با لحنی که انگار بدیهی ترین نکته دنیا را توضیح می دهد، می گوید: «وقتی گرسنه هستی غذا بخور و هر وقت سیر شدی از پای سفر بلندشو.
این جوری ساده و بی دردسر لاغر می شوی.» به نظرش خیلی ساده می رسید ولی وقتی دستمان را سمت بشقاب غذا و خوراکی های روی میز دراز می کنیم تا علاوه بر گرسنگی باقی احساساتمان را هم ارضا کنیم. قصه آن قدرها هم ساده نیست و حتی گاهی وقت ها غیرممکن به نظر می رسد.
اصلا مگر می شود وقتی عصبانی هستیم یا هیجان زده شده ایم و استرس داریم عوض یک خوراکی شیرین نکنیم تا به آرامش برسیم؟
احساسی غذا خوردن یا میل به خوردن به دنبال استرس، عصبانیت، شادی، ناراحتی و... یک واقعیت است که خیلی ها کم و بیش با آن دست به گریبان هستند. این مشکل چرخه ناسالمی را به وجود می آورد که در نهایت به پرخوری، اضافه وزن ،چاقی، از دست دادن تناسب اندام، پایین آمدن اعتماد به نفس، احساس گناه و... منتهی می شود. حالا سوال اصلی اینجاست که چطور می توان این گرسنگی کاذب ناشی از فراز و فرودهای احساسی را از گرسنگی واقعی و فیزیولوژیک تشخیص داد و با آن مقابله کرد؟
تفاوت گرسنگی احساسی و واقعی
1- گرسنگی احساسی ناگهانی و بدون مقدمه به وجود می آید. در حالی که گرسنگی واقعی تدریجی بوده و به مرور شدت پیدا می کند. در شرایطی که گرسنگی تان واقع باشد، این نیاز احساس فوری برای غذا خوردن به وجود نمی آورد. در حالی که گرسنگی کاذب شما را تحت فشار قرار می دهد تا فورا غذا بخورید و برای غذا خوردن لحظه ای به شما امان نمی دهد.
2- گرسنگی احساسی با میل به خودرن غذاها و خوراکی های به اصطلاح آرامش بخش همراه است. در حالی که اگر واقعا گرسنه باشید، فرقی نمی کند که چه غذایی می خورید. یا در این وضعیت دنبال یک غذای خاص نمی گردید. گرسنگی احساسی میل شدیدی برای خوردن غذاها و خوراکی های شرین و چرب به وجود می آورد و به همین خاطر هم هست که برای خیلی از افرادی که موقع عصبانیت سراغ غذا می روند شیرینی، شکلات، کیک و... اولین انتخاب است.
3- وقتی گرسنگی کاذب سراغتان می آید، درست فکر کردن را از شما می گیرد. درواقع وقتی احساساتتان بر شما غلبه کرده است و شما را به سمت یخچال می فرستد، بدون این که فکر کنید یا قبل از اینکه به خودتان بیایید، متوجه می شوید یک جعبه شیرینی خوردهاید و حتی از خوردنش لذتی هم نبرده اید. در حالی که اگر گرسنگی تان واقعی باشد شما کاملا نسبت به آن چیزی که می خورید آگاهی دارید و کنترل مقدار غذایی که می خورید دست عقلتان است نه احساستان.
4- وقتی دچار گرسنگی احساسی هستید، حتی با خوردن حجم زیاد غذا هم احساس گرسنگی تان ارضا نمی شود و همچنان چشمتان دنبال غذاست. در این شرایط آن قدر می خورید و سمی خورید که معده تان به طرز وحشتناکی پر شده و دیگر جایی برای فروبردن یک لقمه هم ندارید.
در این شرایط از غذاخوردن دست می کشید اما نه به این دلیل که دیگر گرسنه نیستید، بلکه به این خاطر که شکمتان علائم هشداردهنده ای صادر می کند که نشان می دهد دیگر جایی برای غذاخوردن باقی نمانده است. در حالی که گرسنگی واقعی با پر شدن نسبتی معده از بین می رود و شما کاملا احساس سیری و رضایت می کنید.
5- گرسنگی واقعی با علائم فیزیکی همراه است اما گرسنگی کاذب فقط یک احساس است در شرایطی که گرسنگی واقعتی ممکن است صدای قار و قور کردن شکمتان را بشنوید یا مثلا احساس کنید دلتان ضعف می رود، اما وقتی میلتان به غذا خوردن ناشی از یک حمله احساسی باشد، فقط احساس گرسنگی می کنید و هیچ علامت خاصی ندارید جز اینکه ممکن است به دلیل این احساس دچار خجالت یا احساس گناه شوید یا خودتان را سرزنش کنید که چرا این قدر پرخور هستید.
چرا پرخوری احساسی؟
عوامل زیادی وجود دارد که می تواند شما را در دام گرسنگی کاذب و غذا خوردن احساسی بیندازد و این مسئله اصلا به این معنی نیست که شما آدمی پرخور هستید. متخصصان تغذیه معتقدند که پنج علت مهم برای پرخوری احساسی وجود دارد.
