«ترومای سرخ» قصهای عاشقانه در بستر یک سفر شهری در تهران است. در این سفر شاهد تلاش شخصیت اصلی فیلم (پریوش نظریه) برای برقراری تعادل بین چهار بُعد شخصیتی زن (معشوقه، مادر، آمازون و مادونا) هستیم.
رضا آشفته در روزنامه شرق نوشت: «تروماي سرخ»، كار اسماعيل ميهندوست، يك فيلم نسبتا تجربهگراست كه در آن به يك مسئله شهري در دنياي امروز با رويكردي به مفهوم عشق راستين پرداخته شده است. «ترومای سرخ» قصهای عاشقانه در بستر یک سفر شهری در تهران است. در این سفر شاهد تلاش شخصیت اصلی فیلم (پریوش نظریه) برای برقراری تعادل بین چهار بُعد شخصیتی زن (معشوقه، مادر، آمازون و مادونا) هستیم.
اين فيلم هم مثل هر فيلمي بين نظرهاي مثبت و منفي در تلاطم است كه در اين گزارش بريدهاي از اين نظرهاي منتقدان را ميآوريم.
هوشنگ گلمكاني: تصویری از زندگی روزمره ما در روزی نهچندان معمولی و نهچندان غیرعادی. عین همه روزهای زندگی در خیابانهای تهران، اگر از خانه بیرون بیاییم برای چند سفر درونشهری؛ با ریتم و التهاب و همهچیز این شهر و بهخصوص با حضور پررنگ گوشیهای همراه و فضای مجازی و استفاده مداوم از آن؛ چه وضعیتمان اضطراری باشد و چه نباشد. شاید خیلیوقتها از خودمان بپرسیم اگر این «چیز» از زندگیمان حذف شود چه خواهد شد و زندگیمان به چه شکل درمیآید و حالا این فیلم اسماعیل میهندوست به شکل مؤکدی و البته به طور غیرمستقیم همین سؤال را به یادمان میآورد؛ فیلمی که اگر این «چیز» در زندگیمان نبود اصلا ساخته نمیشد و حالا که شده، خوب ساخته شده و تصویر هرروزمان را در آن میبینیم.
زهرا مشتاق: «ترومای سرخ» مرورى است بر یک خاطره جمعى مربوط به چند نسل قبلتر. شاید تقدیم به آنهایى که زن سرخپوش میدان فردوسى را دیده بودند، او را به یاد دارند یا دربارهاش شنیدهاند. در سالهاى کودکى هربار که از میدان فردوسى میگذشتیم، بود. مادرم او را نگاه میکرد و چشمهایش همیشه به گریه مینشست. آن زن شاید تندیس زنده عشق بود.
دکتر مجید رحیمیجعفری: داستان فیلم بسیار ساده و روان مانند ضرباهنگ فیلم است. نگار زنی میانسال است که در ازدواج اول، همسرش فوت شده (فرزین) و یک پسر (کاوه) به یادگار دارد و در ازدواج دوم با مردی (ایرج) از جنس خود روزگار میگذراند که قطعاتی عاشقانه را برای او میخواند. نگار سعی دارد از خیابان نواب به محیط کار خود در حوالی میدان فردوسی برسد. کل قصه یک روز کاری ساده است که نگار در ساعت اداری کارش را تحویل دهد، سپس قولی را که به همسر سابقش داده ادا کند و در نهایت شب همسرش را برای سالگرد آشنایی سورپرایز کند؛ اما همهچیز مانند خود فیلم بسیار ساده برهم میریزد. نگار وارد یک بازی با همسرش میشود و با او به مشاجرهای پرداخته تا سورپرایز کاملتر شود. این مؤلفه «بازی» در رابطه زنوشوهری در فیلم قبلی میهندوست؛ یعنی «برخورد خیلی نزدیک» نیز وجود داشت. مؤلفه «بازی» که عنصر پیشبرنده درام و ایجادکننده بحران بود، در اینجا نیز چنین نقشی دارد. «بازی» با مواردی که عنصر اصلی یک رابطه زناشویی است شاید خیلی ساده باشد، اما به همان اندازه مهلک است. نگار با بیمحلیها به تماسها و پیامکهای ایرج مدام همهچیز را بحرانیتر میکند تا جایی که ایرج تصمیم بگیرد همهچیز را بههم بزند و چمدانش را جمع کند.
دامون قنبرزاده: نگار در سفر درونشهری با ماجراهای مختلفی روبهرو میشود و از طریق موبایل با دوستان و نزدیکانش ارتباط برقرار میکند... کارگردان انتظار دارد ما تمام اساماسهایی را که برای نگار ارسال میشود، بخوانیم... قرار است در این سفر اودیسهوار نگار، بخشهایی از جامعه پیش چشم مخاطب گسترده شود؛ از مردسالاری دیکتاتوری تا تست بازیگری تلگرامی برای فراخوان فیلم فرهادی! اما خب نتیجه فقط خستگی و سردرگمی به بار میآورد. وقتی قرار است به همهچیز بپردازی، درواقع به هیچچیز نپرداختهای.
آناهيتا برزويي: گرهافکنیهای متعدد در زندگی یک زن، آن هم در یک سفر شهری در تهران، با استفاده از اتومبیل شخصی و تاکسی گرفته تا مترو... و سپس رسیدن به مقصدی که یک امامزاده است در این فیلم نتوانست کشش و جذابیتی برای مخاطب ایجاد کند.
پگاه روشانشمال: مخاطب تنها صدای بازیگرانی مانند کیانیان، مهرداد صدیقیان، ویشکا آسایش، باران کوثری و... را از تلفن همراه میشنود. این سبک از پرداختن به شخصیتها و استفاده از آنها و اینکه در تیتراژ فیلم، فهرست بلندبالایی از بازیگران سرشناس سینما باشد، تنها در افزایش تعداد مخاطب تأثیرگذار خواهد بود. میهندوست مدعی شده که در این فیلم 20 چهره جدید را به سینما معرفی کرده است، اما نحوه پرداخت به آنها و نوع بازی این 20 بازیگر نیز خود جای نقد و بررسی دقیقتر داشته و قابلتأمل است.
منوچهر دینپرست: «ترومای سرخ» را باید در زمره فیلمهای خاصی دانست که میخواهند پیوندی میان ساحت اخلاقی- انسانی و تکنولوژی ایجاد کنند. امروزه تکنولوژی تمامی زندگی ما را در بطن خود قرار داده و گویی زندگی بدون تکنولوژی یا امکان ندارد یا حتی معنای دیگری به دست میدهد. برایناساس نظام زندگی امروزه با ترفند «ترومای سرخ» در گستره شهرنشینی و با دستاویزی به موبایل همبستگی خاص خود را مییابد، چراکه موبایل وسیلهای است که حوادث و رویدادهای معنیدار هستی خود را در آن تجربه میکنیم .