bato-adv
کد خبر: ۳۶۱۸۴۴

انجمن حجتیه به روایت علی‌اکبر محتشمی‌پور

انجمنی‌ها حتی پس از فرمان امام به یارگیری‌شان ادامه دادند و همچنان یارگیری می‌کنند. فقط فرق‌شان با پیش از انقلاب و اوایل انقلاب این است که ماسک انقلابی به صورت زدند و توانستند از غفلت مسئولان وارد ارکان نظام شوند و پست‌های حساس هم بگیرند.
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۹ - ۰۸ خرداد ۱۳۹۷

حدود ١٠ سال است که هجرت کرده، از تهران به نجف. علاقه‌ای به سخنرانی و مصاحبه و دیده شدن ندارد. هر چند از الاسبقون و شناسنامه‌دارهای انقلاب است و گفته‌ها و ناگفته‌های فراوانی دارد اما دیگر اهل وعظ و خطابه و خاطره‌گویی نیست. هر از چندگاهی به تهران بازمی‌گردد و دوستان و آشنایانش را می‌بیند و به نجف بازمی‌گردد. از عالم سیاست بهتر از خیلی‌ها خبر دارد.

اعتماد در ادامه نوشت: هر چه باشد روحانی سیاستمداری است که از سال ١٣٤١ تاکنون در متن سیاست بوده اما دیگر کار سیاسی نمی‌کند. سخن از علی‌اکبر محتشمی‌پور است. روحانی سیاستمدار ٧٢ ساله‌ای که شاید فقط برای «امام» حاضر به گفت‌وگو باشد.

همین است که به بهانه مصاحبه جدیدش با شفقنا که به گفته خودش در نجف انجام شده با او تماس گرفتم تا شاید با انتشار بخش‌هایی از مصاحبه‌ای که ٦ سال پیش با او داشتم و به دلایلی منتشر نشد رضایت بدهد. می‌گوید حتما یک جا بنویس که این مصاحبه جدید نیست و چند سال قبل انجام شده. نگرانی‌اش از این بابت است که اهالی رسانه گمان کنند او روزه سکوت خود را شکسته است. شرطش را می‌پذیرم و دقایقی درباره نکات اصلی گفت‌وگویش با شفقنا و ظلم‌ستیزی‌های امام در عراق و حمایت ایشان از سیدحسن شیرازی و جلوگیری از اعدام او حرف می‌زنیم. آخر سر هم درباره انتخابات عراق. همین بود که پیش از قطع تلفن با خنده گفت: «حالا کمونیست‌ها هم در پارلمان عراق نماینده دارند.»

لازم به ذکر است که متن زیر، گزیده‌ای از بخش‌های منتشر نشده مصاحبه‌ای است که سال ٩١ با حجت‌الاسلام سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور انجام شده و به مناسبت فرارسیدن سالگرد ارتحال امام خمینی تقدیم حضور می‌شود.

