سید حسین موسویان؛ عضو پیشین تیم مذاکره هستهای در شرق نوشت:
هنگامیکه صدراعظم آلمان، آنجلا مرکل، درکاخ سفید با ترامپ دیدار کرد، همان دقیقه اول شوکه شد. نخستین حرفی که ترامپ به او زد این بود که «چرا شما آلمانها دوسه هزار میلیارد دلار بدهیتان به امریکا را نمیدهید؟» مرکل ابتدا فکر کرد که ترامپ شوخی میکند. اما زود متوجه شد که قضیه جدی است.
صدراعظم آلمان مات و مبهوت به همراهان نگاه کرد و متوجه شد که آنها هم شوکه هستند. ترامپ گفت که چند دهه سهمتان درمورد ناتو و حضور نیروی نظامی ما درآلمان را ندادهاید درحالیکه برای حفظ امنیت شما آنجا بودهاند. نهایتاً ترامپ به اوگفت من آدم خوش معاملهای هستم. همین جا هزارمیلیارد دلار بدهی را بپذیر تا موضوع خاتمه یابد و دوست بمانیم درغیر اینصورت بیلان حساب کامل برایتان ارسال خواهد شد.
البته صدراعظم آلمان درموضعی نبود که بتواند تصمیمی بگیرد منتهی بعد از بازگشت به آلمان به اروپاییها گفت که با پدیده عجیبی درکاخ سفید مواجه هستیم. این نکتهای است که باید مورد توجه قرار گیرد. چند ماه قبل در نوشتهای پیشبینی کرده بودم که برخورد با ایران درمنطقه با اولویت یمن خواسته ریاض بوده است. چنانکه بلافاصله بعد از پیروزی ترامپ، عادل الجبیر حدود دوماهی اکثر وقت خود را درواشنگتن گذراند و چندصدمیلیارددلار طرح هم روی میز گذاشت تا دولت ترامپ اتحاد باعربستان را حفظ و تقویت و با ایران مقابله کند.
گزارشهای چند روز گذشته رسانههای امریکا، ضمن تأیید توافق واشنگتن- ریاض درمورد مقابله با ایران درمنطقه، فاش کردند که درسفر آتی ترامپ به عربستان، فروش یکصدمیلیارد دلار تسلیحات پیشرفته امریکا به عربستان دردستور کار است ضمن اینکه قرار است ریاض دردوره ترامپ 200 میلیارد دلار درتأسیسات زیر بنایی امریکا سرمایهگذاری کند.
اخیراً ترامپ به پیشنهاد چند صد میلیاردی ریاض پاسخ مثبت نداده و لذا محمد بن سلمان وزیر دفاع سعودی مجبور شد راهی واشنگتن شده تا تکلیف کار را روشن کند. هنگامیکه با ترامپ ملاقات کرد، ترامپ به او گفت در چند دهه گذشته امریکا چند هزار میلیارد دلار برای حضور در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه هزینه کرده که باید بازپرداخت کنید.
به هرحال وزیر دفاع عربستان، برای رضایت ترامپ مجبورشده پیشنهاد قبلی چند صدمیلیاردی ریاض را به حداقل دو برابر افزایش دهد که البته قراراست برخی ازکشورهای دیگرعرب همسایه ایران هم درتأمین آن مشارکت کنند. متقابلاً ترامپ هم درمورد مقابله با ایران قول محکم به او داده است.
این وقایع درزمانی اتفاق افتاد که موضوع انتخابات در ایران افکار همه را به خود مشغول کرده است. سفر ترامپ به ریاض هم قرار است دو روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری ایران انجام شود. انتخاب این تاریخ هم تصادفی نیست. ریاض و واشنگتن توافق کردهاند که بعد از انتخابات ایران دیدار کنند تا تصویر روشنتری از اوضاع داخلی ایران داشته باشند. گمان میکنم توضیح بیشتر از این لازم نباشد. تردیدی نیست که ریاض- واشنگتن- تل آویو برای یک همکاری سه جانبه علیه ایران به توافق رسیده و تقسیم کار هم به این نحوشده که پول از ریاض، زور از واشنگتن و طراحی با تل آویو باشد.
ملت ایران جمعه به پای صندوق رأی خواهد رفت. بهبود اوضاع اقتصادی و مبارزه با فقر و فساد مهمترین اولویت رئیس جمهوری منتخب خواهد بود. درعین حال دولت بعدی و کل حاکمیت ایران باید خود را برای مقابله با چالشهای اقدامات مثلث واشنگتن-ریاض- تل آویو آماده کرده و تدابیر لازم را اتخاذ کند. انتخاب اینکه چه کسی رئیس جمهوری بعدی باشد با مردم است. اما چند نکته درتصمیم گیریهای مثلث مذکور و جامعه جهانی بسیار مهم خواهد بود:
اول: میزان مشارکت مردم اهمیت زیادی دارد. اگر میزان مشارکت 70 درصدی باشد پیامی روشن به دشمنان ایران داده میشود.
دوم: اعتبار رئیس جمهوری در نقش آفرینیاش در عرصه بینالمللی مهم است. منتخب ملت به پشتوانه رأی قوی، ازاعتبار واقتدار ملی و بینالمللی لازم برای مدیریت چالشهای پیش رو برخوردارخواهد بود.
