نام سایپا از سال ها پیش به نوعی با فوتبال عجین شده است، شاید از آن روزهای اوایل دهه 70 که بیژن ذوالفقارنسب سرمربی تیم تازه تاسیس سایپا شده بود.
مهدی دادرس آن زمان سرپرست سایپا بود و این تیم با اینکه پیکان ایران خودرو پس از انقلاب دیگر فعالیتی نداشت و کارگران فوتبال دوست کارخانه عریض و طویل پیکان به یاد سال های پیش از انقلاب تیمی در حد محلی داشتند، سایپا از همان اول در باشگاهداری قدم های خوبی برداشت. در همان سال های اوایل دهه 70 بهمن خودرو گروه خودروساز و وارد کننده اپل کورسا با الگوبرداری از باشگاهداری باشگاه های صنعتی خارجی دست به تشکیل تیم فوتبال بهمن زد و فیروز کریمی را در راس کادر فنی قرار داد تا فرهاد کاظمی دستیار آن زمان فیروز کریمی با هزینه های سرسام آور سرمربی یکی از باشگاه هایی شد که پول را وارد فوتبال ایران کرد. دو مربی که اکنون از زمره مربیان منشوراخلاقی هستند و اجازه کار در لیگ برتر را ندارند.
از بهمن تا سایپا
مهندس بهمن مالک باشگاه آن زمان باشگاه فوتبال بهمن کرج را تبدیل به یک باشگاه حرفه ای کرد؛ باشگاهی که بازیکنانش به فوتبال مثل شغل نگاه نکنند. در روزهایی که شاهرخ بیانی در معاملات ماشین بود وشاهین برادرش آرایشگاه بزرگی را اداره می کرد و فرشاد پیوس در غرب تهران فست فود آن زمان را دست ملت می داد بهمن باشگاه حرفه ای فوتبال ایران بود که توسط کمپانی خودروسازی بهمن در سال 1372 در تهران تاسیس شد و بازیکنانش به صورت حرفه ای فوتبال بازی می کردند. بسیاری از بازیکنان استقلال و پرسپولیس در آن زمان دوست داشتند در بهمن بازی کنند اما به هر ترتیب تعصب در آن سال ها حرف اول را می زد.
بهمن در سال 1375 به شهرستان کرج منتقل شد و تا سال 1379 قبل از فروش امتیاز باشگاه به ایران خودرو و بالطبع پیکان به فعالیت خود در رده بالای فوتبال ایران ادامه داد. در واقع باشگاه بهمن در سال 1372 با خرید امتیاز دو باشگاه وحدت و بانک سپه تشکیل شده بود و آنها توانستند خیلی زود بازیکنان باشگاه پاس تهران را که در سال های 1370 و 1371 قهرمان ایران شده بودند توسط فیروز کریمی به سوی خود جذب کنند.
کمپانی خودروسازی بهمن پس از به بحران خوردنش و درست زمانی که مهندس بهمن به دلیل ایراد مشکلاتی از سوی دولت وقت بر سر واردات اپل کورسا به ایران به نوعی ورشکست شد، دیگر نتوانست از پس هزینه های باشگاهداری بربیاید و با اینکه در سال های 73 تا 75 این تیم نایب قهرمان لیگ ایران و در جام حذفی سال 73 قهرمان شده بود اما به فروش رسید. مهدی دادرس در سال 79 امتیاز بهمن را 250 میلیون خرید تا با رایزنی که با مدیران وقت ایران خودرو انجام داده بود پیکان پس از انقلاب دوباره تشکیل تیم دهد و از کمپانی رقیب یعنی سایپا عقب نماند.
