فرارو- شاید بتوان گفت "سقط جنین" از معدود موضوعاتی است که هنوز در کل دنیا
بحثهای بسیاری در موردش میشود. از نبود آمارهای دقیق تا بحثهای اخلاقی و حقوقی پیرامون آن.
"تنها آمار رسمی سقط جنین" که در
کشورمان وجود دارد، مربوط به آماری است که هر سال توسط سازمان پزشکی قانونی
در خصوص سقط های درمانی اعلام میشود؛ یعنی در شرایطی که ادامه بارداری
مادر به مرگ جنین یا مادر منجر شود.
اما در مورد سقط های غیر قانونی
آمار دقیقی در دسترس نیست. رییس انجمن متخصصان مامایی و زنان ایران
میگوید: «نبود آمار دقیق در رابطه با سقط جنین غیرقانونی تنها مختص به
ایران نیست. قوانین سختگیرانهای که در کشورهای مختلف دنیا نیز وجود دارد،
موجب شده است که آمار دقیقی در خصوص سقط جنین وجود نداشته باشد.»
اما بر اساس آماری تقریبی که چندی پیش اعلام شد حدود 90 درصد سقطها در کشور غیر قانونی اتفاق میافتد.
سقط
جنین غیرقانونی و زیر زمینی می تواند سلامت زنان را به صورت جدی به خطر
بیاندازد. به گفته کارشناسان تسهیل روند سقط درمانی و آموزشهای تنظیم
خانواده میتواند راهکاری برای کاهش سقطهای غیر قانونی باشد.
سیاستهای
جمعیتی برای حفظ جمعیت جوان کشور ضروری است که با اجرای درست آن سیاستها
محقق میشود. اما به گفته کارشناسان از دسترس خارج کردن وسایل پیشگیری از
بارداری و توقف آموزشهای تنظیم خانواده میتواند اثرات منفی دیگری را بر
جمعیت کشور داشته باشد.
سیمین کاظمی پزشک و محقق حوزه جامعه شناسی پزشکی در گفتگو با فرارو به بررسی شکل اجرای سیاست جمعیتی و تاثیر آن روی سقط جنین و راهکارهای کاهش سقطهای غیر قانونی میپردازد:
به عنوان پرسش اول شما تاثیر سیاستهای جمعیتی را بر روی آمار سقط جنین چگونه ارزیابی میکنید؟
سیاستهای
جدید جمعیتی وقتی ابلاغ شد، بدون در نظر گرفتن تفاوتهای زنان از نظر
اقتصادی اجتماعی، جغرافیایی و سنی و شرایط خانوادگی به طور کلی همه روشهای
پیشگیری از بارداری را جمع کردند.
به هر حال یک
جمعیتی از زنان هستند که ما از نظر سنی بارداری آنها چه برای خودشان و چه
برای نوزاد همراه با خطر است و از نظر پزشکی توصیه نمی شود که باردار شود،
مثل زنان سن کمتر از 18 و بالای 35 که بارداری شان پرخطر محسوب می شود.
با
تغییر سیاست جمعیتی گفته شد زنانی که میخواهند از بارداری پیشگیری بکنند
خودشان بروند از بازار تهیه بکنند. در واقع این واگذار کردن پیشگیری از
بارداری به زنان، بدون توجه به این نکته بود که بعضی زنان بخاطر آن
جغرافیایی که در آن زندگی میکنند (مثل مناطق روستایی و محروم) ممکن است به
این وسایل و روش های پیشگیری دسترسی نداشته باشند و از طرف دیگر بعضی از
نظر اقتصادی قادر به پرداخت هزینه های آن نباشند.
این تغییر سیاست
باعث شد که همه زنها موردی قلمداد شوند که پتانسیل بارداری و اضافه کردن
به جمعیت را دارند، و فارغ از اینکه در چه شرایطی هستند، آیا واقعا توانایی
بارداری سالم را دارند، این بارداری چه خطراتی را به دنبال دارد، آیا
فاصله گذاری بین فرزندانش رعایت شده یا نه همه زنان دعوت شدند به بارداری.
بعدا
که این اشکالات واضحتر و مشخصتر شد تصمیمات دیگری گرفته شد و ظاهراً در
مناطق حاشیهای و روستایی یک امتیازاتی قائل شدند برای زنها به این صورت
که اگر زنی -در این مناطق خاص نه همه کشور- مراجعه میکرد و خواستار این
بود که از بارداری پیش گیری بکند وسایل را در اختیارش میگذاشتند.
البته
این در اختیار گذاشتن وسیله با هیچ آموزش و مداخله دیگری همراه نیست. اگر
زنی از مناطق محروم و روستایی و حاشیه ای خودش برای گرفتن وسیله پیشگیری از
بارداری مراجعه کند و حائز بعضی شرایط باشد، (از نظر تعداد فرزندان و
فاصله بارداری ها و سن و بعضی بیماری های جدی) در آن صورت مراکز بهداشت به
او وسیله می دهند.
آیا این شکل از اجرای این سیاست ها ممکن است سقط جنین را افزایش داده باشد؟ بله
قطعا، چون این سیاست باعث افزایش بارداریهای ناخواسته میشود و وقتی
بارداری ناخواسته باشد اگر چه یک تعداد از زنان میپذیرند به هر شکلی شده
مراحل بارداری و زایمان را طی میکنند ولی تعدادی هم میروند به سمت سقط
جنین.
سقط جنین هم در کشور غیر قانونی است مگر سقط درمانی باشد یعنی
سقط جنین به علت ناهنجارهای مهم جنینی یا خطرات جانی ناشی از بارداری و
زایمان برای مادر انجام می شود وگرنه بقیه متقاضیان سقط باید بروند به سمت
سقط غیر قانونی. که آن هم شرایطش باز فرق میکند.
از نظر طبقاتی
طبقه برخوردار و مرفه توانایی اش را دارند که با پزشکی به توافق برسند و
بروند در یک مرکز درمانی سقط بکنند، اما طبقه محروم که توان تامین این
هزینه را ندارند مجبورند از روشهای سنتی یا روشهای زیر زمینی استفاده
کنند. مثلا بروند از بازار غیرقانونی دارو تهیه بکنند و بدون حضور پزشک و
در شرایط غیربهداشتی سقط کنند.
تا
سال 95 افزایش مراجعه برای سقط درمانی یا قانونی با شیب اندکی رشد داشت.
به تازگی آماری از سوی پزشکی قانونی ارائه شده است که مراجعه برای سقط
درمانی در تهران نسبت به شش ماه مشابه سال گذشته دو برابر شده است. آیا این
می تواند نشانه ای مثبت از کاهش سقط غیر قانونی و مراجعه از راه های
قانونی بهخصوص در مورد طبقه متوسط- با توجه به اینکه آمار مربوط به شهر
تهران است- باشد؟ببینید این سقطهای درمانی با سقطی که به دلیل
بارداری ناخواسته است متفاوت است. این را باید بگذاریم در دو مقوله
جداگانه، یعنی پرداختن به هرکدام از اینها به طور جداگانه باشد، چون شبیه
هم نیستند.
در مورد اینکه چرا سقطهای درمانی و مراجعات به پزشکی
قانونی زیاد شده چون روی آن تحقیقی نشده است، نمی توان به قطعیت اظهار نظر
کرد اما چند فرضیه مطرح است.
یکی اینکه به خاطر سیاست جدید جمعیتی
و از دسترس خارج شدن روشهای پیشگیری از بارداری، احتمالاً تعداد
بارداریها به طور کلی یا در بخشی از جمعیت زیاد شده است، که با بالا رفتن
میزان بارداری، موارد متقاضی سقط درمانی هم به نسبت بالا می رود.
یک
فرضیه دیگر این است که میزان بارداری در سنین بالا افزایش پیدا کرده که
خودش دو علت دارد. یکی این است که زنانی که در سن بالا هستند و بچه دار هم
شده اند، حالا تحت تأثیر برنامه جدید و در شرایط سنی نامساعد تصمیم به
بارداری می گیرند، یا اینکه می تواند بارداری در سن بالاتر به علت ازدواج
در سنین بالاتر باشد. به هر با افزایش سن مادر شیوع بعضی ناهنجاری های
جنینی بیشتر می شود و اینها ناگزیر متقاضی سقط درمانی هستند.
فرضیه
بعدی این است که اخیراً در مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش وزارت بهداشت
غربالگری ناهنجاریهای کروموزومی با جدیت بیشتری انجام میشود، و ارائه
دهندگان خدمت چه پزشکان چه ماماها به همه خانم هایی که مراجعه میکنند
صرفنظر از اینکه سن آنها چقدر است توصیه میکنند که برای مشخص شدن مشکلات
جنینی بروند آزمایش غربالگری را انجام دهند.
با وجود اینکه تست
های غربالگری هزینه بالایی هم دارند، ولی نسبت به گذشته خیلی بیشتر انجام
میشود. من آماری در دست ندارم، اما طبق مشاهدات شخصی خانمهای بیشتری
میروند این آزمایشها را انجام میدهند و مواردی که مشخص میشود این
ناهنجاری وجود دارد نسبت به قبل بیشتر شده و ممکن است به همین خاطر باشد
که مراجعه به پزشک قانونی و تقاضای سقط جنینی که مشکل دارد بیشتر شده باشد.
