روزنامه شهروند نوشت: «قفسه کتابهای بورسی خالی شده؛ زنگ بزن فردا برایمان بیاورند.» صدای رحیم از انتهای کتابفروشی میآید. سالهاست که در میدان انقلاب تهران، مغازه فروش کتابهای اقتصادی دارد، اما این اولین بار است که با چنین اتفاقی روبهرو میشود: «در هفتههای اخیر فروش کتابهای بورسی من حدود ٦٠درصد رشد کرده است. بیشتر مشتریهای این کتابها بین ٢٢ تا ٤٥سال دارند. آنها دیدهاند بورس دارد رشد میکند، برای همین آمدهاند کتابهای بورسی بخرند تا شاید بتوانند سود بیشتری از بازار سهام ببرند.»
اشاره رحیم به سیر صعودی شاخص کل بورس تهران در هفتههای گذشته و عبور از مرز یک میلیون واحدی است. کاهش حدود ٤٠درصدی ارزش پول ملی طی دو سال اخیر و رکود سنگین در بازارهای مختلف مانند مسکن، طلا و دلار در کنار رشد پیوسته بازار بورس در هفتههای اخیر باعث شده مردم برای حفظ سرمایهشان به فکر خرید سهام بیفتند. آنها پیشنیاز ورود به این بازار را در یادگیری مفاهیم بورسی دیدهاند. به همین دلیل خرید کتابهای بورسی رشد کرده است: «قیمت کتابهای بورسی از ٥٠هزار تومان شروع میشود و تا ٢٧٥هزار تومان هم میرسد. البته مردم بیشتر کتاب «تحلیل تکنیکال» میخرند که حدود ٩٥هزار تومان است. کتاب «صفر تا صد بورس» هم خریدار دارد. قیمت این کتاب ٥٠هزار تومان است. بعضیها هم ٥– ٤ جلد کتاب میخرند.»
رحیم میگوید از اوایل اردیبهشتماه تاکنون (اواسط اردیبهشت ماه) روزانه حدود ٤٠ عنوان کتاب بورسی فروخته است که با یک حساب سرانگشتی ٨٠٠ جلد طی ٢٠ روز گذشته میشود. بیشتر مردم کتاب «تحلیل تکنیکال» میخرند که به این ترتیب میزان فروش رحیم، فقط از کتابهای بورسی حدود ٧٦میلیون تومان بوده است. در میدان انقلاب دهها کتابفروشی دیگر هم وجود دارد که آنها هم از افزایش ٣٠ تا ٧٠درصدی فروش کتابهای بورسیشان خبر میدهند. البته این فقط یک سوی ماجراست. در هفتههای اخیر بسیاری از شهروندان اقدام به ثبت نام در کلاسهای آموزشی بورس کردهاند که شهریهشان برای یک ترم حدودا یک ماهه بین ٢٥٠هزار تومان تا ٤میلیون و ٥٠٠هزار تومان است.
رشد ٣٠ تا ٦٠درصدی خرید کتاب بورسی
در همه اقتصادها حضور در بازار بورس با ریسک همراه است، اما این چالش در اقتصاد ایران به مراتب جدیتر به نظر میرسد، چون رشد اقتصادی منفی است و تولید ملی با تورم بالای ٦٠درصد همراه است. ضمن این که مردم به دلیل رکود در بازارهای مختلف و هراس از دست دادن سرمایهشان، چارهای جز انتخاب بورس نداشتهاند. این در حالی است که آمارها نشان میدهد حداکثر ١٣درصد ایرانیها با سازوکار بازار سهام آشنایی دارند. برخی از مردم تصور میکنند با خرید کتاب میتوانند خود را در برابر ضرر و زیان احتمالی بورس بیمه کنند، اما کتابفروشیهای میدان انقلاب چندان به این ماجرا امیدوار نیستند. داود در ورودی کتابفروشیاش ایستاده. طی روزهای اخیر فروش کتابهای بورسی او حدود ٣٠درصد رشد داشته است. میگوید: «به علت شیوع ویروس کرونا مشتریهای ما خیلی کم شده، اما از همان ١٠ نفر که روزانه برای خرید کتاب میآیند، سه نفرشان کتاب بورسی میخواهند. به نظر من ٩٠درصد این افراد اگر فقط به کتاب متکی شوند، ضرر میکنند، چون با کتاب خواندن نمیشود در بورس موفق شد.»
در چند قدمی، کتابفروشی دیگری وجود دارد که فروش کتابهای بورسیاش ٧٠درصد بیشتر شده است. مسئول فروش این کتابها احمد است. نگاهی به پیادهروی انقلاب میاندازد و میگوید: «در روزهای گذشته هر کسی از در مغازه پایش را داخل گذاشت، کتاب بورسی میخواست. بیشترشان تیپ کارمندی دارند، اما در بینشان از قشر کارگر هم بود.»
