مجید شجاعی؛ حدود ۲ سال و سه ماه تا پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ باقی مانده، ولی زودتر از این موعد یعنی با شروع سال ۲۰۲۰ او باید وارد کارزار انتخاباتی شود که برای او نسبت به دوره قبل بسیار سختتر خواهد بود. او درگیر مسائل داخلی و خارجی زیادی شده که به نظر فرصت کمی برای حل آنها دارد یکی از این مسائل ایران و برجام است که ترامپ با خروج از این توافق اوضاع را بغرنج کرد و وارد چالش با طرفهای این توافق از جمله اروپا، روسیه، چین و از همه مهمتر ایران شده است.
ترامپ در واقع با خروج از این توافق کالبد برجام را شکافت تا آن را جراحی کند و اگر موفق نشود قرارداد بهتری را تا آغاز رقابتهای انتخاباتی آمریکا جایگزین آن کند در واقع شکستی را متحمل شده که ممکن است برای او شکست بزرگتر را در پی داشته باشد، اما اوضاع بدتری هم برای ترامپ قابل تصور است اینکه جراحی او موجب مرگ برجام شود و اصلیترین طرف متعهد در برجام یعنی ایران از آن خارج شود و فعالیتهای هستهای خود مجددا آغاز کند که این کار نیز با اظهارات اخیر علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران غیر قابل تصور نیست.
آنچه بیش از هر چیز برای ترامپ اهمیت دارد زمان است و او به دنبال این است در کوتاهترین زمان ممکن ایران را به پای میز مذاکره بکشاند و یا بتواند رژیم ایران را تغییر دهد که مورد دوم بسیار بعید و سخت به نظر میرسد و راهکار اول برای ترامپ اجراییتر است گرچه تیم سیاست خارجی وی بویژه بولتون و پمپئو و کشورهای متحد آمریکا در خاورمیانه بویژه اسرائیل و متحدان عربی میخواهند از این فرصت برای تغییر رژیم در ایران استفاده کنند.
از سوی دیگر مواضع ایران بعد از خروج آمریکا از برجام نشان میدهد که زمان برای ایران حیاتی نیست و تصمیم عاجلی در این خصوص نخواهد گرفت و از طرفی شاید یکی از استراتژیهای ایران نیز همین خریدن زمان و دفع الوقت باشد که هرچه این زمان طولانیتر شود به نظر آمریکا و ترامپ تحت فشار بیشتری قرار خواهند گرفت. از سوی دیگر سیاست دفع الوقت میتواند مواضع و تصمیم نهایی طرفهای متعهد در برجام بویژه اروپاییها را مشخص کند و چنانچه آنها برای ادامه برجام راهکاری نداشته باشند آن هنگام خروج ایران از برجام تبعات کمتر و مشروعیت بیشتری خواهد داشت و خروج ایران از برجام شکست سنگینی را برای ترامپ در پی خواهد داشت.
این تنها موردی نیست که مسئله ایران در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سرنوشت ساز میشود مسئله تسخیر سفارت آمریکا و عدم بازگشت دیپلماتهای آمریکایی موجب شد تا جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا نتواند بیش از ۴ سال در کاخ سفید بماند. در مسئله برجام نیز باراک اوباما و سایر هم حزبیهای وی در انتخابات نقش ویژهای برای حل مسئله هستهای ایران قائل شدند.
به نظر میرسد این بار نیز مسئله ایران میتواند در انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری آمریکا سرنوشت ساز باشد این امر برای ایران هم تهدید آفرین و هم فرصت ساز است.
تهدید از آنجا که ترامپ میکوشد تا با همکاری متحدانش بیشترین فشار ممکن را بر ایران برای تسلیم کردن وارد کند و فرصت برای ایران نیز از ۲ منظر قابل تصور است ابتدا آنکه ایران از شتاب ترامپ برای انجام توافق استفاده کند، چون انجام توافق برای ترامپ از نفس توافق و محتوای آن اهمیت بیشتری دارد وای بسا ایران بتواند امتیازات بیشتری حتی نسبت به برجام بدست آورد که برای تحقق چنین هدفی میبایست ابتدا ایران در مقابل تحریمها و فشارهای کنونی آمریکا مقاومتهای لازم را از خود نشان دهد و مستقیما با خود ترامپ مذاکره کند و افراد ضد ایرانی در کاخ سفید از جمله پمپئو و بولتون را از جریان مذاکرات خارج کند.
فرصت دوم برای ایران مقاومت در برابر فشارهای آمریکا و بی نتیجه گذاشتن سیاستهای ترامپ در قبال ایران و انتظار برای آغاز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و روی کار آمدن فرد دیگری غیر از ترامپ است.