
او از یک سو با مطالبات و انتظارات حامیانش مواجه بود و از سوی دیگر باید دربرابر فشارهای جریان رقیب هم مقاومت میکرد اما گویا او تنها فردی در دولت است که در برابر فشارها ایستادگی میکند و آن را هرچند مبهم اما با مردم در جریان میگذارد
فرارو- بعد از اینکه روحانی در سخنرانیهای ماه گذشتهاش چندین بار به وزرا هشدار داد که با مردم صحبت کنند و افکار عمومی را در جریان مشکلات و اقدامات قرار دهند و از عملکردشان دفاع کنند، این شائبه ایجاد شد که وزرای دولت تمایلی ندارند خود را وارد مشکلات روحانی و فشارهای جریان رقیب کنند و اینگونه است که رئیس جمهور باید به تنهای در برابر فشارها قرار گیرد.
به گزارش فرارو؛ احتمالا دولت دوم حسن روحانی تنها دولتی است که دوره ماه عسل خود را نگذرانده است و به محض تمام شدن انتخابات، با بحرانها و حملات مختلف مواجه شده است. البته بیراه نیست که بگوییم شخص روحانی هم در این مسئله بیتقصیر نبوده است. شاید اگر نیمنگاهی هم به نظرات حامیان مردمی خود در زمان انتخاب وزرا میانداخت، شرایط متفاوتی را تجربه میکرد.
اما او نتوانست در زمینه انتخاب کابینه رضایت اکثریت حامیان خود در جریان اصلاحات و اقشار مردم به دست بیاورد و بعد از آن هم آنقدر اتفاقهای مکرر و پیوسته رخ داد که شرایط برای او و دولتش به مراتب سختتر از دوره قبل از ریاست جمهوری شد. به طوری که بنابر نظر بسیاری از تحلیلگران سال گذشته سختترین و بدترین سال برای رئیس جمهور بوده است. او از یک طرف با فشارهای ایالات متحده مواجه بود از سوی دیگر نارضایتی داخلی زمینه ساز برخی اعتراضات مردمی شد و همینطور ادامه پیدا کرد و نوسانات شدید بازار ارز هم بر آن افزوده شد.
مجموع اینها موجب شد انتقاد از وی روز به روز افزایش پیدا کند. او از یک سو با مطالبات و انتظارات حامیانش مواجه بود و از سوی دیگر باید دربرابر فشارهای جریان رقیب هم مقاومت میکرد، اما گویا او تنها فردی در دولت است که در برابر فشارها ایستادگی میکند و آن را هرچند مبهم، اما با مردم در میان میگذارد. شاید همین مسئله هم موجب شد که او در سخنرانیهای ماه گذشته خود بارها وزرا را خطاب قرار دهد که با مردم صحبت کنند. هرچند این نخستین بار نبود که او در شرایطی قرار میگیرد که اعضای کابینهاش آنطور که باید از او حمایت نمیکنند و روحانی این مسئله را در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نیز تجربه کرده است.
در مجموع همه اینها موجب شده است که این شائبه ایجاد شود که او حتی در دولت جدیدش هم تنها است. بطوری که علی تاجرنیا فعال سیاسی اصلاحطلب در جدیدترین اظهار نظر خود به این مسئله اشاره کرده است میگوید: «کسانیکه در مغز استخوان دولت هم هستند حاضر به دفاع از آن نیستند. در اینکه کشور با مشکل مواجه است شکی نیست، اما کسانی باید منتقد آن باشند، که دستی بر آتش مدیریت در حاکمیت دولت ندارند. ضمن اینکه در چنین شرایط کشور که تهدیدات همه جانبه وجود دارد باید خیلی جدیتر از کشور دفاع شود. من احساس میکنم برخی از افرادی که در پستهای وزارت و معاونین رئیسجمهور هستند، از موضع بالا به مردم نگاه میکنند و منتی برسر آنان میبینند که مسئولیت پذیرفتهاند به همین دلیل شاید آنطور که باید و شاید در بحث دفاع از رئیسجمهور ورود نمیکنند. مسن بودن هیئت دولت، افرادی که چندین دوره وزیر بودند یا افرادی که در هیچ فعالیت سیاسی اصلاحطلبانهای فعالیتی نداشتند، قطعا دارای روحیه محافظهکاری هستند و از دولت و عملکرد آن هم دفاع نخواهند کرد. روحانی در بسیاری موضعگیریها غریب و تنها است و بار عمده مسئولیتها، و موضعگیریها و ایستادگیها را به تنهایی به دوش میکشد.»
