فرارو-حسن روحانی نهم دی ماه در مراسم روز ملی صنایع پتروشیمی با تأکید بر تفاوت شرایط عادی با شرایط جنگ، گفت: «بعضیها به دولت دوازدهم خطاب میکنند و میگویند که آن قولهایی که اول دولت دادید چرا عین آن قولها را نمیتوانید عمل کنید. ما در شرایط صلح آن قولها را داده بودیم. بعد وارد یک جنگ شدیم. جنگ را هم ما انتخاب نکردیم. ما هم شروع نکردیم و حتی بهانه هم به آنها ندادیم.»
به گزارش فرارو، حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری در سال ۹۲ و ۹۶ وعدههای متعددی از جمله رفع حصر، تقویت پاسپورت ایران، رونق اقتصادی، برداشتن مابقی تحریمها، تحقق عدالت درآمدی و زدودن چهره فقر، بهبود وضعیت رفاهی، ایجاد اشتغال، رفع فضای امنیتی در دانشگاه، استفاده از فضای مجازی و اینترنت پرسرعت، اجرای حقوق شهروندی، حمایت از آزادی رسانهها را داد.
روحانی در بیانیه اقتصادی خود که در آستانه دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری منتشر شد پایان سال ۱۳۹۹ را بر مبنای وعدههای خود چنین وعده داد: «استاندارد زندگی تعریفشده متناسب با رشد اقتصادی و بهبود وضعیت اقتصادی کشور افزایش پیدا میکند. آهنگ افزایشها بهگونهای خواهد بود که در پایان سال ۱۳۹۹ سطح متوسط معیشت حدود ۱۰ میلیون نفر از فقیرترین افراد جامعه حداقل به میزان ۵ برابر وضع موجود ارتقا خواهد یافت.»
حالا در شرایط فعلی و در زمانی کمتر از دو ماه به آغاز سال ۱۳۹۹، تحقق این وعده غیرممکن مینماید و ضریب نومیدی جامعه از بهبود شرایط افزایش یافته است. روندی که تقریبا از نیمه دوم سال ۱۳۹۶ آغاز شد. چنانچه به گزارش اندیشه پویا و به گفته محسن گودرزی، نظرسنجیهای صورت گرفته در مرداد سال ۱۳۹۳ نشان میداد نسبت مدافعین وضع موجود و معتقدین به اصلاح وضع موجود، ۷۵ درصد است، اما این درصد در سال ۱۳۹۶ به ۶۸ درصد رسید و در ابتدای سال ۱۳۹۸ بیش از نیمی از پاسخگویان گفتند امیدی به بهبود وضعیت فعلی ندارند.
در این شرایط روحانی در اظهاراتی، از غیر منطقی بودن برخی «خرده فرمایشها» درباره وعدههای دولت و دادن قولهای انتخاباتی در زمان صلح سخن گفت و تحقق وعدههای خود را مشروط به شرایط خاص کرد.
عدم تحقق وعدههای روحانی تا حدی قابل دفاع است
عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی در
گفتگو با فرارو در پاسخ به این پرسش که آیا روحانی حق دارد تحقق وعدههایش را مشروط به شرایط خاص کند، گفت: «عدم تحقق وعده اگر به عواملی خارج از اراده دولت مرتبط و غیرقابل پیشبینی باشد قابل توجیه است.»
وی افزود: «مثل اینکه کسی شهردار شود و به یک باره زلزلهای قوی بیاید که خارج از اراده اوست و بخش مهمی از شهر خراب شود. در این صورت، در باره اصل ماجرا و تبعات آن، مسئولیتی متوجه او نیست، اما اگر وعده جمع کردن آبهای سطحی و کاهش آلودگی هوا را داده است، باید بارش باران بیش از اندازه و وارونگی هوای بیشتر را پیشبینی کند و در محاسبات خود لحاظ کند. نمیتواند بگوید باران نیاید تا وعدههای من درباره جمعآوری آبهای سطحی تحقق پیدا کند.»
عبدی ادامه داد: «درمورد آقای روحانی، تا حدی عدم تحقق وعدههایش قابل دفاع است. آن هم بخشی که به خروج ترامپ از برجام بر میگردد. این چیزی است که میتواند مسئولیتش را تا حدی و نه همهاش را از خود رفع کند، اما باقی تصمیمات دولت این گونه نیست و بخش مهمی از مشکلات فعلی مربوط به همین تصمیمات است.»