  • امام نگران نفوذی‌ها بودند. همه هشدارهای‌شان بر اساس همین نگرانی بود که مبادا با نفوذ نامحرمان در ارکان نظام بسترهای شکست انقلاب و نظام فراهم شود.
  • نفاق تنها روزنه‌ای است که نامحرمان و نفوذی‌ها برای رسیدن به اهداف خود و تصرف ارکان اصلی قدرت از آن استفاده کرده و همچنان هم استفاده می‌کنند.
  • دربسته و سربسته بگویم. کسانی که در این انقلاب هرگز دستی برآتش نداشته‌اند یا از اساس مخالف نهضت اسلامی و مخالف حرکت توامان امام و ملت بوده‌اند بعد از پیروزی انقلاب با ماسک جدید وارد شده‌اند. خیلی از این گروه‌ها و احزاب و بسیاری از این جریانات انحرافی به گونه‌ای ماسک اسلام و انقلاب را به چهره زدند که خیلی‌ها فریب آنها را خوردند.
  • شرایط این قدر در آن روزهای ابتدایی انقلاب متفاوت بود که حزب توده هم با شعارهای انقلابی و برخی مواقع شعارهای اسلامی وارد عرصه می‌شد و در بسیاری از مکان‌ها حضور پیدا می‌کرد. نمونه‌های مختلف حرکات آنها را من با سند دارم و باید در جای مناسب خودش به بحث گذاشته شود.
  • انجمن حجتیه که یکی از شاخص‌ترین جریان‌های نفوذی و نامحرم انقلاب است.
  • حضرت امام هرگز نگاه خوبی به این انجمن نداشتند. ایشان خطر انجمن حجتیه را برای انقلاب بسیار جدی تلقی می‌کردند.
  • خطر اصلی آنها جایی است که وقتی امام به آنها نهیب زدند تا تشکیلات‌شان را جمع کنند به ظاهر اعلام انحلال کردند اما در پشت پرده فعالیت‌های‌شان، نظام تشکیلاتی‌شان و ارتباطات‌شان را ادامه دادند. انجمنی‌ها حتی پس از فرمان امام به یارگیری‌شان ادامه دادند و همچنان یارگیری می‌کنند. فقط فرق‌شان با پیش از انقلاب و اوایل انقلاب این است که ماسک انقلابی به صورت زدند و توانستند از غفلت مسئولان وارد ارکان نظام شوند و پست‌های حساس هم بگیرند.
  • آنها نقشه‌های متعددی داشتند. اولین نقشه‌ای که اجرا کردند و شاید هنوز هم روی آن کار می‌کنند و توالی فاسد آن را می‌بینیم که هزینه‌های فراوانی هم داشت این بود که می‌خواستند یاران انقلاب و امام را با انواع اتهامات و برچسب‌های بعید از عرصه‌های سیاسی و اجتماعی کنار بزنند و منزوی کنند. انجمنی‌ها قبل از انقلاب به یاران امام و حتی خود امام در نجف انگ کمونیستی بودن می‌زدند. بعد از پیروزی انقلاب هم ما مشاهده می‌کنیم که خیلی از این موارد اتهامی توسط عوامل نفوذی در ذهن بسیاری از تصمیم‌گیرندگان انقلاب وارد می‌شود تا یاران و مبارزان همراه انقلاب را از گردونه حذف کنند. این یکی از روش‌هایی بوده که آنها داشتند.
  • نگرانی و دغدغه امام نشات گرفته از شناختی بود که ایشان از آنها داشت. انگ‌ها و برچسب‌هایی به نیروهای پاک انقلاب در نجف و قم وشهرهای دیگر می‌زدند و آنها را نزد مردم بدنام و از میدان‌های تصمیم‌ساز کشور به دور می‌کردند. نسبت به خود امام هم در قم همین روش را اعمال کرده بودند که امام در یکی از پیغام‌های‌شان فرمودند: «کار به جایی رسیده بود که وقتی مصطفای من از یک کوزه‌ای در مدرسه فیضیه آب خورد، گفتند که این کوزه را آب بکشید و طاهر کنید. چرا که مصطفی پسر من است.» از آنجا که امام از برجسته‌ترین شخصیت‌های علمی زمان خود بودند چنان نسبت‌هایی را برای تخریب ایشان به کار می‌گرفتند که زبان بنده از بیان آنها دوری می‌کند.
  • حضرت امام در ارتباط با نهاد مهم شورای نگهبان و حضور عوامل نفوذی در اطراف فقهای شورای نگهبان بارها تذکرات جدی‌ای را دادند.
  • اگر شورای نگهبان توسط عوامل نامحرم و نفوذی هدف قرار بگیرد به خصوص انجمن حجتیه‌ای‌ها که ظاهری بسیار آراسته و مقدس‌نما دارند و بعد از پیروزی انقلاب رنگ عوض کردند و انقلابی‌تر از انقلابیون شده‌اند چه خطراتی نظام را تهدید خواهد کرد؟ نه تنها در شورای نگهبان بلکه در قوه قضاییه و مجلس و حتی نهادهای وابسته به رهبری، هر کجا که حجتیه ای‌ها بتوانند نفوذ کنند نگرانی‌های جدی به دنبال خواهد داشت.
  • امام معتقد بودند که اگر مردم ما از نظر معیشتی در تنگنا باشند نه تنها در مسائل اقتصادی بلکه نسبت به دیگر مسائل نیز در رابطه‌شان با نظام تجدیدنظر می‌کنند. وقتی که جمهوری اسلامی عاجز از اداره صحیح امور اقتصادی کشور باشد و نتواند مسائل اقتصادی را حل وفصل کند طبیعتا این تردید در رابطه با مسائل غیر اقتصادی اعم از فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و حتی در مسائل مختلف دینی هم نمود پیدا می‌کند. لذا هشدار امام در این زمینه بسیار تعیین‌کننده و حساس است.
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv