bato-adv
کد خبر: ۳۶۹۲۲۹
جوان کر و لال باید قصاص شود یا دیه پرداخت کند؟

اختلاف دو قاضی درباره یک پرونده

من کر و لال هستم، اما متوجه شدم کیوان چند بار ادای مرا پیش دیگر همکارانم درآورده است، بنابراین خیلی عصبانی شدم. شب حادثه ما دو نفر با هم درگیر شدیم. عصبانی شدم و او را هل دادم که به پایین پله‌ها سقوط کرد. الان هم پشیمانم و نگران مادر و خواهرم هستم که خرج زندگی‌شان را من تأمین می‌کردم.
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۵ - ۰۹ مرداد ۱۳۹۷
عصر روز چهارشنبه ۱۰ آبان سال ۹۶ مرگ مشکوک مرد جوانی در یکی از بیمارستان‌های تهران به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. با اعلام این خبر تحقیقات از سوی تیم جناییآغاز شد. در بررسی‌های اولی ه. مشخص شد که مرد جوان به نام کیوان بر اثر اصابت جسم سخت به سرش فوت کرده است.

به گزارش ایران بررسی‌ها نشان داد مرد جوان، کارگر یک کارگاه دوزندگی در حوالی بازار است. در تحقیقات میدانی، همکاران کیوان مدعی بودند که مرد جوان تعادلش را از دست داده و از پله‌ها به پایین افتاده است. اما در بررسی‌های بعدی مشخص شد که کیوان با پسر کر و لالی اختلاف داشته و چندین بار با هم درگیر شده‌اند.

با به‌دست آمدن این سرنخ، مأموران به تحقیقات از شاهدان ماجرا پرداخته و یکی از آن‌ها گفت: کیوان مدتی قبل از شهرستان برای کار به تهران آمد و در این دوزندگی مشغول کار شد. او با کسی اختلاف نداشت تا اینکه یک ماه قبل بهادر- جوان کر و لال- که اهل یکی از شهرستان‌های غربی کشور است برای کار به تهران آمد و در کارگاه ما شروع به کار کرد.

بهادر کر و لال بود و به گفته خودش در تهران کار می‌کرد و برای خواهر و مادرش در شهرستان پول می‌فرستاد. او مرد خوبی بود و با کسی کاری نداشت، اما مدتی قبل کیوان او را مسخره کرده بود و همین موضوع عامل کینه و درگیری بین آن‌ها شد. پس از این موضوع آن‌ها چند باری با هم مشاجره لفظی داشتند.

در ادامه به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران فیلم دوربین‌های مداربسته کارگاه مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر ثبت شده در فیلم دوربین مداربسته نشان داد لحظه حادثه کیوان و بهادر با هم درگیر می‌شوند و بهادر وی را به پایین پله‌ها هل داده و کیوان هم از شش پله سقوط کرده و در نهایت پس از اصابت سرش به پله‌ها بیهوش می‌شود.

همزمان با ادامه تحقیقات، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و برای مشخص شدن علت اصلی مرگ، مأموران بهادر را به اتهام قتل بازداشت کردند. متهم روی برگه اظهارنامه نوشت: من کر و لال هستم، اما متوجه شدم کیوان چند بار ادای مرا پیش دیگر همکارانم درآورده است، بنابراین خیلی عصبانی شدم. شب حادثه ما دو نفر با هم درگیر شدیم. عصبانی شدم و او را هل دادم که به پایین پله‌ها سقوط کرد. الان هم پشیمانم و نگران مادر و خواهرم هستم که خرج زندگی‌شان را من تأمین می‌کردم.

با تکمیل تحقیقات، بهادر به اتهام قتل عمد از سوی بازپرس جنایی بازداشت شد، اما دادیار اظهار نظر، قتل را شبه عمد دانست. باتوجه به اختلاف نظر بین بازپرس پرونده و دادیار اظهار نظر، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. قضات دادگاه نیز با بررسی موضوع سرانجام اتهام قتل عمد را رد کرده و برای متهم قتل شبه عمد گرفتند.

بدین ترتیب پرونده بار دیگر به دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد.
bato-adv
مجله خواندنی ها