به گفته احمد مشتریها بیشتر کتاب «تحلیل تکنیکال» را میخرند که ٩٥هزار تومان قیمت دارد. البته همه مردم برای خرید کتاب بورسی به میدان انقلاب مراجعه نمیکنند و برخیها کارشان را با سایتهای آنلاین فروش کتاب راه میاندازند. یکی از این سایتها «آدینه بوک» است که بررسیهای «شهروند» نشان میدهد از بین ١٠ کتاب پرفروش ٩٠ روز اخیر این سایت، هشت مورد آن مربوط به کتابهای بورسی است.
درآمد میلیاردی کلاسهای آموزشی بورس
خرید کتاب بورسی فقط یک سوی ماجراست. در هفتههای گذشته بازار کلاسهای آموزشی حضوری و غیر حضوری بورس رونق بالایی گرفته است. یکی از کارشناسان شرکتهای کارگزاری به «شهروند» گفته است که طی هفتههای اخیر، مشتریهای این شرکتها و همچنین متقاضیان کلاسهای آموزشی حداقل سه تا چهار برابر رشد کرده است. این کلاسها بین ٢٥٠هزار تومان تا ٤میلیون و ٥٠٠هزار تومان شهریه برای یک ترم حدودا یک ماهه دریافت میکنند. به طور متوسط در هر کلاس حدود ٣٠ نفر حضور دارند که مجموع شهریهشان در یک ترم بین ٧,٥ میلیون تا ١٣٥میلیون تومان میشود. دهها شرکت بزرگ و کوچک آموزشی بورس در ایران وجود دارد که با توجه به ارقام تخمین زده شده، درآمد میلیاردی طی روزهای گذشته کسب کردهاند.
زهرا پرستار است. او حدود ٢٠میلیون تومان پسانداز دارد و میخواهد آن را در بورس سرمایهگذاری کند. چند روزی است که در کلاسهای آموزشی بورس شرکت کرده و حالا برای خرید کتاب مورد نیازش به میدان انقلاب آمده است. صدایش از پشت ماسک، بم و گرفته میآید: «شهریه کلاس آموزشی من حدود ٣میلیون و ٧٠٠هزار تومان است. البته من یکمیلیون تومان کمتر دادم، چون یکی - دو ماه قبل ثبت نام کرده بودم. حدود ٣٨ نفر در کلاس ما هستند که بیشترشان از قشر متوسط به نظر میرسند. البته از قشر کارگری هم در بین ما بود. بعضیهایشان خانه خود را فروختهاند تا در بورس سرمایهگذاری کنند. تا حالا هم سود کردهاند.»
همزمان با رکوردشکنی شاخص کل بورس تهران، بسیاری از کارشناسان و حتی نمایندههای مجلس نسبت به سقوط شاخص در آیندهای نزدیک هشدار دادهاند. به گفته موسوی لارگانی، نماینده مجلس کل نقدینگی وارد شده به بورس در سال ٩٨ حدود ٣٠هزارمیلیارد تومان بود، اما همین میزان فقط در فروردین امسال به ٢٠هزارمیلیارد تومان رسیده است و همچنان نیز سیر صعودی دارد. او هشدار داده مردم با آگاهی کامل وارد بورس شوند و پیشبینی نوسانات را داشته باشند.
زهرا کتاب را از فروشنده میگیرد و درباره نگرانیها از حباب شاخص کل بورس میگوید: «فعلا که حباب نداشته است و خیلیها سود کردهاند. باید حواس آدم جمع باشد. تورم خیلی بالاست و ارزش پولمان هر روز دارد کمتر میشود، باید فکری به حال سرمایهمان بکنیم.»
غرش اگزوز موتورسیکلت، صدای زهرا را میدزدد. در ورودی کتابفروشی، یک دستگاه موتورسیکلت متوقفمیشود. راکب آن پسری حدودا سی ساله است. کلاهکاسکت را از سرش برمیدارد و از همانجا با صدای بلند نام یک کتاب بورسی را به زبان میآورد: «تحلیل تکنیکال داری داداش؟» او هم در کلاسهای آموزشی ثبت نام کرده است: «کلاسها بین ١,٥ تا ٣.٥میلیون تومان شهریه میگیرند. یکی - دو سال پیش کمتر بود، اما حالا که متقاضیها زیاد و شهریهها هم گرانتر شده است. من با موتورم مسافرکشی میکنم. حدود ١٠میلیون تومان داشتم که در بورس گذاشتهام. چند تا کتاب بورسی هم خواندهام و تسلط دارم.» به گفته کارشناس یکی از شرکتهای کارگزاری بورس، متوسط معقول شهریه برای کلاسهای آموزشی بورس حدود ٥٠٠هزار تومان است.
