یادداشت دریافتی- دکتر سعید صادقیه اهری*؛ امروزه افزایش بیماریهای غیرواگیر مانند دیابت، سکته های قلبی و مغزی، فشارخون بالا یک معضل جدی و فراگیر بوده و برای پیشگیری راهکارهای مناسب خودش را طلب می کند.
اگر سالها پیش مشکل کشور فلج اطفال و سرخک بود راهکار آن هم واکسیناسیون فراگیر بود.
در چند ده سال اخیر، سبک زندگی ما عوض شده و در نتیجه آن بیماریهای ما هم عوض شده است. امروزه 9 در صد مردم ایران از دیابت رنج می برند و یا مرگ های قلبی 25 درصد مرگهای کشور را تشکیل می دهد ولی متاسفانه ابزار ساده ای مانند واکسن واحد جهانی برای پیشگیری از آن ها وجود ندارد.
واکسن این بیماریها تغییر سبک زندگی، شامل اصلاح الگوی تغذیه، دوری از سیگار و قلیان و افزایش فعالیت فیزیکی است. کشور ها باید متناسب با فرهنگ و آداب و رسوم و فرهنگ خود نسخه ها و الگوهای بومی برای اصلاح سبک زندگی خود طراحی نمایند.
ولی سوال مهم این است که با این همه تبلیغ و آموزش در مورد اهمیت فعالیت فیزیکی چرا میزان فعالیت فیزیکی در میان مردم بسیار کم است؟
به طوریکه وزارت بهداشت آمار کم تحرکی در ایران را 70 درصد گزارش کرده و فدراسیون ورزشهای همگانی، نرخ ورزش همگانی مستمر در ایران را زیر ده درصد جمعیت گزارش کرده است.
در تحقیقی که اینجانب در مورد میزان فعالیت فیزیکی پزشکان عمومی و متخصص انجام داده ام، نرخ کم تحرکی در میان آنها حدود 75 در صد می باشد. مشکل کجاست و چرا این مشکل با این همه اطلاع رسانی مرتفع نمی شود؟ پزشکان که خود سالها اندر فواید فعالیت فیزیکی تحصیل و تحقیق کرده اند چرا بی تحرکند؟
پاسخ این سوالات، مشغله فراوان مردم از جمله پزشکان در روزگار کنونی است و زندگی روزمره چنان اوقات مردم را پر کرده است که حتی زمان کافی برای خواب مناسب ندارند.
پس راهکار افزایش فعالیت فیزیکی مردم در این روزگار پرمشغله چیست؟
شاید در یک نگاه غیر دقیق گفته شود که شما سالن ورزشی بسازید مردم ورزش می کنند. ولی نهضت سالن سازی در دولت قبل به چه میزان فعالیت فیزیکی مردم را افزایش داد؟
سالها پیش در کشور المان با همین توجیه که افزایش تعداد سالن ها موجب افزایش فعالیت فیزیکی میان مردم با تعریف ورزش همگانی خواهد شد، هزاران سالن ساخته شد ولی با کمال تعجب، تغییر معنا داری در میزان زمان فعالیت فیزیکی رخ نداد.
در ایران نیز با یک نگاه عمومی (که ممکن است اشکال هم داشته باشد) به نظر نمی رسد سالن سازی های ده سال گذشته تغییری در میزان ورزش همگانی داشته باشد.
امروزه راهکار افزایش فعالیت فیزیکی صرفا احداث سالن های ورزشی و آموزش خالی در مورد اهمیت فعالیت فیزیکی نیست و بهترین کار تدبیری است که بوسیله آن محیط و مبلمان شهری به نوعی طراحی می شود که ورزش و فعالیت فیزیکی بخشی از زندگی روزمره شهروند می گردد و فرد برای انجام فعالیت ورزشی نیازی به شال کلاه کردن برای رفتن به سالن ورزشی ندارد.
تصور کنید که شما در شهری زندگی کنید که خطوط گسترده مترو در آن در دسترس است و مراکز عمده خرید، دانشگاه ها، پارک ها،مصلا ها، فرودگاه هاو ... به ایستگاههای مترو متصل اند.
قیمت بلیط مترو حداقل یک بیستم قیمت سفر خودرویی است و راه به راه ایستگاههای رایگان دوچرخه برای شهروندان وجود دارد.
خیابان ها خطوط گسترده برای پیاده روی و دوچرخه سواری دارد. این چنین شهری که در حال حاضر برای ما تخیلی بیش نیست در بسیاری از کشورهای اروپای مانند هلند، آلمان، ایتالیا وکشور های آسیایی مانند ژاپن و مالزی سالهاست برای شهروندان فراهم شده است . به عنوان مثال در مطالعه ای در سال 1995 نشان داده شد که حدود 50 در صد از سفرهای شهری در هلند با استفاده از دوچرخه و با پای پیاده انجام گرفته است و در مابقی 50 درصد هم سهم بالائی، متعلق با وسایل حمل و نقل عمومی است.
در یک چنین شهری احتمالا گزینه اول شما برای سفر های شهری به محل کار، دید و بازدید، رفتن به مدرسه و دانشگاه و ... استفاده از مترو، دوچرخه و پیاده روی خواهد بود و این رفتار که به طور ناخود اگاه از طریق ایجاد زیر ساخت و طراحی مبلمان شهری در شما ایجاد شده است برای شما حداقل در هفته 30 کیلومتر پیاده روی و دوچرخه سواری را به همراه داشته و ریسک سکتههای قلبی و دیابت شما را بیش از 50 در صد کاهش خواهد داد.
در کنار آن روزانه چند ده لیتر بنزین کمتر خواهید سوزاند، آلودگی کمتری به محیط زیست شهری تحمیل خواهید کرد و در داخل مترو هم فرصتی برای مطالعه روزنامه و کتاب خواهید داشت. این شرایط برای ارتقای سلامت را می توان مفهوم جدیدی بنام"زندگی با ورزش" نامید.
این نتایج یعنی کاهش مصرف بنزین، داشتن هوای سالم، افزایش فعالیت فیزیکی، افزایش ساعات مطالعه همه از آرزوهای دیرینه ماست که متاسفانه فقط و فقط با برگزاری کلاس، گفتگوهای خسته کننده در رسانه و بحث در کانال دکتر سلام قابل رفع نیست.
این تغییرات با ایجاد تفکر استراتژیک برای ارتقای سلامت در مجلس، دولت، وزرا ،استانداران و شهرداران می تواند محقق شود. استراتژی که برای ارتقای سلامت گسترده تر از احداث بیمارستان و کلنیک میاندیشد.
خلاصه اگر می خواهید با افزایش فعالیت فیزیکی مردم از بیماریهای مانند سکته های قلبی، دیابت، سکته های مغزی و ... پیشگیری کنید، باید شهرهایی ایجاد کنید که در آن امکان "زندگی با ورزش" برای مردم فراهم شود.
این مهم در اختیار وزارت بهداشت نبوده و فقط در اختیار دولت، مجلس و شهرداران عزیز این سرزمین است.
*دانشیار گروه پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل