
اقدامات ترامپ در جهت تجزیه ایران دنبال میشود؛ بنابراین در این شرایط آلودهکردن سیاست خارجی ایران به مسائل داخلی و جناحی سم مهلکی است. بههرحال متأسفانه دستگاه سیاست خارجی چه موفق شود چه نشود، جناحهای داخلی مخالف دولت از منظری درصدد برخورد با مجموعه سیاست خارجی هستند؛ این فقط هدف وزیر خارجه نیست.
نصرتالله تاجیک* در شرق نوشت: اگرچه تحلیلگران داخلی و خارجی سازوکار کانال مالی پشتیبان تعاملات تجاری ایران و اروپا (INSTEX) را به شکلهای متفاوتی تحلیل کردند، اما در ابتدا باید دید با چه رویکردی میتوانیم به اینستکس نگاه کنیم؟
اگر رویکرد این بوده باشد که کانال مالی پشتیبان تجاری وسیلهای برای رویارویی با آمریکا یا دورزدن تحریمها از سوی اروپا باشد، باید گفت: قطعا از ابتدا هم اینطور نبوده است و اصلا گرهزدن اوضاع اقتصادی کشور به درگیریهای اروپا و ترامپ از سویی و ایران و ترامپ از سوی دیگر خسارت دوطرفه است!
بنابراین از این دریچه به این سازوکار نظرکردن ممکن است پیروزی تلقی نشود؛ اما ازاینجهت میتواند پیروزی باشد که اولا اینستکس شکستی در دیوار تحریمها ایجاد کرده، دوم اینکه حداقلی از بستر روانسازی تجاری ایران و شرکای خارجی را فراهم کرده است؛ اگرچه این سازوکار فعلا فقط مختص سه کشور اروپایی و نه همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا است ولی همین قدم خوبی در مقابل عامل روانی یعنی شکست دیوار تحریمهای ترامپ است.
بنابراین این سازوکار میتواند کمکی ابتدایی باشد تا ما از آن برای تنظیم مراودات مالی و تجاری با دنیا استفاده کنیم. به هر صورت درحالحاضر ما انتخابهای زیادی نداریم؛ از منظر اینکه اقتصاد نفتی را بهگونهای پیش بردهایم که عواید حاصل از فروش نفت ارتباطی مستقیم با سفره مردم دارد و اگر نتوانیم عواید حاصل از فروش را به نحو مطلوبی به داخل مملکت بازگردانیم، ممکن است در سالهای آینده که ذخیره ارزی ما رو به اتمام میرود، دچار مشکلاتی بشویم. بنابراین این اقدام اولیه خوبی است و ما باید با یک رویکرد مثبت با آن برخورد کنیم. بههرصورت این یک پیروزی به نفع ایران و علیه ترامپ تلقی میشود.
حساسیتهایی که مقامات مختلف آمریکایی به اینستکس نشان دادند، بیانگر صحت این ادعا است؛ یعنی اگر بعد از این واقعه رسانهها را رصد کنیم، شاهد حساسیت و عکسالعمل بسیار زیاد از سوی نمایندگان آمریکا، سفرای مختلف این کشور در کشورهای گوناگون و افراد دیگر هستیم. بنابراین به عقیده من این سازوکار پایلوت و پایگاه اولیه خوبی است و میتوانیم هنرمندانه و با صبوری از آن بهره برده و تا حدودی مراودات تجاری خود را با اروپاییها و سپس سایرین نظم دهیم. اگرچه سازه اینستکس یا کانال حمایت مالی و تجاری به نوعی ژلهای است؛ یعنی آن ساختار منسجمی را که باید بدانیم چهکار مشخصی را انجام دهد، ندارد، اما یک توپولوژی و طرح کلی از آن تهیه شده است.
در تجارت دنیا چیزی به نام اتاق تهاتر یا اتاق پایاپای یا اتاق تسویه مالی وجود دارد. در این سازوکار دو اتاق پایاپا بهصورت نمونهای که در غرب هم مرسوم است، به هم مربوط هستند؛ یعنی یک اتاق تسویه مالی دوجانبه و دوگانه است که یک اتاق در ایران و اتاق دیگر در اروپاست. البته فردی هم که در رأس این سازوکار قرار گرفته است، چون یک شخصیت بانکی و تجاری آلمانی و رئیس بانک تجارت آلمان بوده و با نیازهای تجاری شرکتها و افراد آشناست، یک عامل کمککننده است. امیدوارم با رویکرد مثبتی که عموما آلمانها در این دور نسبت به مسائل برجام و امور تجاری ایران داشته اند، این گام اولیه بتواند جهت سروسامانبخشیدن به رابطه تجاری ایران با اروپا مؤثر باشد؛ آنطور که تعریف شده است و گام بعدی نیز به سایر تجار از جمله آسیاییها و کشورهایی که طرف تجاری ایران هستند، تعمیم داده میشود.
