برای آشنایی با فرایند معناشناسی ساختگرای مفاهیم قرآنی میتوان به صورت عملی با آن آشنا شد، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با رویکرد معناشناسی ساختگرا به سراغ مفهوم «فطر» رفته است.
ایکنا نوشت: میتوان چگونگی کارگیری معناشناسی ساختگرا در قرآن را در یک نمونه عملی به خوبی دید. محمدعلی خوانینزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی اقدام به چنین کاری کرده است*. در پی به پیگیری چنین روشی میپردازیم. در یک پژوهش بینارشتهای لازم است پژوهشگر ابتدا با مبانی و تعاریف و روششناسی رشته مبدأ آشنایی یابد و سپس روشهای مورد تأیید در رشته مبدأ را در رشته مقصد به کار بندد. برای ورود به بحث ابتدا باید به صورت اجمالی به دانش زبانشناسی و مهمترین شاخههای آن و همچنین جایگاه معناشناسی در دانش زبانشناسی پرداخت و در ادامه رویکرد ساختگرا در زبانشناسی را معرفی و مهمترین مفاهیم و شاخصههای ساختگرایی را با توجه به دیدگاههای فردینان دو سوسور تبیین کرد.
در معناشناسی ساختارگرا برای دستیابی به معنای یک واژه به بررسی روابط مفهومی میان آن واژه با دیگر واژههای موجود در نظام زبان پرداخته میشود. در این میان گونههای مختلف روابط مفهومی اعم از روابط مفهومی ترکیبی (همنشینی) و روابط مفهومی بدلی (جانشینی) وروش تحلیل مؤلفهای وجود دارد.
برای آگاهی از مراحل اساسی و گام به گام کاربست معناشناسی ساختگرا در مطالعات قرآنی میتوان به مطالعه موردی اسم فاطر پرداخت. در مرحله نخست که بررسی روابط همنشینی مفهوم مورد بررسی در قرآن است، اولاً با توجه به صرف زبان عربی، ریشه/مصدر واژه به عنوان عنصر حامل وجه مشترک معنایی در تمام صورتهای اشتقاقی باید مورد توجه قرار گیرد و ثانیاً، به دلیل فراوانی مفاهیم همنشین از یک سو و محدودیتهای زمانی و گستره پژوهش از سوی دیگر، پژوهشگر ناچار به انتخاب مهمترین مفاهیم همنشین است و با توجه به نحو زبان عربی، مهمترین این مفاهیم همان ارکان اصلی جمله یعنی مسندالیه، مسند و مفعول هستند.
در بررسی مفهوم «فَطْر» در قرآن میتوان به معرفی صورتهای مختلف کاربرد (از جمله اسم فاعل مجرد فاطِر، اسم فاعل مزید مطاوع مُنْفَطِر، فعل ماضی مجرد فَطَرَ، فعل مضارع مزید مطاوع يَتَفَطَّرْنَ، اسم نوع فِطْرة، و …) و دستهبندی مفاهیم همنشین با آنها پرداخت.
باید همنشینهای بیواسطه مشتمل بر فاعل فَطْر و مفعول فطْر (اعم از صریح یا مضافالیه لفظی) را معرفی کرد. در قرآن فاعل فطر همواره خداست و پذیرنده فطر انسان و آسمانها (و زمین)اند. مهمترین همنشینهای این مفهوم در بافت زبانی یا سیاق آیات قرآن را میتوان مفاهیم متقابل «توحید ـ شرک» و «هدی ـ ضلال» و مفهوم «ربوبیت» دانست.
در مرحله دوم که بررسی روابط جانشینی مفهوم مورد بررسی در قرآن است، میتوان به معرفی مهمترین روشهای شناسایی مفاهیم جانشین از جمله قرابت معنایی و کاربرد در زنجیره همنشینی مشابه پرداخت و بر این اساس اسمهای فالق، خالق، ربّ و بدیع را اسماءالله جانشین اسم فاطر در قرآن دانست.
فاطر اسمی مختص خداست که بیانگر ربوبیت و نظارت مستمر خدا بر احوال انسان است؛ این اسم در پیوند تنگاتنگ با توحید و هدایت انسان است و به نوعی از آفرینش اشاره دارد که ضمن عطف توجه انسان به آفرینش خود و آسمانها و زمین، به نفی شرک و دوری از گمراهی رهنمون میشود.
*برای آگاهی بیشتر از روابط همنشینی مفهوم «فَطْر» و اسم فاطر در قرآن و تحلیل معنایی مبتنی بر آن میتوانید به مقاله «خوانینزاده، محمدعلی (۱۳۹۴)، «بررسی معناشناختی کاربرد اسم فاطر در قرآن کریم»، رهیافتهایی در علوم قرآن و حدیث ۹۴: ۹-۲۲» یا متن کارگاه آموزشی «معناشناسی ساختگرای مفاهیم قرآنی: موردپژوهی اسم فاطر» رجوع کنید.