
يك عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران، عرصه انتخابات رياست جمهوري دهم را متفاوت از دورههاي گذشته انتخابات دانست و گفت: در اين مقطع از تاريخ انتخابات، رفتار و منش سياسي رقباي آقاي احمدينژاد در يك ساختار سازمانيافته و اخلاقي شكل گرفته است.
محمد عطريانفر در نشستي كه از سوي ستاد سياوش (ستاد جوانان حزب كارگزاران سازندگي حامي موسوي) برگزار شد، افزود: انتخابات صحنهاي است از نمايش قدرت و در اين صحنه هركسي بر مطلوبهاي خود تاكيد ميكند، اگر هم انتقادي دارد آن را در چارچوب ضوابط و مباني بيان ميكند؛ چراكه در يك سرزمين بنا بر آن است كه نقد كنند، جواب بدهند و جواب بشنوند.
وي ميرحسين موسوي را فرهنگمداري سياستورز توصيف كرد و ادامه داد: آقاي مهندس موسوي بيش از آنكه نوعي سياستورز مطلق باشند، فرهنگمداري هستند كه سياست را در حوزه فرهنگ پالايش ميكنند. او مرد پاكطينتيها و پاكباختگيهاست و كسي است كه به آنچه ميانديشد و ميگويد اعتقاد دارد و به آن عمل ميكند. او علاقهمند نيست منافع ملي را فداي منافع شخصي خود كند. او مدير جامعه ملي ما در زمان جنگ بود و اين دوران براي ما بسيار شكوهمند است و ما از نظر ملي به آن احترام ميگذاريم.
وي يادآور شد: آقاي مهندس موسوي در سال 68 كه از سمت اجرايي كناره گرفت به كتابخانه شخصي خود پناه برد، در حالي كه ميتوانست كارنامه درخشانش را مبنا قرار دهد و به اصطلاح يك دكه سياسي براي خود ايجاد كند و در عرصه سياستورزي، جماعتي را گرد خود آورد. او كسي است كه در سال 75-73 كه در آستانه ورود به تحولگرايي سياسي بوديم همه گروههاي اصلاحطلب به سمتش رفتند اما ايشان اين استقبال صميمي و گرم را به دوست ديرين خود، آقاي سيدمحمد خاتمي سپرد و در سال 84 نيز حس كرد كه حضور ديگر چهرهها ميتواند كافي باشد، اما متاسفانه بسياري از رقباي آقاي مهندس موسوي، اين عدم تمايل ايشان را جزو نقاط ضعف ايشان تلقي ميكنند، در حالي كه اين يك نقطه قوت است.
او كف نفس كرد، چنانكه خداوند ميفرمايند كه انسان در عين پيري هم حب جاه از دلش بيرون نميرود و امروز افرادي را ميبينيم كه هشتمين يا نهمين دهه زندگيشان را سپري ميكنند اما هنوز در پي جاه و مقام هستند مانند آنها نبود. آقاي مهندس موسوي از معدود افرادي است كه تمايل دارد از قدرت به معناي نادرست آن فاصله بگيرد.
اين عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي خاطرنشان كرد: موسوي كسي است كه در زماني كه آقاي خاتمي در صحنه بود، به عرصه آمد و خروج آقاي خاتمي در اين زمان پيام مهمي محسوب ميشد. مسلما اگر آقاي خاتمي در عرصه ميماند آيا شرايط حذف فيزيكي او فراهم نميشد؟ اگر هم چنين نبود آيا آنقدر عرصه را بر او تنگ نميكردند كه نتواند به درستي تبليغ كند؟ آقاي مهندس موسوي با اقدامي فداكارانه به عرصه آمد تا راه اصلاحات را ادامه دهد.
ما فراموش نميكنيم كه اصلاحطلبان گلايههاي زيادي را در آن زمان به ميرحسين موسوي گسيل داشتند اما امروز همه ميدانند كه او چرا آمد و امروز ميفهميم كه چرا آنقدر كه بر سيد محمد خاتمي حساسيت وجود دارد، ميرحسين موسوي نيز در مناظرهها تازيانه ميخورد و محكوم ميشود. او كسي است كه همراهي دارد به نام خانم زهرا رهنورد كه حقيقتا از سنخ زناني است كه در دوران انقلاب و جنگ فداكاريهاي زيادي كردند.
وي ادامه داد: كساني كه صحبت از مفاسد مالي ميكنند چه پاسخي براي زمينهاي انتهاي اتوبان بابايي دارند؟ يا كسي كه در سال 72-73 حتي از داشتن يك آپارتمان 90 متري هم محروم بود و دوستان ما كه درصدد تهيه يك آپارتمان در خيابان دولت براي ايشان بودند، ديدند كه ايشان حتي قادر به پرداخت اقساط يك آپارتمان نيستند و باجناق ايشان واسطه شد.
اما در دو مقطع تاريخي و به پشتيباني برخي به جايي رسيد كه به ادعاي خود، 160 ميليارد تومان و به گفته برخي 400 ميليارد تومان سرمايه دارد. مهندس موسوي ميخواهد به اين رفتارهاي زشت و فريبنده مهر پايان بزند.
عطريانفر همچنين يادآور شد: ما در زمان جنگ حدود 10ميليارد درآمد نفتي داشتيم كه 60 درصد آن براي خريد تسليحات جنگي مصرف ميشد.
خبرنگاري پرسيد: چرا آقاي هاشمي بعد از مناظره احمدينژاد و موسوي واكنشي نشان ندادند؟
عطريانفر در پاسخ گفت: آقاي هاشمي بارها از سال 76 به بعد مورد هتك حرمت قرار گرفتند. ايشان در جا و مكان خود و با توجه به شخصيتشان پاسخ خواهد داد. ايشان تصميم داشت در نماز جمعه ديروز سخنراني داشته باشد و پاسخي به مطالب مطرح شده عليه ايشان بدهد اما مطمئنا برنامه نماز جمعه را صداوسيما پخش نميكرد. به هر حال آقاي هاشمي يك چهره ملي است و نميتواند با فردي گلاويز شود. اجازه دهيد مسائل با خردمندي و عقلانيت حل شود.
