سطوتی درباره دفترچهای که به احمدینژاد داده گفته بود: «این دفترچه خاطرات که خاطرات روزهای زندان بود بعدها توسط پرستاری به دست من رسید که به آقای احمدینژاد دادم. این دفترچه همراه من در لندن بود؛ اگر من آقای احمدینژاد را نمیدیدم امکان داشت این دفترچه همچنان در صندوقچه من باقی بماند و من به خاطر لطف ایشان، این دفترچه را به ایشان دادم که به محض اهدای آن بسیاری از افراد من را مورد انتقاد قرار دادند که ما حاضر به خرید این دفترچه بودیم در حالی که من هیچ وقت کار خرید و فروشی نکردم.»