بازیکنان نامداری همچون مارکار آقاجانیان، خداداد عزیزی، حمید استیلی، ستار همدانی، هاشم حیدری، محمد خاکپور، علی لطیفی، محمدرضا مهدوی، فرهاد و فرزاد مجیدی، علی اصغر مدیرروستا، نادر محمدخانی، محمد نوازی، رضا رضایی منش، نعیم سعداوی، مهدی واعظی، علی اکبر یوسفی و مهدی واعظی و دیگران در بهمن چهره و به فوتبال ایران معرفی شدند. سایپا هم در اوایل دهه 70 با همان الگوبرداری از بهمن وارد کار شد و با تشکیل مدارس فوتبال پایه و تاکید بر فوتبال حرفه ای بسیاری از نامداران فوتبال ایران را به خود جلب کردند.
نارنجی ها می خواستند راهی را بروند که بهمن رفته بود. آنها کم کم بزرگ و بزرگ تر شدند تا توانستند در چند دوره قهرمان فوتبال ایران و حتی رشته های دیگر هم بشوند و در رقابت های آسیایی درخشش خوبی داشته باشند. نام سایپا با بیژن ذوالفقارنسب، محمد مایلی کهن، مجید جلالی، علی دایی، پی یر لیت بارسکی و این اواخر حسین رضازاده در یاد ها ماند و سایپا همیشه سعی کرد با ستارگان کار کند یا از آنها در مجموعه مدیریتی باشگاه استفاده کند. اوضاع سایپا در اکثر اوقات بهتر از پیکان بود و به اذعان مدیران سایپا این اتفاقات و توجه آنها به فوتبال و ورزش باعث فروش نسبی محصولاتشان هم شده است.
همانطور که سال 86 سایپا قهرمان لیگ برتر شد تا مدت ها تبلیغات محصولاتش در رسانه ها را با کاپ قهرمانی لیگ برتر و پروازهای علی دایی عجین می کرد.
سایپا و چالش های روبه رو
برخی کارشناسان اذعان دارند شرکت سایپا اگرچه مجموعه ای بزرگ و نامی در عرصه خودروسازی کشور است اما آنگونه که باید نتوانسته در این سال ها نقش بسزایی را در معادلات کشور ایفا کند. اگرچه از مجموعه سایپا، نیروهای بسیاری به سمت های خوبی در ورزش رسیدند اما این روند هیچ گاه آنگونه که باید، روند صعودی نداشت. به نظر می رسد در مجموعه سایپا، اتاق فکری برای برنامه های مختلف وجود ندارد و ضعف رسانه ای در این مجموعه کاملاً هویداست.
فوتبال طلبکار است
اگر پای درد دل علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال بنشینید مطمئناً خیلی خصوصی از ماجرای اسپانسرینگ سایپا گلایه می کند و حرف های جالبی درباره آن می زند. آن روزها که محمد علی آبادی در نقش قهرمان وارد بازی فوتبال شد و به نام سازمان، باشگاه سایپا را اسپانسر فوتبال نامید و مهرداد بذرپاش مدیرعامل وقت سایپا با اکراه و به زور محمود احمدی نژاد که او هم به خاطر علی آبادی، بذرپاش را راضی کرده بود، در جلسه رونمایی ازتوافقنامه اسپانسرینگ سایپا و تیم های ملی حضور یافت تا امضایی پای توافقنامه بزند، دیگر از پول خبری نشد و تنها آرم Saipa بود که روی پیراهن های مارک Daei منقش می شد چراکه علی دایی دست نشانده بذرپاش و دولت احمدی نژاد بود و آنطور که مشخص بود با لابی دولت از سرمربیگری سایپا به سرمربیگری تیم ملی رسید.
گرچه پس از اخراجش در آن بازی پر ماجرا در آزادی و در مقابل دیدگان احمدی نژاد در انتخابات طرف میرحسین موسوی را گرفت و با او پوستر بلندبالا چاپ کرد که در اردبیل و تبریز پخش شد تا به نوعی به برکناری اش از سرمربیگری تیم ملی اعتراض کند.