خبرنگار ديگري پرسيد: اگر مهندس موسوي رييسجمهور شود چه تضميني براي حفظ امنيت دانشجويان و تكرار نشدن حادثهاي مانند كوي دانشگاه وجود دارد؟
عطريانفر پاسخ داد: آقاي مهندس موسوي حريم دانشگاه را به خوبي ميشناسد و من باور ندارم كه ديگر اتفاقي مانند كوي دانشگاه رخ دهد. براي اطلاع بيشتر شما عزيزان را ارجاع ميدهم به مطالعه بيانيه حقوق شهروندي آقاي مهندس موسوي كه در آن به طور كامل درباره شرايط يكسان فعاليت دانشجويان و دانشگاهيان بحث شده است.
خبرنگاري پرسيد: چرا عدهاي از بزرگان اصلاحات از آقاي كروبي حمايت كردند؟
اين عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي در پاسخ گفت: آقاي كرباسچي در ابتدا كه آقاي خاتمي در عرصه حضور داشتند با كانديداتوري ايشان موافق نبودند و با توجه به اينكه ما در حزب كارگزاران درباره كسي به جز آقاي خاتمي به اجماع نرسيديم، آقاي كرباسچي تصميم گرفت كه به آقاي كروبي نزديك شود تا زماني كه نيازمند به اجماع شديم ايشان را با آقاي خاتمي همراه كنند اما پس از انصراف آقاي خاتمي، آقاي كرباسچي به نوعي در محذوريت قرار گرفت و در نهايت بايد بگويم ايشان تحت تاثير عواطف انساني خود در كمپين آقاي كروبي ماند.
آقاي نجفي هم كه به نوعي از ابتدا مطرح كرده بودند نميخواهند در عضويت حزب كارگزاران باقي بمانند، در عين حال ايشان برنامهاي براي آقاي خاتمي نوشته بودند كه آقاي كروبي از ايشان خواستند اين برنامه را به ايشان بدهند و به همين دليل نام آقاي نجفي در كمپين آقاي كروبي مطرح شد. همانند آنچه درباره آقاي دكتر نيلي اتفاق افتاد، ايشان نيز برنامهاي داده بودند و به همين دليل نام ايشان را در كمپين آقاي كروبي مطرح كرده بودند اما تكذيب شد و آقاي نجفي اين كار را انجام ندادند و بعدها هم همكاري با كمپين آقاي كروبي شروع كردند. آقاي ابطحي عضو حزب كارگزاران نيست و من نميتوانم درباره دليل ايشان صحبتي داشته باشم. آقاي مهاجراني هم در لندن هستند و آقاي كروبي از ايشان خواستند كه براي ايشان تبليغات كنند.
وي در عين حال افزود: دوستان عزيز! آقاي كروبي شيخ اصلاحات است و ما نميتوانيم به دليل حمايت از آقاي مهندس موسوي، اقدامات ايشان را نقد كنيم. اگر آقاي مهندس موسوي احتمال دارد كه با بالاي 50 درصد آرا در مرحله اول پيروز شود، حقا آقاي كروبي بايد به نفع ايشان كنار برود اما اگر احتمال اين وجود دارد كه انتخابات به مرحله دوم كشيده شود، انصراف ايشان فايدهاي ندارد و حتي ممكن است هردو اين بزرگوار به مرحله دوم راه يابند. در آن صورت هركدام پيروز شوند براي ما فرقي ندارد. مهم اين است كه اصلاحات ادامه پيدا كند.
خبرنگار ديگري پرسيد: چرا آقاي مهندس موسوي كابينه خود را معرفي نميكند؟
عطريانفر در پاسخ گفت: لزومي ندارد. در بحث وزرا اين اتفاق عملي نيست. كابينه وقتي ميخواهد شكل بگيرد قطعا رييسجمهور بايد به صورت عرفي با رهبري مشورت كند؛ بهخصوص درباره سه وزارتخانه كشور، اطلاعات و امور خارجه؛ چراكه حساسيت بيشتري وجود دارد. علاوه بر آن وزرا بايد به گونهاي انتخاب شوند كه بتوانند از مجلس راي اعتماد بگيرند؛ لذا اين يك نوع تبليغات است كه البته براي هر كانديدايي خاصيت ندارد. يعني وقتي آقاي كروبي با آقاي كرباسچي همراه ميشود مجموعهاي كه آقاي كرباسچي را دوست دارند راي خود را به سبد آقاي كروبي ميريزند اما براي آقاي مهندس موسوي كه شخصيت ممتازي است و موج سبزي دارد معرفي كردن معاون اول چيزي به او اضافه نميكند. ضمن آنكه نوعي شانتاژ تبليغاتي است.
خبرنگاري مدعي شد: خانم رهنورد گفته است از بهاييت حمايت ميكنيم.
عطريانفر با رد اين موضوع تاكيد كرد: قطعا ايشان چنين حرفي را نزدهاند. اديان چيزي به شهروند ايراني بودن اضافه يا از آن كم نميكند. بهاييت كه اساسا نيز دين محسوب نميشود از نظر ما مطرود است و موضوع بحثي نيست كه درباره آن از تريبونها صحبت شود. ضمن آنكه بهاييها دين خود را پنهان نگه ميدارند و اگر هم خانم رهنورد حرفي زده باشند، منظور اين است كه شهروند ايراني را تفكيك نميكنيم.