارو گفت: «اظهارات آقای لودریان دو وجه دارد. یک وجهش ممنوعیت افزایش غنیسازی توسط ایران است. یعنی به نظرآقای لودریان، غنیسازی ایران از آن درصدی که برجام مقرر کرده بود (۶۷/۳ درصد) به ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده است که این خلاف محتویات برجام است. از طرف دیگر هم تصمیمات مجلس ایران را مورد انتقاد قرار داده که ایران حق ندارد اورانیوم فلزی تولید کند چرا که این مقدمهای برای تولید کلاهک هستهای است. وزیر خارجه ما هم به او جواب داده است. اما آنچه برای ما اهمیت دارد این است که یکی از اولویتهای نخستین جو بایدن، نوسازی روابط آمریکا با اتحادیه اروپا است. بایدن بر خلاف ترامپ قصد برگشت به سمت اتحادیه اروپا و نهایتاً ایجاد یک اجماع بینالمللی دارد تا با این اجماع وارد مذاکره با ایران شود.»
او اضافه کرد: "بایدن آنقدر در داخل آمریکا مشکل دارد که مذاکره با ایران در اولویتهای اول، دوم و سوم او نیست. مسئولیت بایدن بیشتر حل مشکلات داخلی آمریکاست. اما در نگاه به بیرون برای نزدیک شدن به اتحادیه اروپا، همسو شدن با روسیه و چین، حل اختلاف بین این کشورها و ایجاد یک اجماع بینالمللی تلاش میکند. یعنی یکجانبهگرایی ترامپ جایش را به چندجانبهگرایی بایدن میدهد. او پس از حل مشکلاتش با فضای بینالمللی به مسئله ایران میپردازد و بدون رضایت شیخنشینهای خلیجفارس و مخصوصاً عربستان، مصر و اسرائیل هیچ نگاه مثبتی به ایران نخواهد کرد. ایران باید از قبل به دنبال حل اختلافاتش با شیخنشینها میرفت، اما فرصتسوزی ایران موجب شد تا اسرائیل جای ایران را بگیرد و کار ما را مشکلتر کند."
این استاد دانشگاه معتقد است: «در این شرایط، مجلس، سازمان انرژی هستهای و دولت ایران فشارهایی را بر فضای بینالمللی با افزایش غنیسازی وارد کردند و تهدید کردند اگر تا دو ماه دیگر اروپا به تعهداتش عمل نکند ایران از انپیتی هم خارج میشود. شاید این اعمال فشار، کار خوبی بود و راهی جز این نداشتیم و ایران نمیتوانست بیشتر از این منتظر بماند. اما ایران در عمل، پاسخ مثبتی از این فشارها بدست نخواهد آورد و این فشارها نتیجهای به بار نخواهد آورد.»
بیگدلی تاکید کرد: "اعمال فشار ایران در آستانه ورود بایدن به کاخ سفید شاید مشکلاتی برای ما ایجاد کند و این به نفع شیخ نشینهای خلیجفارس و اسرائیل است. آنها به بایدن میگویند مراقب ایران باشید که به سرعت دارد از کنترل خارج میشود. اما ما، این طرف قضیه را نمیبینند و میگویند ما غنیسازی ۲۰ درصد را به ۹۰ درصد میرسانیم و اورانیوم فلزی تولید میکنیم؛ از انپیتی هم خارج میشویم. وضعیت ما مثل کره شمالی نیست. موقعیت ژئوپلیتیک ما بسیار حساس است. ما اگر جای کره شمالی بودیم آمریکا با ما کاری نداشت، ولی به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران و نزدیکی به شیخنشینهای خلیجفارس و اسرائیل، حساسیت بیشتری وجود دارد و بنابراین از انپیتی خارج شدن یعنی اینکه پرونده ما به شورای امنیت برود و ما ذیل فصل هفتم منشور قرار بگیریم و بهعنوان کشوری یاغی تلقی شویم.»