اگرچه قانون منع بهکارگیری بازنشستگان برای برخی تصفیه نیروها و چرخش مدیریت در کشور تصویب شد، مشمول وزارت خارجه نیز شده و علاوه بر ممنوعیت بهکارگیری بازنشستگان در سمت معاونان، سفرای ایران در کشورهای دیگر را هم شامل شده است. از همین رو، سه سفیر ایران در آلمان، ترکیه و دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل (نیویورک) مشمول این قانون شدهاند و باید جایشان را به سفرای دیگری بدهند.
به گزارش شرق؛ علی ماجدی، سفیر کارکشته ایران در برلین، غلامعلی خوشرو، سفیر بازنشسته ایران در نیویورک و محمدابراهیم طاهریانفرد که دومین دوره سفارتش در آنکارا را طی میکرد، باید پستهایشان را به دلیل بازنشستگی ترک کنند.
طاهریان بازگشت
در خبرها آمد که روز گذشته محمدابراهیم طاهریانفرد، سفیر ایران در ترکیه، برای اجرای این قانون به کشور بازگشت و ساختمان تاریخی و زیبای سفارت ایران در آنکارا را به جانشین خود سپرد. اگرچه منابع داخلی هنوز اسمی از سفیر جدید منتشر نکردهاند، اما روز گذشته رسانههای ترکیه نام مرتضی دامنپاکجامی را بهعنوان سفیر جدید ایران در ترکیه اعلام کردند. او سابقه سفارت در دو کشور آفریقایی اتیوپی و جیبوتی و سفارت در دانمارک را دارد. دوری این سابقه کار با کشوری مانند ترکیه که قرار است محل مأموریت جدید دامنپاک باشد، نشان میدهد بازنشستگی سفرا برای وزیر خارجه و البته تیم انتصابات در دستگاه دیپلماسی چه گذرگاه سختی را رقم میزند؛ آنهم در شرایطی که ترکیه بهعنوان یک همسایه، در شرایط فعلی تحریمی نقشی حیاتی برای کشور خواهد داشت؛ آنگونه که در سالهای دولت نهم و دهم و دوران سخت تحریمی پیشین نیز چنین نقشی را ایفا کرد. این در حالی است که خبرها حاکی از این است که هاکان تکین، سفیر ترکیه در ایران نیز به پایان دوره خود نزدیک میشود و دریا اورس، رئیس بنیاد ترک، بهزودی عازم ایران میشود. برخی فعالان این حوزه او را فردی مسلط به رابطه با ایران معرفی کرده اند و البته مسلط به زبان فارسی.
جانشین ماجدی کیست
آلمان کشور دیگری است که بهزودی سفیر کارکشتهاش باید آن را ترک کند و جایش را به نفر جایگزین بدهد. شنیدهها تا این زمان حاکی از انتخاب محمود فرازنده، مدیرکل آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه، بهعنوان جایگزین ماجدی است. این انتخاب و دوری فرد جدید از حوزه کاری اروپا، نشان میدهد وزارت خارجه با چه مشکلاتی در انتخاب سفرا مواجه است. این در حالی است که آلمان این روزها بهعنوان شریکی راهبردی در جریان ادامه حیات برجام نقشی جدی ایفا میکند و یکی از جدیدترین مظاهر این تلاش، هیئتی اقتصادی بود که هفته گذشته به ریاست زیگمار گابریل، وزیر خارجه پیشین آلمان، به ایران سفر کرد. این هیئت شامل ۱۳ شرکت آلمانی بود که برخی از آنها نماینده شرکتهای بزرگ و متوسط آلمانی بودند که همچنان زیر سایه تهدیدهای آمریکا تلاش دارند همکاری با ایران را ادامه دهند. یک مقام آگاه دراینباره میگوید این سفر به عمد بعد از موعد دوم تحریمها در چهارم نوامبر برنامهریزی شده بود تا فضای روانی بعد از اعمال دور جدید تحریمها را بشکند. زیگمار گابریل، وزیر خارجه پیشین آلمان و وزیر اقتصاد اسبق این کشور، همان فردی است که چند روز بعد از دستیابی به برجام، هیئتی بزرگ از شرکتهای اقتصادی این کشور را به ایران آورد و آن سفر به نوبه خود موجب تحکیم فضای روانی مثبت همکاری با ایران بعد از توافق شد.