اظهارات روحانی هیچ توجیهی ندارد
دکتر حشمتالله جعفری عضو حزب اعتماد ملی در
گفتگو با فرارو در باره اظهارات روحانی و اینکه وعدههایش به دوران صلح وابستهاند، گفت: «باید از آقای روحانی پرسید: آقای روحانی! آیا شما از مریخ تشریف آوردید که از ساختار حکومت، کشور و دنیا بیخبر هستید؟»
وی افزود: «یک سیاستمدار وقتی وارد فضای رقابت میشود بایستی تمام جوانب حرفی را که میزند و وعدههایش را بررسی کند. شاید در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲، این حرفها در برخی از موارد قابل شنیدن و تأمل بود، اما در سال ۱۳۹۶ و تکرار دوباره ریاست جمهوری او، با توجه به تجربه کار در فضای بینالملل و شناخت شرایط داخلی و بیرون نبودن از حاکمیت، قطعاً بایست شرایط را میشناخت و این سخن او، توجیهی ندارد.»
او ادامه داد: «به ویژه شخص آقای روحانی، سالیان سال در شورای عالی امنیت ملی بوده و باید شرایط امروز ایران را پیشبینی میکرد. چون که انتخاب ترامپ برای ریاست جمهوری پیش از انتخاب دوباره آقای روحانی بود و چشم انداز تحریمها نیز برای کارشناسان مشخص بود. نمیدانم آقای روحانی چرا انتظار داشتند اتفاق دیگری بیفتد.»
جعفری با تأکید بر اینکه ما پس از انتخابات سال ۹۶ پدیده جدید و غیر قابل پیشبینی در سیاست نداشتیم، گفت: «این سخنان در کنار صحبتهای رئیس جمهور درباره اطلاع یافتن از افزایش قیمت بنزین در صبح جمعه، باعث نگرانی است. شاید آقای روحانی راست میگوید و تا این اندازه از فضای سیاست دور شده است. شاید هم داستان چیز دیگری است و آقای روحانی با پنهانکاری از گفتن مسئله پیش مردم کوتاهی میکند.»
روحانی امروز صد و هشتاد درجه متفاوت از قبل است
این کارشناس مسایل سیاسی گفت: «من هم همچون بیشتر اصلاحطلبان از آقای روحانی حمایت کردم. اما آقای روحانی که ما با آن سخنان در استادیوم آزادی میشناختیم با روحانی امروز، صد و هشتاد درجه متفاوت است. شاید هم ما در شناختمان از او اشتباه کردیم.»
جعفری درباره چرایی تغییر روحانی گفت: «چرایی این تغییر در نداشتن اصول سیاسی مشخص است و نباید آن را به عملگرایی ربط داد. چون در عملگرایی هدف و حداقلی از آرمان هم میتوان مشاهده کرد و یک سبک است. شما با عملگرایی از نقطه «آ» به نقطه «ب» میرسید. نه اینکه از نقطه «آ» به ناکجا آباد سیر کنید.»
وی تأکید کرد: «آقای روحانی از نقطه «آ» آغاز و حرکت کردند، اما با هدفهایی موهوم و بیبرنامه و روش، خود و طرفدارانش را تشنه و خسته وارد برهوت کویر کردند. حالا هم بیشتر طرفداران شان پراکنده شدند و هم خود دولت، معلوم نیست به کجا میرود.»
آفت دولت بیبرنامگی است
او ادامه داد: «آفت دولت روحانی در نقطه تشکیل آن و وزرایی است که انتخاب کرد. اینکه مثلاً برای وزارت اقتصاد چه کسی رفت و چه کسی آمد؟ جای طیب نیا که برنامه داشت و کارهایی هم کرده بود؛ کسی آمد که دانشش چیز دیگری بود. اکنون هم که معلوم است.دولت در دست کسانی قرار گرفت که نه قامت سوژهگی داشتند و نه باور اُبژهگی، تنها دلبستگان تخت بودند و آویزانان بخت».
جعفری گفت: «بررسی انتخابهای روحانی نشان میدهد هیچ اسلوبی ندارد. در سیاست داخلی نیز هیچ برنامه مشخصی نداشت. تنها برگ برنده او آقای ظریف است که آن هم اهداف مطلوب نظام جمهوری اسلامی یعنی منافع ملی و نه منافع دولت را پیش برده است.»
