دکتر رضا طالعیفر*؛ در زمان نگارش این مقاله، هیاهوی رسانههای مختلف جهان در خصوص انتخابات برگزار شده ۲۰۲۰ آمریکا توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است و تحلیل گران مختلفی در رسانههای متعدد و بیشمار دنیا به حواشی لحظه به لحظه نتایج این انتخابات پرداخته اند و آنرا بولد کردهاند.
اما آیا این همه ماجراست و اساسا انتخاب یکی از دو نامزد دموکرات یا جمهوریخواه یعنی بایدن یا ترامپ به چنین هیاهو و جنجال رسانهای نیازمند است؟ نگارنده به دلایلی که در ادامه ذکر خواهد شد معتقد است که چنین هیاهویی فارغ از هر نتیجهای که حادث شود اساسا ذیل راهبردی بزرگتر بنام "فریب جهانی" اذهان دنبال میشود تا بتواند به تحقق اهداف پلید نظام غرب در سالهای پیش رو کمک نماید.
و، اما دلایل نگارنده:
۱. اساسا جنگ فعلی در دنیا در محیط رسانهای و تحت تاثیر قراردادن هر چه بیشتر اذهان در حال رشد و نمو است؛ لذا هر کشوری که بتواند افسار این اسب چموش را بدست گرفته و آنرا برای تحقق اهداف خویش بکارگیرد، میتواند به عملکرد سایر بخشهای خویش اعم از اقتصادی، سیاسی و... کمک نماید.
با پدیدار شدن ویروس کرونا در اقصی نقاط جهان و مشخص شدن ضعف و آسیبپذیری بیشتر کشورها از جمله کشورهای غربی در مواجهه و مدیریت این بحران ناشناخته از یکطرف و پدیدار شدن آسیبهای اجتماعی متاثر از شکافهای عظیم طبقاتی و نژادپرستی در غرب به سرکردگی ایالات متحده آمریکا، نوعی شکنندگی و مستاصل بودن این نظام مدعی و مغرور را در اذهان بین الملل تداعی کرده است.
از اینرو براه انداختن هیاهوی رسانهای در خصوص انتخابات پیش روی آمریکا به عنوان ابزاری کنترلی، میتواند تا حدود زیادی اذهان را منحرف و سرگرم این جنجال خودساخته آمریکایی کند.
۲. کیست که نداند حوادث متعدد چند وقت اخیر از جمله اعتراضات گسترده در سرزمینهای اشغالی به علل بیکاری و مشکلات اقتصادی، اعتراضات گسترده مسلمانان به عملکرد حکام فرانسوی در حمایت آنها کاریکاتورهای موهن به اسم حمایت از آزادی بیان، اعتراضات مسلمانان در خصوص برقراری ارتباط برخی حکام عرب خودفروخته با رژیم منحوس صهیونیستی و.. همه و همه مسایلی مهمی بودهاند که بایستی با تاکتیکهای رسانهای از بولد شدن آنها جلوگیری میشد و کدام سوژه را بهتر از انتخابات آمریکا (چه قبل از برگزاری آن، چه حین برگزاری آن تا زمان انتخاب نهایی رییس جمهور و چه بعد از آن) سراغ دارید که بتواند چنین ماموریت مهمی را برای انحراف اذهان جهانی به خوبی پیاده سازد؟
۳. آنچه که عوام از نزدیک از روند سیاسی آمریکا میبینند تنها و تنها بخش بسیار کوچکی از یک بدنه بزرگ، پیچیده و تو در توی تصمیمسازی و تصمیمگیری در نظام سیاسی این کشور است و همگان میدانند که راهبردهای کلان سیاست خارجی و داخلی ایالات متحده اساسا در پژوهشکده، اندیشکدهها و اتاقهای فکر و اندیشه ورزی آمریکا طرحریزی میشود و انتخاب دموکرات یا جمهوریخواه به عنوان رییس جمهور صرفا تغییر تاکتیکهایی است برای رسیدن به این راهبردهای کلان و کلیدی و مستمسکی برای مشغولسازی اذهان مردم و ملتهای خودفروخته و چشم به دهان غرب.
۴. نظر به بیداری اذهان در ملل آزادیخواه و مستقل دنیا در خصوص عملکرد فاجعه بار نظام لیبرالیستی و اومانیستی غرب که امروزه برخی از آمارهای وحشتناک آن در همه حوزهها بصورت قطره چکانی و با گسترش فضای ارتباطات جهانی به بیرون درز میکند، قطعا بایستی سوژههای متعدد، پشت سر هم و در عین حال جذاب رسانهای که توانایی درگیرسازی اذهان به مسایل فرعی و نه اصلی را داشته باشد از سوی طراحان و استراتژیستهای غربی چیده شود تا نتوان اصل و فرع، خوب و بد و سره و ناسره را از هم تشخیص داد و درک دقیقتر و جامع تری از آشفتگی عجیب حاصل از تمدن وحشی و فرهنگ خشن غربی برای اذهان بیدار دنیا روشن و پدیدار شود.
۵. اساسا نظام سرمایه داری با مصرف گرایی در تعامل و ارتباط تنگاتنگ است. به گونهای که باید ایجاد تقاضای کاذب نموده و ولع و سیری ناپذیری را در مخاطبش بوجود بیاورد تا بتواند با استمرار این روند به حفظ و گسترش کارکردهای خود کمک نماید. از این منظر کلیه رسانههای غربی که ذیل چنین نظامی فعالیت میکنند متاثر از چنین فرهنگی بایستی مرتبا تقاضای کاذب سوژههای جدید و متنوع خبری را در میان مخاطبانشان ایجاد و خود برای سیری آنها تامین خوراک و سوژه نمایند (رهبری و هدایت تقاضا و عرضه در عرصه رسانه). از این منظر نیز میتوان توجهات گسترده و بی حد و حصر رسانههای آمریکا و سایر رسانههای غربی وابسته به مقوله انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا را مورد نقد قرار داد.
۶. تصویر سازی شگرف و رویاگونه از غرب با سردمداری آمریکا و معرفی آن به عنوان مهد آزادی و رفاه قطعا کارکرد عمده و اساسی رسانههای غربی است و به تصویر کشیدن همه جزییات انتخابات آمریکا را نیز باید از این منظر مورد بررسی و تحلیل قرار داد. هدفی که میکوشد به استیلای رسانهای غرب در عصر رسانهها کمک کند و عمق و بردتاثیرگذاری رسانههای مذکور را بیش از پیش گسترش دهد.
در پایان نگارنده معتقد است که اساسا انتخاب بایدن یا ترامپ فراتر از انتخاب یک رییس جمهور برای ۴ سال آینده زمامداری در آمریکا، بازی رسانهای است برای مشغول سازی اذهان و فریب جانبی جهانی از مسایل مهمتر و کلیدیتر و این ترفندی است که رسانههای غرب در برهههای مختلف زمانی برای برون رفت از مصایب و مشکلات پیرامونی به خوبی از آن استفاده برده و خواهند برد.
*دکترای مدیریت دولتی و عضو هیات علمی دانشگاه