
گمان نمیکنم از دو حال خارج باشد: یا شما دوست دارید احمدینژاد رئیس جمهور بماند و یا دوست دارید عوض شود. البته حالت سومی هم هست که برای یک نفر فرقی نمی کند کی رئیس جمهور باشد که ما این را جزو دو آن دو حال نمی آوریم چون ضدحال است. یعنی چی که فرقی نمیکند کی رئیس جمهور باشد؟ چهار سال هست فرقش توی چشم همهی ما رفته است؛ چطور ممکن است فرق نکند؟
پس از آن دو حال خارج نیست. اگر دوست دارید احمدینژاد رئیس جمهور شود که رای و تصمیمتان برای ما محترم است یا دست کم سعی میکنیم باشد. در این صورت نیازی نیست چندان کاری بکنید. همینکه روز رایگیری بروید به ایشان رای بدهید کافیست و بقیهی کارها را سایر دوستان انجام می دهند !
اما اگر بخواهید رئیس جمهور را عوض کنید چاره ای ندارید جز اینکه علاوه بر رای دادن به موسوی، کروبی، رضایی یا من، یک سری کارهای تامینی دیگر را هم انجام دهید تا آنقدر اختلاف رای نفر اول با احمدینژاد بالا باشد که کاری از دست نیروهای غیبی برنیاید. این کارها، کارهای خیلی خاص و عجیبی نیستند و فقط کافیست با نگاهی به گذشته از بعضی اشتباهات درس بگیریم یا دست کم غضنفربازی درنیاوریم. چند تا از آنها به طور خلاصه اینها هستند:
1- دست از غر زدن علیه کاندیدای خودتان بردارید. هرچند که این مساله بسیار واضح و بدیهی به نظر میرسد اما تجربه نشان داده که بسیاری از ما، به خصوص اصلاحطلبان، عادت داریم که بیشتر سر کاندیدای اینطرفی غر بزنیم تا آن طرفی. به عنوان نمونه چهار سال پیش در مرحلهی دوم انتخابات بسیاری از جوانان نابغهی حزب مشارکت و دفتر تحکیم وقتی بعد از هزار کرشمه حاضر شدند برای هاشمی تبلیغ کنند .از مردم می خواستند به هاشمی "که دستور قتل روشنفکران را می داده(!) و خانوادهاش هم دارای فساد مالیست" رای بدهند. مردم هم گفتند چشم!
2- یادتان باشد همیشه رقابت بین کاندیدای مورد نظر شما و احمدینژاد نیست. پس طوری علیه سایر رقبا موضع نگیرید که اگر روزی مجبور شدید در مقابل احمدی نژاد از یک کاندیدای دیگر حمایت کنید، رویتان نشود یا اگر رویتان شد و چنین کاری کردید با انگشت شصت کسانی که دیروز به حرف هایتان گوش می دادند مواجه شوید! در این زمینه همیشه به یاد اصلاحطلبانی بیفتید که وقتی پس از دو سال تخریب هاشمی رفسنجانی به عنوان دشمن درجه یک بشریت از مردم خواستند که در دور دوم انتخابات در مقابل احمدی نژاد به هاشمی رای بدهند چه آبرویی از خودشان و هاشمی بردند.
3- ولله بالله به پیر به پیغمبر، تمام ایران در اینترنت و وبلاگستان خلاصه نمی شود. اینترنت و وبلاگستان در کل و با خوشبینانهترین حالت بر روی دو میلیون نفر از جمعیت هفتاد میلیونی ایران تاثیر دارد. در نتیجه همهی انرژیتان برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای را پای اینترنتی که سیمش زیر پای وزیر ارتباطات احمدینژاد و چند تا آقا بالاسر دیگر است و تازگیها مسیر کابلش از "گرداب" هم میگذرد، نگذارید. گول اینترنت را هم نخورید. اگر به اینترنت بود باید چهار سال پیش معین در دور اول رئیس جمهور ایران میشد.
4- انرژیتان را روی کلکل نگذارید. به جای سه ساعت بحث با کسی که با وجود دسترسی به همه طور رسانه و آمار و آگاهی از گلکاری ها و تپهنوردی های دولت محترم نهم به نظرش "همهی اینها مثل همند"؛ چند تا آدم کم اطلاعتر اما عاقلتر پیدا کنید و برایشان یادآوری کنید که در این مدت بر مملکت چه گذشت. باز اگر به انتخابات قبلی رجوع کنیم، در همان موقعی که اصلاح طلبان با تریبونهای اندکشان و به خصوص روزنامهی شرق می خواستند برای هزارمین بار به چند هزار مخاطب سمجشان بگویند "نه بابا... اونطوریهام که اکبر گنجی میگفت هاشمی قاتل نیست" و هی از هانا آرنت و برتولت برشت و بابک احمدی و داریوش شایگان مایه میگذاشتند، طرفداران احمدی نژاد به صدها هزار نفر از مردم عادی، «صادقانه!» می گفتند احمدینژاد آدم خوبیست و نفت را سر سفرههای مردم میآورد و آنها هم تصمیم می گرفتند رای خود و خانوادهشان را به احمدی نژاد بدهند.
پس بجنبید. نه احتیاجی به دروغ هست و نه اغراق. فقط فرض کنید با افراد محترم کمحاظهای روبرو هستید که باید برخی حقایق بدیهی و مسلم را به آنها یادآوری کنید.
5- سلیقهی مخاطبانتان را بشناسید و در زدن فک ،الگوی مصرفتان را بهبود دهید. مثلا برای کسی که عشق فوتبال است نگویید
احمدی نژاد 6 میلیارد تومان از بودجهی ضروری ریاست جمهوری را به طور مازاد به پرسپولیس و استقلال داد. چون طرف احتمالا خواهد گفت "ئه... راست گفتی. دمش گرم... پس یادم باشه ایدفعه هم حتما بهش رای بدهم." و آنوقت مجبور خواهید بود دوساعت تمام دربارهی فسادی که این قبیل کارها در ورزش ایجاد می کند و سایر گل کاریهای دولت در ورزش را برایش شرح دهید تا طرف دوباره بیاید سر جای اولش. به چنین فردی فقط کافیست ماجرای درگیری فردوسیپور و علیآبادی و داستان پیامکها را یادآوری کنید. باز اگر بخواهیم از اشتباهات گذشته یاد کنیم چهار سال پیش که نوبخت از طرف هاشمی برای مناظره با نمایندهی احمدینژاد آمده بود به تلویزیون، در آن مدت کوتاهی که وقت داشت در مقابل ژانگولربازی های حریف از هاشمی دفاع کند یا خرابکاریهای احمدی نژاد در شهرداری را برملا کند، ایرادی که گرفت این بود که چرا احمدینژاد از بودجه شهرداری به جوانان تهرانی وام می دهد!