سید احمد خمینی فرزند سیدحسن خمینی دو شب گذشته – شنبه شب – ازدواج کرد. او که نتیجهی امام خمینی است و شهرت زیادی نیز در شبکههای اجتماعی دارد، با نتیجهی مرحوم آیت الله گلپایگانی مرجع تقلید ازدواج کرده است. عقد این دو توسط، آیت الله موسوی بجنوردی خوانده شد. مراسم ازدواج او در محفل خانوادگی برگزار شده است. سید احمد خمینی متولد ۴ خردادماه ۱۳۷۷ در تهران است.
از مباحثه بر سر احکام اوليه و ثانويه و اعطاي اختيارات به مجلس شوراي اسلامي و آيين حکومتداري، به وصلت رسيدند.
به گزارش شرق، چندي پيش نتيجه امام خميني، يعني فرزند سيدحسن خميني با نتيجه مرحوم آيتالله گلپايگاني ازدواج کرد، درحاليکه احمد خميني 20 سال دارد و البته بهتازگي هم معمم شده است. بعد از پوشيدن لباس روحانيت هم در قم سکني کرده و حالا هم با بيت گلپايگاني پيوند خورده است.
پدربزرگ همسرش از جمله مراجعي بود که باوجود اختلافنظر با امام خميني، مورد تأييد او قرار داشت. آيتالله اراکي آخرين حلقه از مراجعي بود که امام خميني(ره) در دوره حيات خود اداره امور حوزه را به ايشان سپرده بود. تا پيش از پيروزي انقلاب و بازگشت امام به ايران و بهدنبال درگذشت مرجع مطلقالعنان شيعه، يعني آيتالله بروجردي، اداره حوزه و دستگاه مرجعيت تشيع عملا در يد اختيار سه مرجع تقليد يعني آيتالله سيد کاظم شريعتمداري، آيتالله سيد محمدرضا گلپايگاني و آيتالله شهابالدين مرعشي نجفي بود.
با پيروزي انقلاب و استقرار نظام جمهوري اسلامي، امام به نيت ايجاد درس و بحث به قم برگشت، اما ديري نپاييد که بهدلیل سرعت تحولات در ماههاي ابتدايي پيروزي و افزايش درگيريها و تنشهاي سياسي ميان گروههاي مختلف صلاح را در آن ديد که به تهران بازگردد.
چند سال بعد به دنبال مسائل پيشآمده درباره آيتالله شريعتمداري و متعاقب آن درگذشت ايشان، آيتالله گلپايگاني عملا در رأس مرجعيت قم قرار گرفت. در اين ايام آيات عظام مرعشي نجفي و اراکي نيز در کنار آيتالله گلپايگاني از مراجع برجسته قم بهشمار ميرفتند. اين در حالي بود که امام خميني(ره) نيز علاوه بر رهبري انقلاب، مقام مرجعيت نيز داشت. بدين ترتيب عملا چهار مرجع تقليد مطرح بودند.
بیشتر بخوانید
جزئیات ازدواج احمد خمینی؛ عروس تازه خاندان امام کیست؟
در آن ايام هر چند افرادي مانند آيتالله سيد محمد شيرازي و آيتالله روحاني در مقام مرجعيت قرار داشتند ولي به دليل اختلافات عميق فقهي چندان خود را مطرح نميکردند. آيتالله مکارم شيرازي درباره درس او گفته است: در مکتب فقهي ايشان سه مطلب خيلي جلب توجه ميکرد: یکم، عمق نظر ايشان بود. دوم، مسئله استقلال فکري ايشان و سوم، احاطه بود. ايشان حضور ذهن داشت و احاطه داشت و يک مسئله که ميگفت با مسائل ديگر ميسنجيد».
بعد از مرحوم آيتالله شيخ عبدالکريم حائري درس خارج گلپايگاني، از پررونقترين درسها بود. تعداد زيادي از فضلا و طلاب در کلاس درس ايشان شرکت ميکردند که از جمله مهمترين آنها ميتوان به اين اسامي اشاره کرد: مرحوم آيتالله مرتضي حائرييزدي (فرزند آيتالله شيخ عبدالکريم حائري) شهيد مرتضي مطهري، شهيد سيد محمدعلي قاضيطباطبایي، شهيد دکتر بهشتي، شهيد مدني، شهيد دکتر محمد مفتح، شهيد حاج شيخ علي قدوسي، شهيد حاج شيخ مهدي شاهآبادي، مرحوم آيتالله مشکيني، مرحوم اکبر هاشميرفسنجاني، آيتالله جنتي و آيتالله مقتدایي، محسن قرائتي، مرحوم آيتالله احمد آذري قمي، آيتالله مکارم شيرازي و آيتالله لطفالله صافي گلپايگاني. شکلگيري نظام نوپاي جمهوري اسلامي و تشکيل مجلس شوراي اسلامي و بحث حکومت الهي از جمله موضوعاتي بود که مورد توجه مرجعيت هم قرار داشت. تشکيل مجلسي که قانونگذاري کند و تشکيل نظامي که مبناي آن امت-ملت نبود، يکي از مهمترين چالشهاي آن روزگار بود.
همين موضوع البته دستمايه نامه مهمي شد بين مرحوم گلپايگاني که نگران بهخطرافتادن شريعت بود و امام خميني که که تأکيد داشت بر اختياراتي که بايد به مجلس داد تا ضرورتهاي زندگي مردم به تصويب برسد.