یک
عامل مؤثر دیگر هم افزایش میزان آگاهی مادران و کاهش حساسیت جامعه به سقط
جنین است. قبلا مخالفت بیشتر بود، اما الان آگاهی بیشتر شده است، و والدین
وقتی بدانند جنینی که به دنیا میآید سالم نیست و مشکلات جدی برای خودش و
خانواده و جامعه به همراه دارد، می پذیرند که از طریق سقط مانع چنین مسأله
ای شوند.
این را هم باید گفت که بخاطر ملاحظات قانونی و شرعی که
درباره سقط جنین وجود دارد، حتی سقط درمانی یعنی سقطی که به دلایل پزشکی
انجام می شود با سختی و دردسر بسیار همراه است و روند اجرایش مشکلات زیادی
دارد.
قانوناً اگر بارداری برای جان مادر خطری داشته باشد یا جنین
مشکل جدی داشته باشد اجازه سقط داده میشود. ولی به قدری این روند سخت و
طولانی است و به شکل اداری در آمده است- یک گولدن تایم ۱۹ هفته ای دارد- که
اگر مادری که میخواهد مراجعه کند دیر بجنبد و به هر دلیل این روند اداری
یک مقداری طول بکشد وقت را از دست میدهد.
وقتی گرفتن مجوز سقط
درمانی از پزشکی قانونی خیلی دشوار باشد، قطعا بخشی از زنان به سمت روش های
زیر زمینی و غیر قانونی میروند که تبعات منفی بسیاری خواهد داشت و مادر
را به خطر خواهد انداخت.
شما چه راهکاری را برای کاهش سقط های غیر قانونی که می تواند برای سلامت زنان خطرات زیادی را به همراه داشته باشد توصیه می کنید؟تنها
راه حل پیشگیری از سقط غیر قانونی در حال حاضر این است که، پیشگیری از
بارداری جدی گرفته شود. به زنان آموزش داده شود که تا که شرایط و آمادگی
بارداری را ندارند از روش های پیشگیری از بارداری استفاده کنند و این وسایل
به طور رایگان یا ارزان در اختیارشان قرار داده شود. این آموزش در مورد
پیشگیری از بارداری باید از سنین نوجوانی هم به پسران و به دختران ارائه
شود. و این که سیاست افزایش جمعیت باید با در نظر گرفتن همه جوانب و
پیامدهای آن دنبال شود.
بارداری های ناخواسته چه تبعاتی می تواند برای زن و احتمالا فرزند وی داشته باشد؟بارداریهای
ناخواسته دو قسمت هستند. یک سری در زن هایی اتفاق میافتد که همسر دارند،
ولی شرایط نگه داری بچه را ندارند و بچه ناخواسته خواهد بود و زمینه مساعد
برای ورودش به این جهان وجود ندارد. بچه ای که محصول بارداری ناخواسته است
ممکن است متحمل آسیب های مختلفی بشود و احتمال اینکه مورد کودک آزاری واقع بشود
نسبت به بچه های دیگر بیشتر است.
یک سری دیگر از بارداریهای
ناخواسته خانم هایی هستند که خارج از چهارچوب ازدواج باردار شدهاند. و
چون طبق عرف و قوانین موجود بچه ای که حاصل رابطه غیر از ازدواج رسمی است
از بسیاری حقوقش محروم می شود چنین بارداری هایی اغلب به سقط منجر می
شوند.
بارداری ناخواسته خارج از
چهارچوب خانواده موضوع تلخی است اما نمی توان آن را کتمان کرد .تاثیر
خانواده و رفتاری که با زن دارند در مورد نگه داری یا سقط جنین چگونه است؟
آیا راهی وجود دارد که برخورد خانواده ها و اجتماع به سمتی تغییر بکند که
زن به سمت سقط غیر قانونی سوق داده نشود؟این که چه تغییراتی در
این خصوص باید صورت بگیرد باید گفت که تغییرات عظیمی لازم است رخ بدهد که
زنی که بدون شوهر قانونی باردار شده است نرود به سمت سقط جنین. این زیاد
ربطی به خانواده نمی تواند داشته باشد، عرف و شرع و قانون در اینجا تعیین
کننده هستند.
وقتی چنین بچه ای در جامعه پذیرفته نمی شود و
بعضی حقوق را به خاطر غیر مشروع بودن اش از دست می دهد، مادران مجرد مجبور
به سقط تحت هر شرایطی می شوند که از تولد چنین بچه ای جلوگیری شود یا اگر
راهی برای سقط نباشد ممکن است به دنیا بیاید ولی سرپرستی اش را قبول نکنند و
رهایش کنند.
کارهایی که احتمالاً می تواند از
سقط جنین غیرقانونی در این نوع بارداری ها پیشگیری کند، باز هم یا آموزش
های بیشتر درباره پیشگیری از بارداری است، یا فراهم کردن امکان سقط جنین
ایمن و ارزان برای زنان یا حمایت قانونی از مادران مجرد و بچه هایی که حاصل
ازدواج رسمی نیستند.