چرا صدا و سیما دقیقاً همین مسیر را رفت؟ و چرا در زمان حیات استادِ فقید از دامنۀ بایکوتِ سفت و سختاش علیه او قدری نکاست تا پوشش رسانهای ناچیزِ خبرهای مربوط به وفات وی، این همه رسوا و زشت جلوه نکند؟
احمد زیدآبادی روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در یادداشتی در تلگرام خود با عنوان "مقام بلند استاد شجریان و صدا و سیما!" نوشت: "صدا و سیما" میدانست که استاد محمد رضا شجریان هنرمندی بیبدیل است؛ و حتماً میدانست که او در بین اقشار و طبقات مختلف جامعه محبوبیت کمنظیری دارد؛ و به طور قطع، از بیماری لاعلاج استاد و احتمال وفاتِ او در هر لحظه نیز بیخبر نبود؛ و قاعدتاً میدانست که پس از رحلت او، هر چند به اکراه ناچار است خرده احترامی به مقام بلندِ او بگذارد و اندک تجلیلی به عمل آورد! و بیشک میدانست که پس از سالها بایکوتِ نام و تصویر استاد، این خرده احترام و تجلیلِ پس از مرگ، نزد دوستداران استاد فقید، سخت سبک و زشت و زننده و فرصتطلبانه میآید و آنها را علیه صدا و سیما برمیانگیزد!
پس با این همه دانستههای بدیهی، چرا صدا و سیما دقیقاً همین مسیر را رفت؟ و چرا در زمان حیات استادِ فقید از دامنۀ بایکوتِ سفت و سختاش علیه او قدری نکاست تا پوشش رسانهای ناچیزِ خبرهای مربوط به وفات وی، این همه رسوا و زشت جلوه نکند؟
دستگاهی که تا بدین پایه به خشکی و جمود و تعصب دچار شده است که امکان هیچ پیشگیری و انعطافی حتی برای حفظ منفعت و آبروی خود ندارد، ادعایش در مورد خنثیسازی تبلیغات صدها شبکۀ حرفهای و غیرحرفهای خارج از کشور واقعاً که شاهکار است!