زلزله فقط جان مردم را تهدید نمیکند، بلکه در جریان این بلای طبیعی، بخش زیادی از سرمایههای مردم با آوارشدن ساختمانها از دست میرود. خسارات ناشی از زلزله مهیب غرب کشور هنوز هم بهدرستی تعیین نشده است، زیرا بررسیهای کارشناسانه دقیقتر، برآوردهای اولیه را کاملا زیر سؤال برده است.
به گزارش شرق، بخشهای زیادی از باغات، مراکز پرورش ماهی، مشاغل روستاییان و سرمایههای مردم غرب کشور در جریان زلزله ٢١ آبان از دست رفته است و کسانی که عزیزی را در این زلزله از دست ندادهاند، بیش از گذشته دغدغه نان دارند. مردم روستاهای زلزلهزده از آنجا که شغلهای خود را که عموما کارگری است، از دست دادهاند، بهشدت به یارانهها وابسته شدهاند و آنها ناگزیرند، همان اندک پول یارانه را هم صرف خرید سوخت و مایحتاج اولیه زندگی کنند.
در مناطق زلزلهزده غرب کشور، روزگار اقتصادی مردم خوش نیست و آنها بهشدت دغدغه تأمین مالی برای پرداخت قبضهای برق، خرید آذوقه و سایر هزینههایی را دارند که بدون داشتن شغل و درآمد، روی سر آنها آوار شده است.
بسیاری از باغات و منازل مسکونی بیمه ندارند و مردم هم امیدی به پوششهای بیمهای بهموقع ندارند. مشاغل موقت کارگری بهدلیل زلزله از دست رفته است و مردم چشم انتظار نظر کارشناسانی هستند که خسارات وارده به زندگی آنها را برآورد كنند. شاید کمکهای دولتی بخشی از مشکلات آنها را حل کند.
رشته کوههای شاهو که حد فاصل بین بیستون و کرمانشاه قرار دارند، پوشیده از برف شده است. سوز سرما به مناطق زلزلهزده پیش از موعد رسیده و زمینها بهدلیل بارش بارانهای اخیر خیس است. امدادرسانیهای مردمی در این روزها همچنان ادامه دارد و بیشتر معطوف به توزیع پلاستیک برای کشیدن روی چادرهاست اما مشکلات و دغدغههای مردم مناطق زلزلهزده، فراتر از چیزی است که در ذهن بگنجد.
قبل از رسیدن به سرپل ذهاب، به منطقه ریجاب که بخشی از شهرستان دالاهوست، میرویم. در مسیر، از شهر اسلامآباد غرب میگذریم که بیمارستان نوسازش، بهدلیل تخریبشدن در زلزله مشهور شده است. بیمارستان امام خمینی(ره)، اگرچه پلمپ شده اما چادرهای امدادی در حیاط این بیمارستان ناایمن مشغول خدمترسانی به زلزلهزدگان هستند.
با وجود آنکه میگویند شهرستان دالاهو در این زلزله کم خسارت دیده، اما برخی روستاهای این منطقه تا صددرصد هم تخریب شدهاند. ١٢ روزی از زمان وقوع زلزله میگذرد و مردم روستای داراب، که در زیر چادرهایی با آرم هلال احمر ساکن شدهاند، سه روزی هست که به آب دسترسی پیدا کردهاند. برخلاف گفتههای مسئولان وزارت نیرو، از تانکرهای آبرسانی روستایی خبری نیست. آنچه به دست مردم میرسد، آب معدنیهای بستهبندیشدهای است که به همت خیران در بین روستاییان توزیع میشود.
مردم روستای زرده بابایادگار که همه خانههای آنها ترک برداشته است هم جرئت حضور در خانههای خود را ندارند. مسیر روستای زرده به زیارتگاه بابایادگار با سنگهای درشتی که از کوه ریزش کرده، کاملا بسته شده و چهار خانواری که خادمان این زیارتگاه بودند، پشت این سنگهای بزرگ هستند. مردم روستای زرده بابایادگار، بهصورت داوطلبانه برای این خانوادهها آذوقه و آب میبرند. در هر چادر، پنج تا شش خانوار مردم روستایی مستقر شدهاند. آنها از یک کنتور با هزینههای خود چند رشته سیم برق به سمت چادرها کشیدهاند تا بتوانند از هیتر برقی برای گرمایش استفاده کنند. البته این دغدغه را دارند که کنتورها آتش بگیرد و البته سیم و کابل کافی هم در اخیتار ندارند، بههمیندلیل برخی چادرها از چراغهای نفتی استفاده میکنند و دچار بیماریهای تنفسی شدهاند.
در مسیر روستاهای زلزلهزده درختان قطعشده زیادی به چشم میخورد که در کنار چادرهای هلالاحمر روی هم انباشته شدهاند. مردم میگویند سوخترسانی پس از وقوع زلزله انجام نشده و محدود به چند تانکر رایگان به دست خیران بوده است. برخی روستاها هم که دولت به آنها سوخترسانی کرده است، مردم باید پول آن را پرداخت میکردند بههمیندلیل برخی روستاییان ترجیح دادهاند از چوب برای گرمایش استفاده کنند.
نگرانی از قبضهای برق نجومی
در روستای شالان که یکی از روستاهای ریجاب است، از تانکرهای آبرسانی دولتی و سوخترسانی وزارت نفت خبری نیست. این درحالی است که وزارت نفت و نیرو از اعضای ستاد بحران هستند و موظف به خدماترسانی به مناطق زلزلهزدهاند. چادرهای مردم روستای شالان که در دامنه کوه واقع شده است، در پیادهروی باریک روستا مستقر شدهاند و پسلرزههای شدید، ممکن سنگهای کوه را بر سر چادرها خراب کند. اما ساکنان روستا میگویند که روستایشان از یک طرف به رودخانه منتهی میشود و از سوی دیگر به کوه. از آنجا که زلزله منازل را تخریب کرده است آنها نمیتوانند وسایل و زندگی خود را در این خانههای ترکخورده رها کننده و به مناطق ایمنتر دشتها بروند، به همین دليل در این باریکه نسبتا ناایمن ساکن شدهاند.
حیدروند، عضو شورای شهر شالان، با اشاره به اینکه هلال احمر در میان چادرهای زلزلهزدگان هیتر برقی توزیع کرده است، از دغدغه مردمی میگوید که کنتورهای برق آنها تأمینکننده نیازهای انرژی چادرها شده است. صاحبان این کنتورها میترسند که با قبوض برق نجومی از سوی وزارت نیرو روبهرو شوند.
وی همچنین به ازدسترفتن مشاغل روستاییان اشاره و بیان میکند: «بخش عمده سرمایههای مردم در استخرهای پرورش ماهی قزلآلا، به دلیل زلزله نابود شده است. باغات در جریان زلزله و ریزش کوه آسیب جدی دیده و سنگچینهای باغات به دلیل زلزله اخیر ریزش کردهاند». به گفته این عضو شورای شهر شالان، ریجاب از پنج ده تشکیل شده است و فاصله این منطقه با سرپلذهاب بهعنوان مرکز زلزله، ١٦ کیلومتر است اما از آنجا که ریجاب جزء بخش دالاهو به حساب میآید، مسئولان تصور میکنند خسارات وارده به این منطقه کم بوده است.
ستاد بحران بحرانزده سرپلذهاب
اگر از ارتفاع به سرپلذهاب نگاه کنید، منظره شهر شبیه مناطقی است که به جنگزدهها پناه داده است. به ظاهر همه خانهها سر جای خود هستند. در بخشهایی از شهر، خانهها ریختهاند و در تمام پیادهروها، بلوارها و پارکهای شهر، چادرهایی با آرم هلال احمر استقرار یافتهاند. سرپلذهاب مملو از بنرهایی است که روی آنها از همراهی ارتش، سپاه و بسیج با مردم خبر داده است. برخی بنرها برای تسلیت به مردم زلزلهزده نصب شده و گروهی هم دولت را خدمتگزار مردم معرفی کرده است.
در میان انبوهی از بنرهای تبلیغاتی، معدود بنرهایی هم هستند که به مردم زلزلهزده آموزش میدهند که به سیمهای بدون پوشش و وسایل فلزی دست نزنند که خطر برقگرفتگی آنها را تهدید نکند. برخی بنرها هم توجه مردم را به تاریخ مصرف موادغذایی جلب کردهاند. در ورودی شهر، چادر ستاد بحران ارتش مستقر شده است. یک سرباز ارتشی میگوید در سه نقطه شهر، چادرهای ستاد بحران ارتش، سپاه و بسیج مستقر هستند و فرمانداری، مرکز اصلی ستاد بحران است.
برای اطلاعیافتن از شرایط شهر و میزان خسارات وارده به مناطق زلزلهزده، به فرمانداری مراجعه میکنم. در فرمانداری، روز جمعه سوم آذرماه به روی مراجعهکنندگان بسته است و برخی مراجعهکنندگان پشت در انتظار میکشند. خدامرادی از اهالی سرپلذهاب با نامهای در دست، میگوید: برای تخفیف شهریه دانشگاه فرزندم باید نامهای به دانشگاه بفرستم كه شاید شهریهاش کم شود تا این شرایط بحرانی را سپری کنیم. اما هیچکس در ستاد بحران حضور ندارد و معمولا در ستاد، بسته است.
شهرک تازهآباد سرپلذهاب در زلزله خسارات زیادی دیده و لودرهای ارتش در حال آواربرداری منازل این منطقه هستند. برخی صاحبان خانهها هم به سرعت در حال تخلیه وسایل سالممانده منازل خود هستند تا کار آواربرداری توسط لودرها به سرعت پیگیری شود. مردم سرپلذهاب میگویند که برق آنها وصل شده، اما گاز در برخی نقاط شهر با وجود اينکه لولههای گاز هیچ اشکالی ندارند، قطع است. آب شهر گلآلود است و سردی هوا، مردم را آزار میدهد.
حین گفتوگو با مردم در میان خرابههای سرپلذهاب، اکبر سنجابی فرماندار این شهر را به همراه گری لوئیس نماینده مقیم سازمان ملل متحد در ایران ملاقات کردم. وی درباره دلیل عدم حضور خود در فرمانداری میگوید: «همکاران من در سطح شهر تقسیم میشوند و امروز هم روز تعطیل است. ضمن آنکه همکاران من هم جزء زلزلهزدگان هستند و یک روز تعطیل را به بخشی از دوستان که منازلشان آسیب دیده و بچههای مجروح دارند، فرصت دادیم که به زندگیشان برسند. من و معاونم نیز در خدمت دوستان سازمان ملل برای بازدید از مناطق زلزلهزده هستیم».
اگرچه گری لوئیس نماینده سازمان ملل نیز از حضور فرماندار در شهر تعجب کرده بود و از وی سؤال کرد که چرا در ستاد بحران مستقر نیست اما سنجابی عدم حضورش در ستاد بحران را امری عادی میدانست.
وی به سؤال دیگری درباره دلیل عدم پاسخگویی ستاد بحران به مراجعهکنندگان، میگوید: «ستاد بحران همیشه فعال است اما بخش اعظم جمعیتی که آنجا میبینید، مشتری هرروزه ما هستند. نکتهای را بگویم. کسانی که بلندتر میگریند، کمدردتر هستند. افرادی که در ستاد تجمع کردند، کسانی هستند که بخشی از آنها ممکن است ساکن سرپلذهاب نباشند. چهرههایی که امروز شما دیدید و من هر روز میبینم، تکراری هستند»!
لباسهای دستدوم و نان مازاد، معضل مناطق زلزلهزده
گوشه گوشه شهر مملو از لباسهای دستدومی است که لابهلای کمکهای مردمی به مناطق زلزلهزده رسیده و مردم این مناطق مایل نیستند به دلیل مسائل بهداشتی از این لباسها استفاده کنند. انباشت این لباسها، بر حجم زبالههای مناطق زلزلهزده اضافه کرده است.
نان مازادی هم که در میان مردم، توسط خیرین توزیع شده، در گوشههای شهر روی گونیهای سفید انباشته شده است. دختری که در یکی از توالتهای سیار مستقر در مناطق زلزلهزده، مشغول شانهکردن موهای خود است، میگوید: به کارمندان سرپلذهابی گفته شده که باید در محلهای کاری در شهرهای اطراف حضور یابند. وی به «شرق» میگوید همسر برادرش که پرستار است، ناگزیر است به بیمارستان قصر شیرین برای ارائه خدمت مراجعه کند.
زن دیگری نیز از پیامکهایی سخن میگوید که برای ساکنان مسکن مهر آمده و به آنها اخطار داده است که اگر بدهیهای خود را بهموقع پرداخت نکنند، مشمول پرداخت هزینه دیرکرد خواهند شد. داخل شهر، با وجود گذشت دو هفته از زلزله، هنوز هم خودروهای کمکهای مردمی که در بین زلزلهزدگان اقلام مختلف را توزیع میکنند، به چشم میخورد. برخی نهادهای بیمهای هم چادرهای توزیع غذا در سرپلذهاب راهاندازی کردهاند و روزانه ١٠ هزار غذا بین مردم توزیع میشود. برق شهر در تمام نقاط وصل است.
خودپردازها فعال است و مردم برای دریافت پول پشت آن صف کشیدهاند. در آسمان سرپلذهاب بالونی به چشم میخورد که مردم میگویند برای پوشش خدمات مخابراتی، به هوا فرستاده شده است.
شرط عجیب بنیاد مسکن برای زلزلهزدهها
در جاده سرپلذهاب-ازگله روستاهای زیادی هستند که صددرصد تخریب شدهاند. بعضی از این روستاها هیچ تلفاتی نداشتهاند. مردم روستاها در چادرهای هلالاحمر و چادرهای اهدایی از سوی خیرین ساکن شدهاند. زمین این روستاها به دلیل بارش گلآلوده و سرد است و مردم به وسایل گرمایشی نیاز دارند. توزیع سوخت در روستاها مختل شده و استفاده از لوازم گرمایشی نفتی، برای آنها مشکلات تنفسی ایجاد کرده است. برق پاکترین سوختی است که میتواند در اختیار آنها قرار گیرد اما روستاییان وسایل گرمایشی برقی ندارند. کابلی هم ندارند که برق را به سمت چادرها بکشند.
روستاییان قبل از مردم شهری آستینها را بالا زده و تلاش میکنند خود آواربرداری محل سکونتشان را پیگیری کنند.
در مسیر جاده به روستای کوئیک محمود میرویم. سپاه نبیاکرم در این روستا قرار است آواربرداری را انجام دهد اما عثمان حاتمی دهیار کوئیک محمود میگوید: بنیاد مسکن قصد ندارد به روستاییان قوارههای زمین قبلی را تحویل دهد. وی بیان میکند: این روستا قبل از جنگ جای دیگری مستقر بوده و با اتمام جنگ، روستا جابهجا شده و مراتع عرفی روستاییان بهعنوان زمین، بین روستاییان تقسیم شده است. پس از زلزله بنیاد مسکن قصد دارد از فرصت پیشآمده استفاده کرده و زمین هر روستایی را کمتر از قواره قبلی، به روستاییان تحویل دهد.
دهیار کوئیک محمود اضافه میکند: در جلسهای که با بنیاد مسکن لرستان داشتیم، این بحث مطرح شد. قرار است پنج میلیون تومان کمک بلاعوض و ٢٥ میلیون تومان وام به هر روستایی بدهند اما وقتی مساحت حیاط من که هزارو ٢٠٠ متر است، کوچک شود، من بهعنوان یک دامدار، چگونه میتوانم در یک حیاط کوچک به زندگی خود ادامه دهم؟
وی با اشاره به اینکه منازل روستايیان کوئیک محمود هنوز سند ندارد، تصمیم دولت برای کوچککردن خانههای روستايیان را اقدامی در راستای تأمین مسکن نسل جوان اعلام میکند.
