گونتر گراس می گوید: پسرانم از تعریف شغل من می پرسند؛ که چنین پاسخ داده شده است "فرزندان! نویسنده کسی است که بر ضد زمان سپری شونده قلم می زند."
به گزارش فرارو، او در ادامه می گوید: «چنین روش نگارشی این پیش شرط را می خواهد که نویسنده خود را نه فرادست یا گرفتار بی زمانی بلکه یک انسان معاصر ببیند. حتی پا را کمی فراتر می گذارم و می گویم نویسنده باید خود را به دست اتفاقات متناوب زمان سپری شونده بسپارد، دخالت کند، جبهه گیری نمایند و خطرات چنین جبهه گیری هایی البته شناخته شده اند: فاصله مناسب نویسنده ممکن است از بین برود، زبانش در تلاشی است که به هر شکل بخور و نمیری زنده بماند. تنگی روابط در هر زمان ممکن است او را و نیروی تخیلش را که در فضای آزاد تمرین کرده است، به تنگنا بکشاند. نویسنده را خطر تنگی نفس تهدید می کند.»
این ها بخشی از خطابه نویسنده بزرگ آلمانی در هنگام دریافت جایزه نوبل است. گونتر گراس امروز در سن 87 سالگی از دنیا رفت تا به عنوان یکی از سیاسی ترین نویسندگان معاصر به یک عمر فعالیتش پایان دهد.
داستان نویس، شاعر و نمایشنامه نویسی که هم سابقه همکاری با نازی ها را داشت، هم پیکر تراشی کرده بود، هم مجروح جنگ جهانی دوم و هم منتقدی بزرگ برای صهیونیست ها بود.
گونتر گراس در سال 1927 در شهر دانتسیگ لهستان به دنیا آمد.
زندگی او در جوانی تحت تاثیر دو جنگ بزرگ جهانی در اروپا قرار گرفت. گراس در کودکی به هنر علاقه نشان داد و آنگونه که خود می گوید: «دوازده ساله بودم که فهمیدم می خواهم هنرمند شوم.»، زمانی که جنگ جهانی دوم به نزدیکی خانه او رسیده بود.
گراس می گوید: «در سال دوم جنگ بود که ادیب شدن در من به شکل تخصصی شروع شد.»
او تلاش داستان نویسی خود را در همان زمان آغاز کرد. دریک مسابقه داستان نویسی یک نشریه هیتلری شرکت کرد.
گراس زمانی که اولین کتابهایش را می خواند، انگشتش را در گوشش فرو می کرد تا صدای اطراف آزارش ندهد، در آپارتمانی دو خوابه با مادر و خواهرش، او این موقعیت را این گونه توصیف میکند: "مثل ادمی که در قوطی بزرگ شده است."
گراس در جنگ جهانی دوم در سال 1944 سرباز کمکی خلبانان جنگندههای آلمانی بود و در همان سالها به یکی از فرماندهان آلمانی تبدیل شد. او در جریان جنگ جهانی دوم زخمی شد و به یکی از بیمارستانهای نظامی آلمان انتقال یافت. در همان زمانها به اسارت ارتش آمریکا درآمد و تا پایان جنگ جهانی دوم در اسارت ارتش آمریکا باقیماند.
پس از آزادی به کشاورزی پرداخت، تحصیلاتش را ادامه داد. او ابتدا به واسطه اشعارش شهرت یافت و در یک مسابقه رادیویی، در سال 1955 جایزه گرفت. در سال 1959 به فرانسه مهاجرت کرد و در همان سال نخستین رمان خود به نام "طبل حلبی" را منتشر کرد.
کتابی که شهرت جهانی برای گراس به ارمغان آورد.
گونترگراس در طبل حلبی کوتوله کم عقلی را به تصویر میکشد که مدام بر طبل حلبیاش میکوبد و آوارگی 30 سال اول زندگیاش را نقل میکند.
سال ۱۹۶۰ مجددا به برلین بازگشت و تا سال ۱۹۷۲ آنجا سکونت کرد.
طبل حلبی آغاز یک سه گانه به نام "دانتسیگ" بود که در سال 1961 با موش و گربه و سال 1963 با سال های سگی تکمیل شد. سه گانه ای که بی شک از بهترین آثار اوست.
«سهگانه خاطرات» که پنجاه سال بعد از «سه گانه دانتسیگ» منتشر شد، یکی دیگر از آثار مهم گونتر گراس به شمار میآید. این سهگانه شامل «پوست کندن پیاز» (۲۰۰۶)، جعبه (۲۰۰۸) و «کلمات گریم» (۲۰۱۰) است.
«پوست کندن پیاز» زندگینامه خودنوشت گونتر گراس است. او در این کتاب اعتراف میکند که در جوانی عضو بخش جوانان اس اس بوده است. پس از انتشار این کتاب دولت اسرائیل گونتر گراس را از سفر به این کشور منع کرد.
آثار گونتر گراس حاوی طنزهای تلخ و گزنده از دوران جنگ، پس از جنگ و تبعید است. داستان های او مانند آثار دیگر نویسنده معاصر بزرگ آلمانی هاینریش بل، پیچیده و چند لایه است.
گونتر گراس در سال 1999 به خاطر مجموعه آثارش موفق به دریافت نوبل ادبیات شد.
کارهای گونتر گراس جنبههای قوی سیاسی دارد و خود او نیز عضو حزب سوسیال دموکرات آلمان بود. او سال ۱۹۸۲ رسمأ به عضویت این حزب درآمد. ده سال عضو آن بود و سرانجام از حزب استعفا داد. گراس تا پایان عمر طرفدار این حزب باقی ماند.
او در سال 2009 در رقابت انتخابتی به مقابله با آنگلا مرکل و حزب او پرداخت، به اعتقاد گراس نئولیبرال ها عامل بحران در آلمان بودند.
در سال 2010 گراس در گفتوگو با هفتهنامه "اشپیگل" شکوه کرد که نویسندگان جوان با پناه بردن به "راحتطلبی" و آسایش شخصی، از زندگی سیاسی جامعه دوری کردهاند.
او به جوانانی که به فعالیت ادبی روی میآورند، توصیه کرد که خود را از سیاست دور نکشند، زیرا شرایط اجتماعی و سیاسی به دخالت آنها نیازمند است.
او همیشه نویسنده ای سیاسی بود و نسخه هایی اینچنینی برای نویسندگان می پیچید.
گراس از آن دسته روشنفکران آلمانی بود که به شدت به انتقاد از رژیم اسرائیل می پرداخت همین مسئله در سال های پایانی زندگی اش برای او دردسر ساز شد.
او در سال 2012 شعری را منتشر کرد که در آن "اسرائیل اتمی" تهدیدی برای صلح جهانی توصیف و از سیاست "جنگ افروزانه" این کشور در قبال ایران انتقاد شده بود.
پس از انتشار این شعر، رژیم اسرائیل گراس را ممنوع الورود کرد، که با انتقاد شدید این نویسنده نامدار روبه رو شد. گونتر گراس اسرائیل را متهم به دیکتاتوری و با آلمان شرقی مقایسه کرد.
این اتفاقات درباره گونتر گراس در ایران نیز با واکنش هایی همراه بود، شعر او علیه اسرائیل بازتاب گسترده ای پیدا کرد. رییس سازمان سینمایی وقت، جواد شمقدری نامه ای به گراس نوشت و از موضع او تقدیر کرد.