1- استرس طولانی مدت: استرس امتحان یا تصادف، یا مشاجره با همسر و... که خیلی طول نمی کشد یا مقطعی است. تاثیر چندانی بر احساسی غذاخوردن ندارد اما وقتی این استرس ها طولانی می شود، به مرور سطح هورمون کورتیزول (Cortisole) که یکی از مهم ترین هورمون های استرس بدن است بالا می رود و بدن به افزایش آن عادت می کند.
در نتیجه کم کم احساس می کنید که علاقه عجیب و غریبی به غذاهای شور یا چرب پیدا کرده اید یا مدام دلتان برای خوردن یک تکه شرینی، یک قاشق مربا و... ضعف می رود. هر چقدر هم استرس هایتان بیشتر شود، این احساس هم شدید تر می شود و کمتر می توانید جلوی گرسنگی کاذبتان را بگیرید.
2- احساسات سرکوب شده: ممکن است به دلیلی غمگین یا ترسیدهب اشد. اما نتوانید از این احساس با کسی حرف بزنید. یا آن را آن طور که باید و شاید نشان بدهید. در این صورت بدنتان به عنوان یک مکانیسم طبیعی شما را به سمت میز غذا یا بخچال یا کابینت های آشپزخانه یا قفسه های رنگارنگ فروشگاه ها هل می دهد تا با خوردن، این احساسات سرکوب شده را آرام کنید.
3- بی حوصلگی: خیلی از افرادی که به متخصص تغذیه مراجعه و از زیاد غذا خوردن و بی دلیل غذا خوردن و... شکایت می کنند. دچار احساس پوچی و کسالت هستند و خودشان می گویند. هر وقتی بی حوصله هستند یا کاری برای انجام دادن ندارند، سراغ غذا می روند تا به این ترتیب هم دست و دهنشان را مشغول نگه دارند و هم مغزشان را
4- عادت: تصور کنید که در دوران کودکی هر وقت قرار بوده به شما جایزه بدهند، یک تکه شکلات، یک بسته چیپس یا یک بستنی قیفی دستتان می دادند تا خوشحال و راضی شیود. پس طبیعی است که با این کار عادت تغذیه سالم را در شما از بین برده و باعث شده اند به غذا به عنوان منبعی برای احساسات خوب و شادی آور و آرامش بخش فکر کنید. این عادت فقط از دوران کودکی تا بزرگسالی باقی مانده و شما را به سمت غذاخوردن احساسی سوق می دهد.
5- همرنگ شدن با دیگران: این ضرب المثل قدیمی را شنیده اید که می گوید «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو»؟ این دقیقا یکی از علت های غذاخوردن افراطی است که باعث می شود فرد بدون اینکه واقعا گرسنه باشد، پشت میز یا سر سفره بنشیند و با دیگران همراهی کند. گاهی اوقات این کار استرس حضور در آن جمع را از بین می برد و گاهی وقت ها هم صرف نگاه کردن به افرادی که با اشتها غذا می خورند مبل به خوردن را در شما تقویت می کند.
6 گام برای از بین بردن گرسنگی کاذب
1- برای خودتان مقیاس گرسنگی درست کنید
اگر سال هاست که برای کسب آرامش به غذا پناه برده اید خیلی سخت است که بتوانید گرسنگی واقعی را از احساسات دیگری مانند خستگی، غم یا بی حوصلگی تشخیص دهید. برای اینکه بتوانید خودتان را به این کار عادت دهید باید مقیاسی برای اندازه گیری احساس گرسنگی درست کنید که 10 درجه داشته باشد.
با خودتان قرار بگذارید که تا وقتی احساستان به درجه پنج یا هفت نرسیده سراغ یخچال نروید. این راهکاری است که دکتر «کریستین کرک پاتریک» (Krikpatrik Kristin) از موسسه تحقیقات تغذیه و سلامت کلیولند پیشنهاد می دهد و تاکید می کند که این مقیاس را درست مثل دماسنج روی یخچال، روی دیوار محل کار و در ماشینتان نصب کنید تا نگذارد احساساتتان بر شما غلبه کند.
2- حواس پرتی غذا نخورید
غذاخوردن یک عادت سالم و راهی طبیعی برای پاسخ دادن به نیازهای بدن است. ولی به راحتی آب خوردن می تواند تبدیل به یک عادت بسیار ناسالم شود. این اتفاق در شرایطی می افتد که شما بدون توجه به چیزی که توی دهانتان می گذارید غذا می خورید و توجهی به مقدار خوراکی های توی بشقاب و نوع آن ندارید.
محققان دانشگاه لیورپول انگلستان متوجه شده اند افرادی که موقع غذاخوردن تلویزیون تماشا کرده، یا با تلفن همراهشان صحبت می کنند 50 درصد بیشتر از کسانی غذا می خورند که فقط روی بشقابشان متمرکز هستند. پس یعنی وقتی تنها هستید خودتان را ملزم به نشست پشت میز غذا کرده تلویزیون یا رایانه شخصی تان را خاموش کنید و همه حواستان را متوجه غذایی کنید که مشغول خوردنش هستید.
