فرارو آخر هفته گذشته اعلام شد یک دانشآموز دیگر خودکشی کرد. اینبار نوبت به نوجوان 16 سالهای رسید که در یک مدرسه شبانهروزی در حاجیآباد خراسان جنوبی درس میخواند. این اتفاق چهارمین خودکشیِ دانشآموزان کودک و نوجوان در یک و نیم ماه اخیر است.
به گزارش فرارو، در خبرها آمده که این دانشآموز پیش از اقدام به خودکشی موردِ نکوهش پدرش واقع شدهاست. و سپس در زمانی که سایرین خواب بودند، پشت خوابگاه مدرسه، خودش را به نردهها حلقآویز کرده است. با این حال مانند موارد پیشین نمیتوان با اطمینان از علت مرگ این نوجوان سخن گفت.
پیش از این نیز سه دانشآموز دیگر در آبانماه جاری دست به خودکشی زده بودند. ششم آبان هاوری قادرشوان، دانشآموز ۱۱ ساله در شهرستان اشنویه در استان آذربایجان غربی خود را حلقآویز کرد و به زندگیاش پایان داد.
روز ۹ آبان نیز یک دانشآموز دیگر در تهران که ۱۰ سال سن داشت خود را با روسری از حلقه بارفیکس حلقآویز کرد. همچنین روز ۱۷ آبان یک دانشآموز ۱۴ ساله به نام فرشاد در شهر «رستمکلا» واقع در استان مازندران خود را حلقآویز کرد و به زندگیاش پایان داد.
یک روانشناس و مشاور در همین رابطه
به فرارو میگوید "دانشآموزان ما بیش از آنکه تحتتاثیر سیستمها آموزشی مدرسه و خانواده باشند تحت تاثیر یادگیریهای "نامرئی" هستند؛ آنها تحتتاثیر گروه همسالان و آنچه میان آنها رد و بدل میشود تصمیم میگیرند. تصمیمی که هرچند بیشتر نمایشی و ناشی از عدمِ درک از مرگ هست، اما میتوان نتایج خوبی نداشته باشد".
دکتر مهدی ملکمحمد
در گفتگو با فرارو اظهار کرد: خودکشی را میتوان در مفهومی عام و خارج از جنسیت، سن یا جامعهای خاص بررسی کرد و دلایلی زیستی و ژنتیکی یا نگرشی برایش در نظر گرفت. مثلا در دلایل نگرشی فرد ممکن است جهان را برای خودش یک تهدید بداند و در نهایت دست به خودکشی بزند. اما ما با خودکشی کودکان و نوجوانانی در این مدت مواجه بودهایم که به نظر نمیرسد تبیینهای شناختی را بتوان بر آنها حاکم دانست، اما یک تبیین برای آنها "یادگیری" است.
وی در ادامه با انتقاد از عملکرد رسانه ملی گفت: کودکان و نوجوانان تحت تاثیر یادگیری از همسالان هستند؛ بدون در نظر گرفتن اینکه رفتاری مثبت یا منفی است. یک وجه این یادگیری به رسانه بازمیگردد. در سالهای اخیر رسانه ملی بدون هیچ سانسوری مفهوم مرگ و خودکشی را پخش کرده؛ بیآنکه تاثیر آن بر کودکان و نوجوانان را در نظر بگیرد.
دنیای نامرئی کودکان و نوجوانان
این مشاور گفت: اما یک موضوع مهمِ دیگر در تبیین یادگیری کودکان و نوجوانان "دنیای نامرئی" آنها در مدارس است. دنیای نامرئی دنیایی است که از کادر آموزشی، کتابها، تدریس معلمان و... جدا و قویتر است و آن چیزی است که کودک و نوجوان از گروه همسالان یاد میگیرد و باید گفت بسیار تاثیرگذارتر است.
ملکمحمد همچنین گفت: اما چرا این دنیا و یادگیری نامرئی قوت گرفته است؟ به این دلیل که دنیای مرئی و آموزشهای آن ضعیف بودهاند. چرا که اگر دنیای یادگیریهای واقعی قوی باشد دنیای نامرئی نمیتواند تاثیرگذار واقع شود.
وی مشکلات نظام خانواده و نظام آموزشی مدارس بر نوجوانان و کودکان را نیز پرتاثیر دانسته و در اینباره اظهار کرد: از طرفی میبینیم که کودکان و نوجوانان تحث تاثیر آموزشهای صحیح از خانواده نیستند. چرا که خانوادهها نیز خود زیر فشار مشکلات امروزیشان هستند. علاوه بر خانواده در مدارس نیز آموزشهای تعیین تکلیفی پاسخگو نبودهاست.