مدیریت جزیرهای در داخل دولت
در همین خصوص حسن بیادی فعال سیاسی اصولگرا طی گفتگو با فرارو اظهار کرد: «مدت زمانی است که تیرهای ناموفقی به سمت دولت شلیک میشوند، اما این از سوی باندهای پنهانی هستند که به قدرت و ثروت و بعضاً رسانه ملی و دیگر رسانههای مکتوب و دیجیتال دسترسی کامل دارند. زیرا واقعیت این است که فقط دولت نیست که در عدم موفقیتها سهم دارد بلکه این یک مسئله و مشکل کلان نظام است و تمام ارکان نظام در این مسئله دخیل هستند. شما نمیتوانید به صرف یک اتفاق دولت را مقصر بدانید. هر آنچه رخ میدهد نتیجه عملکرد تمام ارکان نظام است؛ بنابراین اگر دولت موفق نیست به معنی عدم موفقیت حکومت است؛ و این به خاطر آن است که کشور به صورت یکپارچه و مشارکت عمومی و منطقی مردم مدیریت و اداره نمیشود.»
وی افزود: «مدیریت کشور کاملا به صورت جزیرهای است و دولت صرفا یکی از جزایر نا موفق آن است و با توجه به اینکه هیچ رابطه منطقی و معناداری میان جزیرهها علیالخصوص قوای سهگانه وجود ندارد و همه به صورت مستقل عمل میکنند فلذا کشور با عدم موفقیت مواجه میشود و با توجه به اینکه دولت نماد اجرایی کشور است، همه او را مقصر میدانند و شخص رئیس جمهور را مورد حمله و انتقاد قرار میدهند، اما جامعه نمیداند و یا نمیخواهد قبول کند که ساختار اجرایی کشور معیوب و در شان جمهوری اسلامی نبوده و همه قدرت در اختیار دولت بیچاره نیست.»
او تاکید کرد: «البته این نوع تفکر مدیریت جزیرهای در ساختار اجرایی و معیوب دولت هم نمود پیدا کرده است و نباید فراموش کرد که باندهای متصل به قدرت تمام تلاش خود را به کار بستهاند تا بتوانند شرایط داخل دولت را تحت تاثیر منویات تمامیت خواهی خود قرار دهند و برای همین معمولا از بیرون به وزرا و دیگر مسئولین ذیربط فشار سیاسی و تهدیدات محرمانه وارد میکنند و این باعث میشود بعضا آنها مسیری را انتخاب کنند که برخلاف مواضع و اهداف رئیس جمهور است. از سوی دیگر در بسیاری از مسائل این وزرا یا دولت نیستند که تصمیمگیرنده هستند و آنها صرفا دستورات و تصمیمات دیگر نهادها را اجرایی میکنند. به همین دلیل است که این فرضیه مطرح میشود که روحانی در پاسخگویی و ضعف دولت خود تنها نیست دیگران هم باید پاسخگوی تصمیمات خود باشند و بطور مرموزانه کاری نکنند که مردم پاسخ خود را از حریم رهبری و نظام مطالبه کنند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: «البته به عقیده من تغییرات در داخل دولت هم نمیتواند شرایط را برای روحانی بهبود ببخشد. اگر نگاهی به سابقه تغییرات در کابینههای قبل انداخته باشید میبینید که این تغییرات هر بار که رخ داده نه تنها شرایط بهتر نشده بلکه بدتر هم شده است. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم که این تغییرات موجب نمیشود نفوذ و فشار این باندهای متصل به قدرت و ثروت کاهش پیدا کند و هر فر دیگری هم که در مسند وزارت یا جایگاههای دیگر دولتی قرار بگیرد همچنان تحت فشارهای سیاسی قرار خواهد گرفت. تنها راهی که ما میتوانیم این مشکل را رفع کنیم این است که با استقرار احزاب فراگیر و موثر و بکار گیری مدیریت یک پارچه در کشو نفوذ و قدرت این باندها را کاهش دهیم.»