اما درباره اروپا کلا باید ایران یک سناریوی موازی را با اروپا آغاز کند. روابط دوجانبه و نقطهنظراتی که اروپاییها درباره مسائل موشکی و حقوق بشر و سایر موارد ممکن است داشته باشد یا نقطهنظراتی که ما با اروپا داریم یک بحث است، اما بحث برجام و برپا نگهداشتن سازه برجام بحث دیگری است.
به عقیده من این سازوکار اگرچه با تأخیر اعلام شده، اما اگر با رویکرد مثبت به آن نگاه کنیم، میتواند به نوعی از تنشهای ایجادشده میان ایران و اروپا نیز بکاهد. بستگی به این دارد که ما بدانیم با چه رویکرد و انتظاری به این اقدام اروپا و اینستکس نگاه کنیم. اگر انتظارات ما انتظارات حداکثری است یا حتی انتظاراتی است که اصلا قرار نبوده از ابتدا اینگونه باشد و ذهنیت طرف ایرانی با هر طرف دیگری و با هر مقصودی این را مطرحکرده باشند، طبیعی است که نه ما به سرانجام میرسیم و نه آن تنشها مرتفع میشود.
ولی اگر انتظارات معقول و حداقلی و در جهت برپا نگهداشتن سازه برجام و سروساماندادن به مسائل تجاری با اروپا و جهان باشد، میتواند تأثیر مثبت داشته باشد؛ چراکه ما گفتمان جدیدی را با اروپاییها آغاز میکنیم. اروپا حلقه نخست تمدنی ما و حلقه اول مسائل سیاسی امنیتی و اجتماعی خاورمیانه است و این ایجاب میکند که ایران علاوه بر مسائل روزمره و تنشهای جاری تا حدودی با اروپاییها گفتمان تازه و سازندهای داشته باشد. درعینحال با شرایطی که ایران دارد و با این میزان فروش نفت و فشارهایی که روی ایران حاکم است. هر تَرَکی در سازه تحریم ترامپ و به نفع ایران به وجود آید، برای ما جای خوشحالی دارد.
من نمیتوانم برآورد کنم که اینستکس چه میزان تحریمها را از بین خواهد برد، اما قطعا آن چیزی که قبلا گفته میشد، حتی اروپاییها هم اعتقاد نداشتند که این سازوکار تحریمهای ترامپ را دور بزند ولی میتواند اثرات منفی این تحریمها را بر زندگی مردم کاهش دهد. با اینهمه آنطورکه آمریکاییها اعلام کرده اند، درصدد برخورد و رویارویی با شرکتهایی که وارد معامله با ایران میشود، هستند و حتی با صراحت اعلام کردند از نزدیک مطالب را دنبال میکنند و با هر شرکتی که در چارچوب تحریمها بخواهد با ایران کار کند، برخورد خواهند کرد......
بنابراین آمریکاییها در تلاش هستند که بهنوعی تأثیر تحریمها بر اقتصاد و حتی مسائل سیاسی- اجتماعی کشور را تشدید کنند. ولی ما باید واقعبین بوده و از طرفی تصویر درستی از شرایطی که برای ما به وجود آمده است، داشته باشیم و آسیبپذیریهایمان را درست و موشکافانه بدانیم و از تلاشهایی که میتواند این تأثیرات را کاهش دهد فروگذار نکنیم. متأسفانه در این دوقطبیسازی جامعه کار سیاستمداران و مدیران کشور بسیار مشکل میشود و کمتر به منافع ملی و مصالح کشور دقت میشود.
آلودهکردن مسائل سیاست خارجی بهویژه در شرایط رویارویی ترامپ با ایران که بهدنبال نهتنها تغییر رژیم بلکه به عقیده من فروپاشی کشور است، عقلایی نیست. زیرا اقدامات ترامپ در جهت تجزیه ایران دنبال میشود؛ بنابراین در این شرایط آلودهکردن سیاست خارجی ایران به مسائل داخلی و جناحی سم مهلکی است. بههرحال متأسفانه دستگاه سیاست خارجی چه موفق شود چه نشود، جناحهای داخلی مخالف دولت از منظری درصدد برخورد با مجموعه سیاست خارجی هستند؛ این فقط هدف وزیر خارجه نیست.
البته نقد و بررسی و انتقاد منصفانه و واقعی از منظر کارشناسی لازم است، اما مخالفان نباید به سمتی حرکت کنند که نهتنها خودزنی که کشورزنی تلقی شود، آنگونه که بر شاخه بنشینند و از بن ببرند! در چنین وضعیتی اگر سیاست خارجی پیروز شود و در حقیقت این پیروزی بتواند مفری برای اقتصاد ایران باشد، چون افراد با تابلوی حزب مخالفت نمیکنند، رقبای دولت بهنوعی سناریوهای دیگری را طراحی میکنند و اگر هم به شکست بینجامد عید آنهاست! بنابراین تا جایی که میشود باید دعواهای جناحی را از سیاست خارجی جدا و دور کنیم.
*دیپلمات و سفیر پیشین ایران در اردن