رحمت مهدوی*؛ تمام تلاش این است این نامه سرگشاده سبب رنجش عزیزی نشود، چرا که چند وقتی است هر چه مینویسم، یا انجام میدهیم مورد رنجش دوستان شده و همانند «بهمن زمستان» باعث پریشانی و پیامهای پی در پی میشود، از چه جایگاه و صندلی بماند، سبز یا غیر سبز اهمیت ندارد. این نامه نه به دنبال تحریک رفتارهای هیجانی است نه بر مدار شور و احساس خواهد چرخید. مجالی است برای مرور برخی «واقعیات تلخ» منطقه در عرصه محیط زیستی به عنوان میراث مشترک تمامی ابناءبشر. بدور خواهد بود از غش کردن به دامن جریانها، گروهها و جناح بندیهای رایج با هر نوع سلایق فکری.
از راه دور خدمت مسولین ارشد اجرایی استان به عنوان یکی از مهترین استانهای استراتژیک کشور عرض ارادت داشته و گلایههای فراوان دوستان در عرصه محیط زیستی را به گفتار مینشینیم. در قلم اگر احیاناً جسارتی نهفته باشد بر سعه صدر و دوراندیشی خود استوار نمایید که هیچ غرضی در این نوشتار نیست و هر چه هست بیان «واقعیتهایی» است که به نظر رسید شاید آنطور که شایسته و بایسته است مورد تامل قرار نگرفته است.
در استان و منطقه جدا از بی توجهی به بحث کمآبی به طور عام دریاچه اورمیه به شکل خاص، چند وقتی است شاهد جنگلخواری و قطع درختان به شکل بی رویه هستیم. در شهرستان مرند، اما شاهد پدید عجیب و آن غارت بی رویه کوهها را شاهد هستیم. مسولین محترم نمیدانم قبول دارید کوههای همین منطقه نقش مهمی در معتدل بودن هوای منطقه دارد یا نه؟ باور دارید کوهها میتوانند نقش مهمی در رونق گردشگری منطقه داشته باشد یانه؟ دریاچه اورمیه شاید با بارشها و تدابیر آسمانی کمی رو به بهبود باشد یا قطع درختان با فرض کاشت مجدد درختان کمی قابل جبران باشد، اما واقعا ما برنامه برای ساخت کوههای جدید داریم؟
اگر کمی در شهرستان مرند حتی چند دقیقه کوتاه در خیابان اصلی شهر توقف کرده باشید ملاحظه میفرمودید که این شهر در مابین دو کوه که همچون نگهبانان این شهر و نماد آن هستند پا گرفته است، یعنی کوه معروف میشو و کوه سامبران. جالب و تعجب برانگیز است، به رغم اعتراض حدود سه هفتهای هنوز هیچ مسئولی یک جمله برای شفافسازی بیان نکرده است؟ آیا یک جوان بیکار در وسط شهر میتواند کانکسی برای اشتغال خود بگمارد؟ آیا مسولین وضعیت اسفناک این کوه را از چند کیلومتری ملاحظه نمیفرمایند؟ جهت اطلاع عرض میکنم با نیم ساعت وقت گذاشتن به این نتیجه رسیدیم که آقای ... ن. از اهالی. است که به ظاهر تا نوک کوه سامبران را ثبت کرده، براستی اتفاقی به این بزرگی نیاز به ذره بین دارند؟ یا دید مناسب برای پیگیری و گرفتن عکس خوب ندارد؟
آیا شایعهها در مورد غارت یکی از کوههای مهم جلفا به عنوان نماد این شهر یعنی گچی قالاسی واقعیت دارد؟ اما باور دارید که قضیه از بین رفتن کویر قوم تپه صوفیان یک واقعیت است؟ آیا بهرهبرداری سودجویانه از معدن تراورتن و کاهش حقآبهیِ روستا از آب آهکیِ کلیستر، در زنوزاق؛ منطقه گردشگری و یکی از بهترین روستای پلکانی ایران در مرند را هم میتوان منکر شد؟ آیا واقعا ادعای اهالی محترم زنوزاق مبنی بر اینکه، شریان حیاتی، اقتصادی و گردشگری روستا به طور کامل با این اتفاق قطع خواهد شد نادرست است؟ آیا ادعای ارائه مجوز معادن سنگ قرخلار، زمهریر، هرزند، آیراندیبی، بابایی، زنوز، محبوب آباد، قاپیلیق، یامچی و چند معدن دیگر صحت دارد؟
آیا بهتر نیست دستور فرمایید ما شهر را تخلیه کنیم؟ آیا تخریب کوهها تحت عنوان معدن یابی و... دارای پشت پرده است یا هر آنچیزی که روی پرده میبینم هست؟ آیا این پدیده عجیب نیازمند توجه مسولین ملی است؟ آیا رسانههای ملی میتوانند کمک حال ما باشند؟ چرا که انتشار مطالب چند هفته پیش نگارنده تحت عنوان «ما با مرندمان چه کنیم» با انتشار ۱۵ کانال تلگرامی شهری، استانی و منطقهای و بازدید بالای ۷ هزار نفری و مطالب دیگر دوستان حتی سبب کوچکترین واکنش مسولین هم نشد؟
*عضو انجمن علوم سیاسی ایران