روحانی تنها نیست
اما داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاحطلب نظر دیگری دارد. او در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «من قبول ندارم که آقای روحانی تنها هستند. زیرا همین سال گذشته بود که ۲۴ میلیون نفر به ایشان رای دادند و این نشان میدهد که آقای روحانی پشتوانه مردمی دارند؛ لذا چگونه میتوان چنین فردی را تنها دانست؟ به عقیده من شاید انتقادهایی از ایشان در جامعه وجود داشته باشد، اما همچنان مورد حمایت بسیاری از مردم و حامیانشان هستند. نمونه این مسئله را میتوانید در بحث برجام ببینید. حامیان ایشان همیشه حامی این توافق هستهای بودند و حالا هم که ایالات متحده آمریکا از آن خارج شده است، اما باعث نشده در این روزها که جریان رقیب مداوم در حال حمله و تخریب رئیس جمهور است، حامیانش سکوت یا به او پشت کنند.»
وی ادامه داد: «اما این مسئله که ممکن است برخی وزرا در خصوص دفاع از عملکرد دولت ضعیف باشند و گام مثبتی برندارند را قبول دارم. متاسفانه طی این مدت هربار که دولت مورد حمله قرار گرفته است یا لازم بوده است که موضعگیری انجام شود، تنها آقای روحانی بود که این کار را انجام دادند. این در حالی است که لازم است وزرا هم در مواقع حساس وارد عمل شوند و برای مردم شفاف صحبت کنند.»
او تصریح کرد: «با اینحال من این مسئله را که آقای روحانی در دولت تنها هستند را هم قبول ندارم. زیرا ممکن است همانطور که گفتم بعضا وزرا خود را وارد درگیریها و چالشها نمیکنند، اما این به معنی ناکارآمدی آنها نیست. آنها تا امروز نشان دادهاند تمام تلاش خود را به کار خواهند بست تا اهداف و برنامههای دولت عملی شود. حالا اینکه بعضا به واسطه تصمیمات خارج از دولت، قوه مجریه زیر سوال میرود، مقصر نه آقای روحانی است و نه وزرا.»
این نماینده پیشین مجلس گفت: «علاوه بر این نباید فراموش کرد که این تیم تفاوت چندانی با تیم دولت یازدهم ندارد و قاعدتا اگر آقای روحانی از عملکرد و رویکرد آنها راضی نبود، برای بار دوم به مجلس معرفی نمیشدند. ضمن اینکه اگر فرض را بر این بگیریم که امروز آقای روحانی از عملکرد وزرای خود ناراضی هستند، به راحتی میتوانند گزینههای دیگر را جایگزین کنند. به عقیده من آنچه که آقای روحانی در چند سخنرانی قبل خود خطاب به وزرا گفته بودند صرفا منظورشان وزرا نبودند. ایشان در تلاش هستند به غیرمستقیم نهادهایی که در کار دولت کارشکنی میکنند، هشدار دهند.»
قنبری در پایان اظهار کرد: «با همه این تفاسیر من باور ندارم که آقای روحانی یک رئیس جمهوری تنها باشد. او هرآنچه که لازم است یک رئیس جمهور داشته باشد را دارد. یعنی پشتوانه مردمی داد، حمایت و همراهی معقول مجلس را دارد و در کابینه هم وزرای خوبی دارد. البته نمیخواهم بگویم همه چیز بر وفق مراد است، اما ایشان شرایطی را که برای مقاومت در برابر فشارهای بیرونی جریان رقیب لازم است را دارد. اما تنها نگرانی این است که این حمایتها به خوبی استفاده نشود. زیرا بعضا احساس میشود که ایشان فراموش کرده اند که یک پشتوانه ۲۴ میلیون نفری دارند.»