چندي پيش ماجراي اهانت به غلامعلي حداد در جریان حضور در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شنیده شد. سایت اصولگرای جهان در گفتگو با وی جزئیات این ماجرا را از وی جویا شده است.
حداد عادل در باره جزئیات این ماجرا گفت : "من چون عضو هيات علمي گروه فلسفه دانشگاه تهران هستم، گهگاه به گروه مراجعه مي كنم تا ضمن با خبر شدن از تصميمات گروه فلسفه، ارتباطم را نيز با اساتيد حفظ نمايم. امسال هم به ذهنم رسيد قبل از شروع سال تحصيلي سري به گروه بزنم تا ضمن هماهنگ شدن با دانشگاه، دوستان خود را نيز ملاقات كنم.
در روز مراجعه من به دانشگاه (روز يكشنبه) تا ساعت چهار و نيم بعدازظهر كميسيون فرهنگي را اداره مي كردم، ساعت 5 كه به دانشگاه رسيدم وارد دفتر گروه شدم و با آقاي دكتر غفاري مدير گروه فلسفه صحبت كردم. بعدا آقاي دكتر قوام صفري نيز كه از استادان گروه بودند در دفتر حضور پيدا كردند و از اساتيد ديگر هم هيچكس نبود. 3 يا 4 نفر از دانشجويان هم كه در زمينه رساله شان با من كار داشتند مراجعه كردند.
در اين هنگام در حدود 10 تا 20 نفر از دانشجويان شعار دادند كه "حداد حيا كن فلسفه را رها كن " خواستم صحبت كنم كه دوستان گفتند ضرورتي ندارد. نيم ساعتي گذشت اين تعداد به حدود 50 نفر رسيدند شعارهايشان هم تندتر شد كه در سايتها خوانديد.
پس از اتمام كارم، از دفتر گروه بيرون آمدم و اين افراد با ديدن من دوباره شعار دادند، برايشان دستي تكان دادم، لبخندي زدم و از دانشگاه بيرون رفتم.
بعدها ديدم برخي رسانه ها نوشتند كه فلاني نتوانسته كلاس تشكيل بدهد، عصباني شده، مي لرزيده، ناسزا گفته، اعلام كرده كه همه را به زندان مي فرستم! اين ها همه دروغ بود و ظاهراً دروغ گفتن در سايت آسان تر از بقيه جاهاست. همانطور كه گفتم اصلاً كلاسها در آن زمان تشكيل نشده بود و من يك روز قبل از شروع كلاسها به دانشگاه رفته بودم و در چند سال اخير به استثناي يك سال كلاس هاي من بيرون از دانشگاه برگزار مي شد.
درمورد برخورد انظباطي با اين دانشجويان هم هيچ پيشنهاد، توصيه يا اظهار نظري نكرده ام و اعلام كردم كه اين مربوط به مديريت دانشگاه است، فقط متاسف شدم چرا دانشجو بايد فحاشي كند.
من معلم فلسفه ام، كارمان استدلال است، حرف زدن و شنيدن! دانشجويان معترض مي توانستند با خونسردي و با قوت، استدلال خود را بيان كنند و حرفهاي من را هم بشنوند بعد هر تصميمي خواستند بگيرند.
ظاهراً فحاشي اين دانشجويان به خاطر تحريف سخنان من در يك روزنامه بوده است كه در آن وانمود شده بود كه من از كشته شدن مردم در تظاهرات خياباني راضي ام! در حالي كه من گفته بودم مساله اصلي ادعاي تقلب در انتخابات است و اين مساله بايد روشن شود.
البته اين حوادث هم بسيار تلخ و تاسف آور و مهم است، عاملين آن هم بايد مجازات شوند، اما مساله اصلي چيزي است كه مردم را به خيابانها كشاند و آن ادعاي تقلب بود.
اين عقيده من است و اگر كسي عقيده ديگري دارد آن هم براي خودش محترم است، اين بحث ها نياز به فحاشي ندارد.
آقاياني كه اين تظاهرات را راه انداختند بايد بدانند كه دموكراسي همين است، يكي پيروز مي شود، يكي هم شكست مي خورد. اگر قرار باشد به كساني كه به كانديداي شكست خورده راي ندادند، فحاشي شود ممكن است خداي ناكرده هواداران كانديداي پيروز هم عليه معترضين اين كار را انجام دهند و اگر چنين شود جامعه ما از اخلاق دور خواهد شد. "
