فرارو- آمریکا برای منحرف کردن توجه از شکستهایش در منطقه، روی ایران تمرکز کرده است.
به گزارش فرارو، از زمانی که دولت دونالد ترامپ در آمریکا روی کار آمد، ایران یکی از موضوعات بحثوگفتگو در آمریکا بوده است. آمریکاییها همواره از توافق هستهای و سیاستهای ایران در منطقه انتقاد میکنند. ترامپ سرانجام پس از ماهها انتقاد شدید از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، از آن خارج شد و تحریمهای آمریکا را مجددا علیه ایران برقرار کرد. پس از آن، مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا، ۱۲ درخواست از ایران مطرح کرد که به گفته بسیاری از ناظران غیرقابلقبول بودند. چرا آمریکا و برخی از متحدانش بر روی ایران تمرکز کرده و همواره آن را تهدیدی برای منطقه و جهان میدانند؟
کریس هجز، روزنامهنگار برجسته آمریکایی و برنده جایزه پولیتزر، طی یادداشتی در وبگاه تروثدیگ، سعی کرد به این پرسش پاسخ دهد.
هجز نوشت: " هفده سال جنگ در خاورمیانه. ما چه نتیجهای برای آن میتوانیم نام ببریم؟ عراق پس از حمله سال ۲۰۰۳ و اشغال، دیگر یک کشور متحد نیست. زیرساختهای آن که زمانی مدرن بود، اکنون نابود شده است. ملت آن به مناطق دچار نزاع تقسیم شده است. ما در جنگ افغانستان شکست خوردیم. طالبان مجددا زنده شده و در ۷۰ درصد کشور حضور دارد. لیبی یک کشور ناکام است. یمن بعد از تحمل سه سال حملات بیرحمانه، در حال تحمل یکی از بدترین فجایع انسانی جهان است. ۵۰۰ شورشی 'میانهرو' در سوریه که برای آنها ۵۰۰ میلیون دلار هزینه کردیم، پس از برقراری حکومت وحشت غیرقانونی، در حال عقبنشینی هستند. ماجراجویی نظامی هزینه سرسامآوری به مقدار ۵.۶ تریلیون دلار داشته است. زیرساختهای ما از بین میرود، ریاضت، خدمات اساسی را در تنگنا قرار داده و نصف جمعیت آمریکا در سطح فقر یا نزدیک به آن زندگی میکنند. جنگهای بیپایان در خاورمیانه بزرگترین اشتباه استراتژیک در تاریخ آمریکاست و منادی مرگ امپراتوری است".
این روزنامهنگار آمریکایی ادامه داد: " باید برای شکستهایی که به صدها هزار کشته، از جمله ۲۰۰ هزار غیرنظامی، و میلیونها آواره منجر شده، کسی مقصر شناخته شود. باید برای شیوع گروهای افراطی در سرتاسر خاورمیانه، حملات تروریستی پیوسته جهانی، ویرانی کلی شهرها در زیر حملات بیرحمانه و شکست مفتضحانه آمریکا و نیروهای مورد حمایت آن در سرکوب شوروشها کسی مقصر شناخته شود. شما میتوانید مطمئن باشید که این مقصر، ژنرالها یا سیاستمدارانی مانند جورج دبلیو بوش، باراک اوباما و هیلاری کلینتون یا نئوکانهای متعصبی همچون دیک چنی، پُل ولوویتز و جان بولتون -که جنگها را برافروختند- یا سازمان سیا یا پیمانکاران تسلیحات که از جنگها سود میبرند یا تحلیلگران معروف شبکهها و روزنامهها که مانند سردسته هواداران آشوب عمل میکنند، نخواهد بود".
غلامعلی خوشرو، سفیر ایران در سازمان ملل به هجز گفت: " فقدان سیاستهای آمریکا یا سیاستهای شکستخورده آن، که قوانین بین الملل را نقض میکنند، خاورمیانه را در یک هرجومرج کلی قرار داده است. ایالات متحده برای لاپوشانی این سیاستهای پرهزینه، بیپروا و متجاوزانه، ایران را مقصر اعلام میکند. ایران به عنوان مقصر شکستهایشان در یمن، عراق، افغانستان، سوریه ولبنان معرفی میشود".
هجز با اشاره به شکستهای آمریکا در سوریه و سایر کشورهای منطقه، افزود: " تصمیم یکجانبه ترامپ برای خروج از توافق هستهای ایران، علیرغم آنکه ایران به توافق پایبند بود، اولین حلقه از تلاش آمریکا برای منحرف کردن توجه از این شکستها به سوی ایران بود".
به گفته خوشرو، آمریکا از نفوذ ایران در منطقه نگران است و به دنبال مهار آن است. زیرا دولت آمریکا میداند که سیاستهایش در خاورمیانه شکست خورده است.
هجز در ادامه ضمن اشاره به خروج یکجانبه ترامپ از برجام این پرسشهای استفهامی را مطرح کرد: " چرا با کشوری که به توافقی که با آمریکا امضا کرده پایبند بوده، وارد جنگ شد؟ چرا به کشوری حمله شود که دشمن خونی طالبان و دیگر گروههای افراطی مانند القاعده و داعش است، گروههایی که پس از اینکه ما آنها را ایجاد و مسلح کردیم، ما را اکنون تهدید میکنند؟... چرا منطقهای که از قبل به طرز خطرناکی دچار تزلزل است را بیثبات کنیم؟ "
هجز خاطرنشان کرد: " معماران این جنگها به دردسر افتادهاند. بیثباتی و خلأ سیاسی که آنها بخصوص در عراق بوجود آوردند، ایران را به یک قدرت مسلط در منطقه تبدیل کرد. آنها با درماندگی این را تماشا کردهاند. اساسا واشینگتن، دشمنش را تقویت کرد. به جز حمله به ایران، واشینگتن نمیداند چگونه اشتباهش را جبران کند، کسانی در آمریکا و خارج از آن که این جنگها را آغاز کردهاند، معتقدند که وقوع یک درگیری با ایران راه حلی برای مشکلات خارجی و داخلی فزایندهشان است".
به عنوان نمونه، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، که در باتلاق فساد و رسوایی فرو رفته، امیدوار است که با ایجاد نزاع با ایران، توجه را از تحقیقات درباره سوء استفاده از قدرت و قتل عام اسرائیل علیه فلسطینیها منحرف کند.
محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، که با ناآرامی داخلی مواجه است، جنگ یمن را به عنوان یک پروژه افتخارآفرینی برای تقویت جایگاهش به راه انداخت. اما اکنون او بشدت نیاز دارد تا توجه را از باتلاق و فاجعه انسانی که او درست کرده، منحرف کند.
علاوه بر این، دونالد ترامپ هم به شدت به دنبال یک کارزار جهانی است تا هنگامی که برای انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ کاندیدا شود، "بیعرضگی"، فساد گسترده در دولت و انزوای بینالمللیاش را پنهان کند.