یک کارشناس روابط بینالملل که روابط ایران و آلمان را از نزدیک دنبال میکند، میگوید: بخش زیادی از پیشرفت این سالها در رابطه تهران- برلین، مرهون تلاش صادقانه و اختصاصی علی ماجدی، سفیر ایران در این کشور، بود که سالها تجربهاش در حوزه دیپلماسی و نفت را به این کشور برد؛ ولی اکنون به دلیل قانون منع بهکارگیری بازنشستگان باید این سکان را خالی کند. گزارشها حاکی از این است که مبادلات تجاری بین ایران و آلمان بعد از خروج آمریکا از توافق هستهای افزایش داشته و حکایت از رشدی ۲۶ درصدی دارد. علی ماجدی سابقه سفارت ایران در ژاپن، برزیل و معاونت بازرگانی وزارت نفت را در کارنامه خود دارد و از دولت هاشمیرفسنجانی تاکنون در ردههای مدیریتی مشغول به کار است.
غلامعلی خوشرو، یکی از استادان روابط بینالملل که در طیف فکری ظریف و روانچی جای میگیرد نیز باید پست نمایندگی ایران در نیویورک را ترک کرده و بهزودی راهی تهران شود. اگرچه او به دلیل برخی مسائل، در این دوره در معرض انتقادات زیادی از سوی رسانهها بهویژه فضای مجازی بود، اما هنوز فردی برای جایگزینی او معرفی نشده است؛ بهجز حمید بعیدینژاد، سفیر فعلی ایران در انگلیس که شنیده شده موافق این جابهجایی نبوده است.
یک ضعف دیپلماتیک
درست است که حذف افردی با این سابقه حتما به همکاریهای بینالمللی ایران لطماتی وارد خواهد کرد، اما نکته بنیادی اینجاست که انتصابات اخیر ایران در سفارتخانهها، نشان میدهد چه اندازه این وزارتخانه در حوزه کادرسازی ضعیف عمل کرده یا آنها را که در قامت سفیر بودهاند، ندیده است. بدون شک، یک نسل و طیف همیشه نمیتواند در سمتهای مدیریتی و سفارتها بماند و این جابهجاییها لازم است، اما همزمان با آن باید کادرسازی صحیح و تربیت نیروهای کارآزموده در رأس فعالیتهای دستگاه دیپلماسی باشد. حتما پاسخ دستگاه دیپلماسی این است که وزارت خارجه همزمان در دانشکده این امر مهم را پیش میبرد، اما اغلب انتصابهای اخیر در حوزه سفارتخانهها، نشان از دست باز کمیته انتصابات ندارد. سفیرشدن یک معاون و معاونشدن مدیرکلش و مدیرکلشدن رئیس اداره قبلی را اگرچه میتوان در ساختار اداری فهمید، اما نگاهی به عملکرد آنها نشان میدهد همه این جابهجاییها بر اساس هوشمندی اتخاذ نشدهاند؛ همانگونه که برخی از آنها نتوانستهاند کارنامه درخشانی از خود نشان دهند. همین گذرگاه را وزارت خارجه سال گذشته و حین جابهجایی چارت وزارتخانه، به نوع دیگری تجربه کرد و انتصاب در برخی معاونتها نشان داد چقدر در این کادرسازی ضعیف عمل شده و هنوز طیف منتسبان به دکتر ولایتی و نزدیکان به علی لاریجانی و محمود واعظی در وزارت خارجه در گرفتن پستها پیشتاز هستند.