متن نامه مرحوم گلپايگاني در دسترس نيست، اما جواب امام به آن نامه آمده است. نامهاي که اساس آن را احکام اوليه و ثانويه تشکيل ميدهد. نامه آيتالله گلپايگاني پس از اجازه امام خميني به مجلس شوراي اسلامي براي وضع قوانين ضرورى بر اساس احکام ثانويه در 19مهرماه سال 1360 صادر شده است. امام اعتقاد داشته است که احکام حکومتي از جمله قوانين مجلس در دسته احکام اوليه است که جزء ضروريات است و و بايد اجرائي شود و احکام ثانويه بر مبناي ضرورت مطرح ميشود.
در پاسخ امام به آيتالله گلپايگاني آمده است: «پس از تبريک عيد مبارک غدير به عرض عالى مىرساند، تلگراف محترم مبنى بر نگرانى جنابعالى در اختياراتى که به مجلس داده شده است واصل؛ اختيارات مذکور تشخيص موضوع است که در عرف و شرع به عهده عرف است و مجلس نماينده عرف و نمايندگان خود از عرف هستند؛ و اگر در حکم خلافى شد، نظارت بر آنها هست و شوراى نگهبان در اين امرى که به عهده آنها است حق دخالت دارند، اگر در حکم ثانوى يا اوّلى خطايى صادر شود. لکن شوراى نگهبان حق تشخيص موضوعات به حسب قانون ندارند. در عين حال من آقايان دستاندرکاران را خواستم که به آنان اخطار نمايم که اگر خلاف قواعد شرع عمل کنند يا برخلاف حکم ثانوى تعدّى کنند من ساکت نمىنشينم و علماى اعلام بلاد هم عهدهدار نظارت در امور مىباشند. لکن بايد نکتههايى را عرض کنم که جنابعالى يک طرف صفحه را ملاحظه مىفرماييد، طرف ديگر اگر وضع به همان منوال خانخانى و بورسبازى و زمينخوارى بماند که باز يک طبقه اشراف بدون رسيدگى به وضعشان، که غالبا برخلاف موازين شرعيه است، در اروپا به عيش و عشرت مشغول و يک طبقه عظيم فقرا براى آنان- برخلاف موازين- کار کنند و با فقر و فاقه زندگى کنند، براى حکومت اسلام و اسلام و قانون اساسى بايد فاتحه خواند.... من اميدوارم که با نظارت علماى اعلام بلاد چيزى که برخلاف احکام شرع باشد چه احکام اوليه پس از موارد مذکور و چه احکام ثانويه، خطرى پيش نيايد.
... اخيرا عرض میکنم من ميل ندارم که تهمتى که سالها است به روحانيون مىزنند و مىزدند که اينان طرفدار زمينخواران و سرمايهداران بزرگ هستند و با طرفدارى خود موجب ظلم به مردم مستمند مىشوند، شاهد پيدا کند و به ما بچسبانند! والسلام عليکم».
در حقيقت بحث آيتالله گلپايگاني، تصويب قوانين و انطباق آن با شرع بوده است. موضوع اختلافي که در نهايت به شکلگيري مجمع تشخيص رسيد؛ يعني آنجا که ضرورت ايجاد ميکند، در نهايت به رغم نظر شوراي نگهبان، مجمع ميتواند مصوبه بدهد.
به گلپايگاني مراجعه کنيد
با اين حال آيتالله گلپايگاني از جمله مراجع معتمد امام بود. مسيح مهاجري در اين باره با اشاره به اين نامه و البته بيآنکه نامي از آن بياورد، گفته: «درباره عيد فطر امام ميگفتند به آقاي گلپايگاني مراجعه کنيد. يکي از اعضاي دفتر امام همان زمان به من گفتند که يک سال آقاي گلپايگاني نامهاي به امام نوشتند يا منتشر کردند که درباره موضوعي اعتراض به امام بود که من جزئياتش را هم ميدانم، ولي لازم نيست بگويم. اعضاي دفتر گفتند اين نامه را به امام نشان ندهيم، اما امام متوجه شد، چون امام از مسيرهاي ديگري هم اطلاعات را به دست ميآوردند و اين هوش سياسي را داشتند که ممکن است اعضاي دفتر چيزهايي را از امام مخفي کنند، براي فهميدن موضوعات راههاي مختلف به کار ميگرفتند، وقتي امام اين نامه را ديده بود، فکر کرديم عيد فطر امسال ديگر امام نميگويد به آقاي گلپايگاني مراجعه کنيد، ولي باز ديديم گفتند به آقاي گلپايگاني مراجعه کنيد».
درگذشت آيتالله
سه دهه پس از درگذشت مرحوم آيتالله بروجردي، عمر نخستين نسل از جانشينان اين مرجع به سر آمد. از اواخر دهه ۶۰ بود که شاگردان مهم شيخ عبدالکريم حائرييزدي (مؤسس حوزه علميه قم) و مرحوم بروجردي بهتدريج يکي پس از ديگري از دنيا رفتند. از جمله اين چهرهها همين آيتالله گلپايگاني بود که به تاريخ آذر ماه سال 1372 درگذشت؛ اگرچه نماز ميت بر پيکر امام خميني را مرحوم آيتالله گلپايگاني با صدايي لرزان و اشکآلود خواند. حالا بعد از سالها و شايد بعد از اختلافنظرها، نتايج اين دو بيت به هم رسيدند و بين آنها وصلتي برقرار شد.