مردم ضرر میکنند؟
در هفتههای گذشته، دولت به رونق بازار سهام تأکید و از آن با عنوان «مردمیکردن اقتصاد» یاد کرده است، اما در سوی مقابل، بیشتر کارشناسان نگران سقوط شاخص کل و تکرار بحرانهای اقتصادی همچون ضرر ٣٠هزارمیلیارد تومانی موسسات مالی و اعتباری غیر مجاز در سالهای گذشته هستند. یک جامعهشناس اقتصادی با بیان این که سود شرکتهای بورسی ناشی از بازده سرمایه آنها نیست، به وجود «رد پای رانتهای دولتی» در بروز بخشی از این اتفاق تأکید میکند و به «شهروند» میگوید: «گرایش مردم به بورس دو دلیل عمده دارد؛ نخست این که بازارهای جانبی مثل مسکن و طلا در رکود است و مردم نگران از دست دادن سرمایهشان هستند. دوم هم این که به علت سهام عدالت، یک نوع توفیق اجباری به وجود آمده تا افراد بیشتری در بورس شرکت کنند.»
علیاصغر سعیدی «رشد اقتصادی» و «توسعه فرهنگ ریسکپذیری» را دو فاکتور مهم برای ورود به بازار سرمایه میداند: «هیچ کدام از این فاکتورها در حال حاضر وجود ندارد. رشد اقتصادی ایران منفی و بازارهای مختلف در رکود است. در واقع اکنون بازار سهام تا حدود زیادی، نماینده تحولات اقتصادی ایران نیست. از سوی دیگر حضور در بورس نیازمند تخصص است. در حالی که با کتاب خواندن فقط میتوان یک دانش سطحی به دست آورد.»
او به فقدان فرهنگ ریسکپذیری در ایرانیها اشاره میکند و میگوید: «مردم ایران علاقه زیادی به یکشبه پولدارشدن دارند. این یک فرهنگ تاریخی است. مسأله دیگر هم این که روند تدریجی آشنایی با بورس در جامعه ایران شکل نگرفته است و مردم به دلیل برخی تحولات در سایر بازارها به این سمت کشیده شدهاند؛ بنابراین فرهنگ ریسکپذیریشان پایین است و ممکن است در آینده با ریزش احتمالی شاخص بورس، شاهد واکنشهای اعتراضی آنها باشیم.»
این استاد جامعهشناسی اقتصادی دانشگاه تهران ادامه میدهد: «اگر شاخص کل سقوط کند، مردم از دولت انتظار خواهند داشت که خسارت واردشده به آنها را جبران کند. دقیقا همان اتفاقی که درباره موسسات مالی و اعتباری غیر مجاز رخ داد و همه گفتند دولت برای پرداخت پول مالباختهها، دست در جیب مردم کرده است.»
سعیدی ماجرا را چندان هم نگرانکننده نمیداند. از نظر او ممکن است با حضور مردم در بورس، تغییراتی در شکل مدیریت شرکتهای مختلف رخ بدهد: «تنوع سهامدارها ممکن است بر مدیریت شرکتها تأثیر بگذارد. در این شرایط دولت هم نمیتواند خواستههای سهامدارها را با یک مدیریت شبهدولتی یا خصولتی پاسخ بدهد. این مسائل میتواند تا اندازه زیادی سیاستگذاریها را هم تحتتأثیر خود قرار بدهد.»
در هفتههای گذشته میلیونها ایرانی پول خود را در بورس سرمایهگذاری کردهاند. خیلی از آنها درآمد بالایی ندارند و ترس از دست دادن سرمایهشان آنها را به خرید سهام واداشته است. برخی از آنها حتی برای خرید کتابهای بورسی، سراغ کتابفروشیها نرفتهاند و ترجیح دادهاند از دستفروشها خرید کنند. حمید کتابهایش را روی چند ردیف نایلون در پیادهروی انقلاب چیده است. همان طور که مشغول پاککردن گردوخاک از روی کتابهاست، میگوید: «فقط همین امروز ١٠ تا مشتری داشتم که کتابهای بورسی خریدند. من این کتابها را ١٠ تا ١٥هزار تومان میفروشم. همه قشری هم برای خرید میآیند.»
یکی از همکارانش با چرخدستی سر میرسد. حمید نگاهش را به او میدوزد و میگوید: «این دوستم هم در بورس پول گذاشته است...»