يك كارشناس مسائل بينالملل گفت: در شرايط كنوني، در ايران شاهد تضعيف روابط سياسي در قالب اخراج برخي ديپلماتها به عنوان عنصر نامطلوب هستيم.
داوود هرمیداسباوند با اشاره به اينكه بر اساس اصل تفكيك امور، در حوزه بينالملل نبايد مسائل يك حوزه به ساير حوزهها تسري داده شود، افزود: در مورد مسائل عراق و افغانستان، ايران و غرب مسائل زيادي دارند و طرفين بايد جدا از ساير مشكلات فيمابين، در اجلاسهاي منطقهاي و بينالمللي، مشاركت متقابل و گستردهاي داشته باشند تا از طريق بازتاب اين تعاملات در ساير حوزهها، امكان حل مسائل آسانتر شود.
وي اظهار داشت: به طور طبيعي، زماني كه يك كشور دچار برخي چالشهاي داخلي ميشود، عامل خارجي و ميزان تاثيرگذارياش به عنوان يك مولفه مهم مورد توجه قرار ميگيرد، اما بايد توجه داشت كه ارزيابي ميزان اثرگذاري و واكنش به آن، بايد فارغ از هر گونه تصميمگيري سنتي و احساسي باشد.
باوند افزود: در شرايط كنوني نيز، در ايران شاهد تضعيف روابط سياسي در قالب اخراج برخي ديپلماتها به عنوان عنصر نامطلوب هستيم، ولي بايد توجه لازم صورت گيرد كه در مورد كشورهايي كه وابسته به جامعه بزرگتر مانند اتحاديه اروپا هستند، رويههاي منسجم و حسابشدهاي در پيشگرفت تا پيامدهاي احتمالي، قابل جمعبندي و واكنش باشند.
وي تاكيد كرد: نكته ديگر در درك واكنشهاي دولتهاي خارجي به مسائل داخلي يك كشور، توجه به مولفه درك عمومي و تاثيرگذاري آن بر سياستهاي دولتي است. مردم، گروههاي غيردولتي، احزاب و رسانهها در جهان امروز فشاري موثر بر سياستهاي خارجي يك دولت برجاي ميگذارند و تغيير رويه اوباما در قبال مسائل اخير داخل ايران، نيز در اين چارچوب قابل تفسير و تبيين است.
وي گفت: مسئولان تصميمگيرنده در حوزه سياست خارجي همچنين بايد دقت كنند كه واكنشهاي بينالمللي نبايد براي توجيه مسائل و يا افكار عمومي داخلي صورت گيرد، بلكه بايد متناسب با ظرفيتها و واقعيتهاي بينالملل و در نگرش كلان، بلندمدت و آيندهنگرانه اتخاذ شوند.