سوم: اقتدار کل حاکمیت مهم است. ایرانی میتواند درصحنه جهانی مقتدر ظاهرشود که ارکان اصلی آن یعنی دولت، مجلس، قوه قضائیه و قوای مسلح و در رأس همه، رهبری معظم از اقتدار و اعتبار شایستهای برخوردار باشند. لذا تضعیف هریک از ارکان مذکورمغایر منافع و مصالح ملی ایران خواهد بود.
چهارم: مهمترین مسأله وحدت ملی است. شکاف درملت ایران خواست اصلی دشمنان و مهمترین ضربه به اعتبار و اقتدار کشور است.
پنجم: وحدت و همدلی و همکاری بین ارکان اصلی و اثبات کارآمدی نظام حائز اهمیت است.متأسفانه در دوران مبارزات انتخاباتی درچندهفته گذشته، نشانههایی دال بر خلل دربرخی از موارد پنجگانه فوق به دنیا نشان داده شد. همه آمار و اظهارات و ادعاهای کاندیداهای محترم درمورد فقر، فساد، بیکاری، قاچاق، ضعف مدیریت و غیره، برای جهانیان دو پیام داشت. یک پیام مثبت اینکه دموکراسی درایران قابل مقایسه با سایر کشورهای منطقه نیست و یک پیام منفی اینکه جمهوری اسلامی درچهاردهه گذشته نظامی ناکارآمد و ناموفق بوده است.
دراین چندسالی که درامریکا مشغول تحقیق و تدریس هستم، وظیفه خود میدانستم که فارغ از آنکه آقای احمدینژاد رئیس جمهوری باشد یا آقای روحانی، ازمنافع عمومی کشور و مردم دفاع کنم و کاری به دعواهای جناحی داخلی نداشته باشم. نتیجه انتخابات ایران هم هرچه باشد، بازهم همان احساس وظیفه را خواهم داشت. منتهی بهعنوان فردی که حداقل سه دهه در مسئولیتهای مختلف بوده و چند سالی هم از بیرون به اوضاع داخلی و خارجی کشور مینگرد، پیشنهاد میکنم:
1- مسئولان و مردم عزیز برای موفقیت کشوردرمقابله با چالشهای آتی داخلی و خارجی، به پنج نکته فوق الذکر عنایت داشته باشند که با میزان مشارکت حداکثری درانتخابات شروع میشود.
2- بلافاصله بعد از اعلام نتیجه انتخابات، رئیس جمهوری منتخب، خود را رئیس جمهوری همه جناحها بداند و همه جناحها هم او را رئیس جمهوری خود بدانند.
3- کدورتهای جناحی و سیاسی و شخصی ایجاد شده در دوران انتخابات فوراً کنار گذاشته شود و کاندیداهای نهایی بعد از پیروزی، درحضور ملت و در یک برنامه زنده تلویزیونی، بارئیس جمهوری منتخب عقد اخوت خود را به جهانیان نشان داده و از هم حلالیت بطلبند.
4- رئیس جمهوری منتخب، دولت جدید را به نحوی انتخاب کند که حاکی از «وحدت ملی» باشد. در این صورت ازهمه ظرفیتها برای مقابله با چالشهای درپیش رو استفاده خواهد شد و مردم هم احساس آرامش خواهند کرد.
5- این حکومت به پای اسلام و روحانیت نوشته شده و خواهد شد. اوضاع کشور بعد ازجنگ تحمیلی و بویژه دریک دهه اخیر هم نشان میدهد که شهید بزرگ این انقلاب، «اخلاق اسلامی» است که نخستین ارزش اسلام است و اصل بعثت رسول اکرم(ص) هم به همین منظور بود.
تهمت زدن و ریختن آبرو در ایران عمومیت یافته و بسیاری در ارتکاب این گناه کبیره، نه تنها ترسی از خدا و قیامت ندارند بلکه افشا گری و آبروریزی را وظیفه انقلابی و شرعی خود دانسته و از ارتکاب آن لذت میبرند و بدان افتخار هم میکنند. این بدعت شومی است که بعد از انقلاب توسط مارکسیستهای اسلام نما و منافقین گذاشته شد.
ظاهراً همه اساساً فراموش کردهایم که خداوند «ستارالعیوب» است و بیش از هرچیز از ریختن آبروی مؤمن یا مخلوق خود خشمگین میشود. اگر برادر مؤمنی عیبی هم داشت، هنر پوشاندن آن عیب است و نه افشای آن. متأسفانه وضع جمهوری اسلامی به گونهای شده که اکثر اتهامات علنی شده جاری، حتی اثبات هم نشده و همه هم میدانند که طرح آن خلاف شرع و خلاف قانون است.
این نقیصه بزرگ هم تنها بهدست روحانیت کشور باید علاج شود. امیدوارم که بعد از این انتخابات در این مورد چاره اندیشی اساسی شود. فرق نمیکند که چه کسی رئیس جمهوری شود، اتحاد و همدلی و پیشرفت درایران ممکن نخواهد بود مگر اینکه این نقیصه بزرگ برطرف شود.