این روانشناس درباره ساخت نادرست از تصویر مرگ برای کودکان و نوجوانان توضیح داد: حال این وضعیت را بگذاریم در کنار رسانههای ماهوارهای که در آنها آموزش مرگ داده میشود و به اشکالی در آنها گفته میشود که زندگی جذاب نیست. بنابراین مفهوم آینده در ذهن کودک و نوجوانان ساخته نخواهد شد. در حال حاضر در دو سریال "کیمیا" و "نفس گرم" که از تلویزیون در حال پخش است مفهوم مرگ جریان دارد.
وی تصریح کرد: درنتیجهِ همهِ اینها، کودک و نوجوان با اندک نارضایتی تصمیم میگیرند از چیزهایی که خودشان از همسالان یاد گرفتهاند استفاده کنند و دست به خودکشی بزنند.
یک نمایشِ خطرناک!
عضو انجمن روانشناسی ایران با تاکید بر اینکه شکل خودکشیها در کودکان و نوجوانان نوعی نمایش و کنجکاوی است توضیح داد: اما در این نوع خودکشی نکتههایی وجود دارد و آن شکل فانتزی و نمایشیِ خودکشی در سنین کم است. خیلی از افراد با سنین پایین که اقدام به خودکشی کردهاند در لحظاتی که حالشان بسیار بد است ابراز پشیمانی میکنند؛ چرا که آنها درک درستی از مرگ ندارند و اقدام به خودکشی برای آنها بیشتر یک ماجرایی، یک فانتزی و تلاش برای رسیدن به خواستهها بوده است. پشیمانی در لحظه آخر اما میتواند بینتیجه و برابر با مرگ باشد. مرگ در میان کودکان و نوجوانان هنوز بسیار رازآلود و غیرقابل فهم است و بیش از هر چیز موضوعی کنجکاوی برانگیز است.
وی تصریح کرد: در مراجعان کودک و نوجوان من از هر 5 مراجع نوجوان سه نفرشان بهدلیل کوچکترین نارضایتی از خانواده و دیگران خودکشی را تجربه کردهاند. این دست از خودکشیها نمایشی هستند و نوجوانان در پیِ استفاده ابزاری از آنها هستند. اما ممکن است معادلات این نمایش درست عمل نکند و کودک یا نوجوان از دست بروند.
مهدی ملکمحمد درباره وضعیت نابه سامان خانواده در ایران و تاثیر آن برفرزندان گفت: کودکان و نوجوانانی که اقدام به خودکشی میکنند، اولین مواجههاشان با نارضایتی منجر به خودکشی میشود. قاعدتا مشکلات و استرسهایی باید بر آنها وارد شده باشد. وقتی گفته میشود که 60 درصد از زندگیهای زناشویی رضایتبخش نیست، قطعا این نارضایتی به فرزندان این خانوادهها نیز سرایت خواهد کرد. بنابراین مسائل مانند دومینو عمل میکنند.
این مشاور در مقایسه با کشورهای دیگر اظهار کرد: البته باید به این موضوع نیز توجه کرد که بسیاری از کشورها و خانوادههای آنها نیز مشکلات خانوادگی زیادی دارند اما کودکان و نوجوانان آنها بیشتر تحت تاثیر آموزش مرئی بودهاند تا آموزش نامرئی از همسالان و همسنها.
بازنگری در محتواها
وی در ادامه راهحلهای ممکن برای بهبود شرایط کودکان و نوجوانان را تشریح کرده و گفت: برای بهبود شرایط کودکان و نوجوانان باید دو اقدام همسو انجام شود. اولا آنکه والدین باید تحت آموزشهای مشخص قرار بگیرند و به فرزندانشان مهارت حل مسئله بیاموزند. دوم آنکه محتوای آموزشی در مدارس تغییر کند و با ولنگاری آموزشی در مدارس برخورد شود. علاوه بر اینکه باید آموزش مستقیم و غیرمستقیمی را توسط معلمان به دانشآموزان شاهد باشیم، بلکه باید نظارت دقیق آموزشی نیز بر روی خود معلمان صورت بپذیرد.
این روانشناس همچنین اظهار کرد: از سوی دیگر نباید از این غافل شویم که اقداماتی زمینهای برای جلوگیری از رفتارهای پرخطر کودکان و نوجوانان نیز لازم است. ما باید در محتوای رسانه ملی یک بازنگری اساسی بکنیم. سریالهای ما باید تحت نظارتهای روانشناسانه و جامعهشناسانه باشند تا آنچه نمایش داده میشود مضر نباشد.
مهدی ملکمحمد در ادامه گفت: در نهایت باید به این تاکید کنم نظام خانواده در ایران به حال خود رها شده است. هرچند که ما بارها از افزایش آمار طلاق گفتهایم اما اقدامی اساسی برای آن نکردهایم غافل از اینکه طلاق والدین و استرسهای محیطی خانواده در فرزندان اثرگذار خواهد بود. در نهایت در مورد کماهمیتی به خانواده باید بگویم هنگامی که وام ازدواج در کشور ما 5 میلیون و وام خودرو 25 میلیون است، چطور از اهمیت به خانواده سخن میگوییم؟