باشگاه جالب توجه
باشگاه سایپا هم برای خودش حرف و حدیث های جالبی دارد، هنوز رابطه مشایی و پوستین دوز مدیر عامل جدید در رسانه ها مطرح بود که فردی با نام «کوشا» همه امور را در باشگاه در دست گرفت و البته عادل فردوسی پور در برنامه «نود» به اطلاع رساند که این فرد هم خواهرزاده رحیم مشایی مدیر سایه نشین دولت احمدی نژاد است.
ادعای فردوسی پور هیچ گاه تکذیب نشد تا سایپا همچنان در کانون توجه بماند. البته به نظر می رسد نتایج به دست آمده در مجموعه سایپا چندان تاثیری در امور ندارد.مثل همان روزهایی که انتشار برخی از هزینه های عجیب و غریب در باشگاه سایپا بر اساس گزارش منتشره در سازمان بورس در یکی از روزنامه های ورزشی به آن پرداخت در حالی که منجر به شکایت از روزنامه هم شد اما چندان تاثیری در فعالیت های جاری نداشت.
باشگاه سایپا مثل مجموعه سایپا در رسانه ها حضور دارد اما... برای این چند نقطه مطالب بسیاری وجود دارد که نوشتنش شاید به صلاح نباشد. تنها این را بدانید که در پرونده لیت بارسکی یکی از عاملان اصلی به جای محاکمه و بازخواست اکنون پست بالایی گرفته و در سازمان تربیت بدنی حضور دارد اما دو تن دیگر از اعضای هیات مدیره سایپا همان روزها که این اتفاقات طرح شد پشت میله های زندان رفتند و آب خنک خوردند.
سایپا در دسترس نیست
سایپا در بخش رسانه ای ضعف دارد و این موضوع کاملاً عیان است، هرچند مدیر ارتباطات سایپا فردی با نام شاهرخی در عرصه حضور دارد اما دیروز هر چه با تلفن همراه او تماس گرفتیم با پیغام «دستگاه مشترک مورد نظر خاموش است» مواجه شدیم.می خواستیم درباره بدهی سنگین سایپا به فدراسیون فوتبال با ایشان صحبت کنیم به هر جهت فدراسیون فوتبال در این روزها با یک بحران مالی سنگین در حال دست و پنجه نرم کردن است و در این روزهای بی پولی مطمئناً قرارداد با سایپا به کار کفاشیان می آید اما یادمان افتاد که بدهی سایپا به ارگان ها اتفاق جدیدی نیست بگذارید چند مثال هم بزنیم مثال هایی که اصلاً به ورزش و فوتبال ارتباط ندارد.
مثلا ماجرای اسپانسرینگ جوایز بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر که در سال 87 سایپا طبق اخبار و شنیده ها به آن عمل نکرد.یا بدهی سایپایی هابه صداوسیما .پس شاید عدم اجرای تعهد مالی به فدراسیون فوتبال چندان هم عجیب نیست آیا مدیریت سایپا به ماجرای فدراسیون فوتبال در بخش روابط عمومی و رسانه ای اش توجهی می کند؟چرا روابط عمومی سایپا پاسخگوی رسانه ها درباره اسپانسرینگ تیم های ملی بر اساس تعهدش نیست؟
پوستین دوز هم پاسخ نداد
البته دیروز تلاش خبرنگار «بهار» برای پیدا کردن یکی از اعضای هیات مدیره سایپا و هر مقام مسوولی که بتواند درباره ماجرای اسپانسرینگ تیم های ملی باشد به جایی نرسید.به نظر می رسد در این موارد مدیران بخش های مهم کشور که در ارتباط با ورزش هستند محتاج نگاه تازه تری به همه تعهداتشان نسبت به ورزش باشند. باپوستین دوز مدیرعامل کمپانی خودروسازی سایپا هم تماس گرفتیم اما او هم به تلفن همراهش پاسخ نداد. معلوم نیست مسئولان باشگاه نارنجی پوش تا کی می خواهند پاسخگو نباشند. آیا چنین تغییر نگاهی به وجود خواهد آمد؟