سوزاندن چوب جزئی از فرهنگ مردم!
در مسیر بازگشت از مناطق زلزلهزده، بعدازظهر روز جمعه باز هم سری به فرمانداری سرپلذهاب زدیم تا بدانیم که آیا واقعا کسی در ستاد مستقر هست؟ در جریان زلزله ٢١ آبان غرب کشور، هفت شهر و هزار و ٩٣٠ روستا خسارت دیدهاند و ساماندهی این تعداد شهر و روستای آسیبدیده، به پوشش ٢٤ساعته یک ستاد بحران پویا و فعال نیاز دارد. اما باز هم شاهد بودم که در فرمانداری روی مراجعهکنندگان بسته است و سرباز مستقر در حیاط فرمانداری میگوید که فقط معاون فرماندار در ساختمان حضور دارد.
ساختمان فرمانداری سوت و کور است و تمام دیوارهای آن ترک برداشته است. معاون فرماندار در طبقه دوم پشت یک دیوار شیشهای مستقر شده و به نظر میرسد این ستاد اصلا جای ایمنی برای هدایت شهر نیست. عزیز کرمی معاون فرماندار هم به غیرایمنبودن ستاد اذعان دارد ولی میگوید: چارهای جز استقرار در این ساختمان نداریم و کارمندان زن فرمانداری، در جریان پسلرزههای صبح، از ترس به خارج از ساختمان گریختهاند.
اگرچه وی بر فعالبودن ستاد بحران تأکید دارد اما اثری از حضور نمایندگان دستگاههای مختلف و لیست بلندبالایی که در ستاد بحران نام آنها درج شده، به چشم نمیخورد. با وجود آنکه پیشتر معاون امور عمرانی استانداری کرمانشاه خسارات اولیه زلزله غرب کشور را دوهزارو ٦٠٠ میلیارد تومان برآورد کرده بود (که ٨٠٠ میلیارد تومان از این رقم خسارات وارده به مناطق مسکونی، خدماتی و تجاری و هزارو ٨٠٠ میلیارد آن خسارت به ساختمانهای دولتی و زیرساختها اعلام شده بود) اما کرمی میگوید: برآورد دقیقی از میزان خسارات در دست نیست و ارزیابیها نشان میدهد خسارات بیش از میزانی است که برآورد شده است.
وی با اعلام خبر آغاز آواربرداری در شهر سرپلذهاب، درباره وضعیت همکاری سپاه و ارتش میگوید: با بازگشت شهر به وضعیت عادی و انتقال مجروحان و متوفیان، نیروهای ارتش از شهر خارج خواهند شد. نیروهای سپاه بازسازی روستاها را بر عهده میگیرند و بنیاد مسکن نیز در بازسازی شهر به مناطق زلزلهزده کمک خواهد کرد. کرمی، نان مازاد انباشتهشده در شهر سرپلذهاب را ناشی از ازدحام کمکهای مردمی اعلام کرده و ادامه میدهد: شهرداری نانهای در حال فساد را برای تغذیه دامها جمعآوری خواهد کرد.
اگرچه مردم مناطق روستایی توزیع سوخت را نامناسب دانسته و میگویند از سوخت رایگان در روستاها خبری نیست و دولت سوخت را به آنها میفروشد اما معاون استانداری بیان میکند: پیش از زمستان نفت تمام روستاها تأمین شده و هر نقطهای هم که سوختش به اتمام رسیده باشد، از طریق شرکت توزیع و پخش فراوردههای نفتی، سوخت به منطقه ارسال خواهد شد. وی قطع درختان جنگلی در روستاهای زلزلهزده را نیز ناشی از کمبود سوخت نمیداند و معتقد است مصرف چوب جزء فرهنگ مناطق روستایی است و این چوبها در خارج از چادر، برای پختوپز استفاده میشود.