3- متعادل غذا بخورید
بگذارید با هم صادق باشیم، وقتی از شدت گرسنگی چشمتان سیاهی می رود، خیلی سخت است که بتوانید منطقی باشید و انتخاب های صحیح غذایی را در نظر بگیرید اما اگر درست و متعادل طی سه وعده غذا بخورید احتمال کمتری وجود دارد که در طول روز گرسنه شوید و احتمال خیلی کمتری وجود دارد که خودتان را برای خریدن یک اسنک چرب شور یا شیرین به سوپر مارکت برسانید.
یکی از دلایلی هوس چنین خوراکی هایی به سرتان می زند این است که در وعده قبل به اندازه کافی پروتیین مصرف نکردید. یادتان باشد پروتیین بسیار سیرکننده است. مقدار کم چربی های سالم، پیام سیری و لذت از غذات خوردن را به مغز می فرستد و وجود فیبر در غذا، قند خون را برای مدت طولانی تری تظنیم می کند. پس اگر می خواهید قبل از ناهار درگیر غذاخوردن احساسی نشوید، روزتان را با خوردن تخم مرغ، میوه و کره بادام زمینی و... شروع کنید.
4- به خودتان 10 دقیقه زمان بدهید
اگر آن قدر به خودتان اطمینان ندارید که بتوانید جلوی گرسنگی کاذبتان را بگیرید، از یک زمان سنج استفاده کنید و قبل از ایکه دستتان را به سمت غذا فرار کنید، 10 دقیقه به خودتان زمان بدهید. البته شرط اینکه این روش جواب بدهد، این است که در این مدت به غذا فکر نکنید و خودتان را مشغول کار دیگری کنید؛ مثلا ایمیل هایتان را چک کنید.
لباس های شسته شده را پهن کنید یا روزنامه بخوانید. اگر بعد از 10 دقیقه همچنان گرسنه بودید و دلتان می خواست غذا بخورید، می توانید این کار را بکنید. در ضمن فراموش نکنید که برای کشیدن بشقاب دوم غذا 30 دقیقه به خودتان زمان بدهید تا مغزتان فرصت کافی برای درک احساس سیری داشته باشد.
5- غذایی را که می خورید در یک دفترچه ثبت کنید
با اینکه این توصیه خیلی جدید نیست اما کاملا موثر است و به خصوص برای خانم هایی کاربرد دارد که می خواهند وزن کم کنند اما به شدت درگیر غذاخوردن احساسی هستند. نتایج مطالعاتی که درمجله «طب پیشگیری» (medical prevention) منتشر شده نشان می دهد خانم هایی که هر روز مقدار و نوع غذای مصرفی شان را ثبت می کنند دو برابر بیشتر از کسانی وزن کم می کنند که چنین عادتی ندارند.
در واقع تحقیقات نشان داده که این دفترچه قرار نیست فقط جایی برای ثبت غذای مصرفی باشد بلکه به شما کمک می کند تا کنتر احساساتتان را هم به دست بگیرید. بنابراین فقط حجم غذای مصرفی تان را یادداشت نکنید و در عوض احساسی را هم که موقع غذاخوردن داشتید یادداشت کنید.
وقتی در محل کارتان می بینید که زمان تحویل پروژه که می شود مصرف شیرینی تان هم خیلی بالا می رود دفعه بعد کشوهای میزتان را از هر چه شیرینی است خالی می کنید و در عوض یک عدد سیب یا چند عدد آلو دم دست می گذارید.
6- غذاهای محرک را دم دست نگذارید
اگر وقتی چیپس یا کیک پنیر می بینید آب از لب و لوچه تان راه می افتد و صبر و قرارتان را از دست می دهید، بهتر است این خوراکی ها را از دسترس و جلوی چشمتان دور کنید. یادتان باشد شما هوس آن چیزهایی را می کنید که دائما در معرض دید یا در دسترستان هستند یا به راحتی در منزل پیدا می شوند. پس خوراکی های محرک را ز جلوی دستتان بردارید. آنها را در بالاترین کابینت ها بچسبید یا اصلا در منزل نگه ندارید.
جالب است بدانید که در پژوهش محققان دانشگاه «کورنل» (Cornel) مشخص شده افرادی که روی میز کارشان شکلات و شیرینی نگه می دارند، دو برابر بیشتر از دیگران از این خوراکی ها استفاده می کنند. پس به اصطلاح قدیمی «دوری و دوستی» پایبند باشید و نگذارید خوراکی های محرک دائما جلوی چشمتان راه بروند. در ضمن یکی از بدترین عادت ها در افرادی که دچار مشکل غذاخوردن احساسی هستند این است که با شکم گرسنه به خرید می روند.
منبع: ماهنامه همشهری تندرستی