وی اظهار داشت: «هر رئیس جمهور دیگری نیز جای آقای روحانی بود شاید به آقای ظریف نیاز داشت.»
او افزود: «با تأسف تمام شاهد بیاصولی و تجمیع گروهی از زرنگها در کنار رئیس جمهور هستیم که عدول از تمام وعدههاست. تا امروز که سخن از شرایط صلح و جنگ گفتند.»
وی ادامه داد: «اگر یک چشم انداز کلی و سیاست داخلی منسجمی وجود داشت ما دچار این آفتها نمیشدیم. چنانچه در افزایش ناگهانی قیمت بنزین شاهد آن بودیم. این نشان از بیسیاستی و نداشتن یک برنامه مشخص است. آیا نمیشد طرح کارت هوشمند انرژی را با حمایتی که رهبری از سیاست افزایش بنزین کرد، پیاده و مالیاتها را برای طبقه دارا تعریف کنیم. طرحی که طبقه متوسط را هم راضی نگه میداشت. اما در وضعیت فعلی، نمیتوان مدلی برای فرمانروایی خوب فارغ از نوع حکومت پیاده کرد.»
با توصیه نمیشود حکمران را مهار کرد
این کارشناس مسایل سیاسی ادامه داد: «تجربه زیسته بشری نشان میدهد که تنها راه کنترل سیاستمدار و سیاست و بهینه کردن مدل حکمرانی خوب (Good Governance) یا شهریاری خوب، احزاب هستند. ظرفیت این شهریاری در جامعه ایرانی مشروط به وجود احزابی واقعی وجود دارد.»
وی گفت: «ساختار باید مهیای پذیرفتن احزاب شود. اگر دولت روحانی برنامهای برای سیاست داخلی داشت وزارت کشور و برخی نهادهای متولی باید احزاب را در ساختار شریک میکردند و جایگاه احزاب را به رسمیت میشناختند. نقطه آغاز آن هم میتوانست انتخابات شوراها باشد.»
جعفری افزود: «انتخاب شوراها را میشد حزبی برگزار کرد. احزابی که بیشترین سهم در شوراها را داشتند برای سطوح مجلس و رئیس جمهوری پیش میرفتند. مثل لایحهای که در همین دولت تهیه، ولی پیگیری نشد و رئیس مجلس نیز پای آن نایستاد تا با تکرار قانون قدیم انتخابات، انتخابات مجلس را خیلی ضعیف برگزار کنیم.»
او تأکید کرد: «امروزه در ایران بر پیمان ماندن در سیاست را تنها با اخلاق نمیتوان کنترل کرد و دورانی که حضرت سعدی نصیحت میفرمود: تو بر تخت سلطانی خویش باش به اخلاق پاکیزه درویش باش، گذشته است. با توصیههای اخلاقی نمیتوان حکمران را مهار کرد و باید قالبهای کنترلی دیگری وجود داشته باشد.»
وی تصریح کرد: «این قالبها از بستر جامعه میجوشد و از طریق احزاب، مطبوعات مستقل و ساختار سیاسی مستعد شدنی است. جامعه ظرفیت آن را دارد. اما متأسفانه ساختار نتوانسته خود را مهیای حزبی عمل کردن کند».
جعفری گفت: «اگر دولت روحانی سیاست داخلی منسجمی داشت میتوانست انتخابات شوراها، مجلس و بعدتر ریاست جمهوری را حزبی کند. اما فقط عبور مرحله به مرحله مارپلهای و تعویض این بازی به بازی بعد صورت گرفت.»
عضو حزب اعتماد ملی افزود: «نتیجه این شد که آقای روحانی میکوشد با بازی با واژهها فضا را عوض کند و بگوید قولهای ما برای صلح بود. نه شرایط جنگ. خب، باید از آقای روحانی پرسید شرایط جنگی مردان خود را میطلبد؛ آیا اشخاص پیرامون شما، مردان رزمند یا مردان بزم؟ کسانی که پیرامون شما هستند مگرهمانهایی نیستند که هنگام صلح عمله بزم بودهاند. اکنون هم که باز بر کرسی نشستهاند تا رزم را تدبیر کنند».