فرارو- تولد یک ملت، ساختهی دیوید وارک گریفیث، در 8 فوریه 1915 میلادی به نمایش درآمد. اما یک قرن بعد، از آن به عنوان نقطهای پررنگ در تاریخ سینما یاد میشود.
به گزارش فرارو به نقل از بی بی سی، تولد یک ملت، حتی صدسال پس از نمایش اولیه خود آن قدرت جذب و القای حس منفی به بیننده را از دست نداده است. فیلمی که همان درآمیختگی ابتدایی را دارد، درخشان و تنفرانگیز! گرچه فیلمی خلاق از نظر تکنیکهای سینمایی محسوب میشود، اما نژادپرستی به شکلی بیپروا در تار و پود فیلم رخنه کرده است.
تولد یک ملت ساختهی دیوید وارک گریفیث است. گریفیث در بازیگری و نمایشنامهنویسی خود را موفق نشان داد، اما نبوغ اصلی او در فیلمسازی نمایان شد. هنری که پیش از او، کسی نتوانسته بود در این مقیاس موفق عمل کند. فیلمی درباره دو خانواده آمریکایی در زمان جنگ داخلی و دوران نوسازی پس از آن. فیلمی که بیش از سه ساعت بود که (با توجه به گزارش نیویورکتایمز آن زمان) 18 هزار نفر و سه هزار اسب را به خدمت گرفته بود. تا 1922 میلادی، بیش از 5 میلیون نفر این فیلم را تماشا کردند.
الن رایس استاد دانشگاه سنترال لنکشایر است که چندین همنشست درباره این فیلم برگزار کرد. او میگوید: «این فیلم گیشهها را تصاحب کرده بود – یک موفقیت تمامعیار. فیلمی که همه برای تماشایش صف میکشیدند.»
این فیلم رکوردی دیگر را در تاریخ ثبت کرد. فیلمی که برای اولین بار در کاخ سفید به نمایش درآمد. اما از یک جهت دیگر هم اهمیت داشت. رایس میگوید: «این فیلم اولین فیلم تمامعیاری بود که از چندین تکنیک فیلمسازی تازه رونمایی میکرد.» گفته میشود که فیلمهایی در سینمای مدرن نظیر «شجاع دل» و «ارباب حلقهها» برای خلق درگیریها از این فیلم الهام گرفتهاند.
آرموند وایت، منتقد فیلم در مجلههای نشنال ریویو و آوت مگزین، در رابطه با تولد یک ملت میگوید: «فیلمی است که دوران پس از خود را بنا نهاد. اگر این فیلم نبود، ما این شکل روایت در سینما را نداشتیم. تولد یک ملت، بیشک، قدرت بالقوه سینما را به ما نشان داد.»
این فیلم ساختار روایی را ابداع کرد که همچنان در سینمای هالیوود از آن استفاده میشود.
پاول مک اِوان که مؤلف چهارمین کتاب از سری بی.اف.آی کلاسیک درباره این فیلم است میگوید: «قصه این فیلم یک روایت جذاب از تاریخ است، دو خانواده که به دلیل جنگ از هم دور شدهاند و یک داستان عاطفی که در قلب قصه روایت میشود... تایتانیک هم به همین شکل بود. اغلب این فیلمها مانند آن هستند... و اینگونه فیلمهای جدید روایت میشوند.»
دو قدم به عقب در بزرگی این فیلم شکی نیست. اما یک نکته در تمام نقدهایی که از آن نوشته شده بزرگنمایی میکند: رویکرد نژادپرستانههایی که در فیلم وجود داشت.
اِلن اسکات مولف «حقوق مدنی در سینما» است که به تازگی چاپ شده است.
او درباره این فیلم میگوید: «این فیلم یکی از نژادپرستانهترین فیلمهایی است که تاکنون ساخته شده است. شاید بتوان گفت نژادپرستانهترین فیلم. تولد یک ملت در واقع مجازات بدون محاکمه را یک مسئله مثبت ارزیابی میکند. سیاست این فیلم این است که نشان دهد باید سیاهپوستان را بودن محاکمه و مجازات کرد. به همین دلیل است که مفهوم نژادپرستی در فیلم رخنه کرده است.»
گریفیث سال بعد فیلم تعصب (intolerance) را ساخت. برخی میگویند او این فیلم را برای عذرخواهی نسبت به نژادپرستی مطرح شده در فیلم قبلیاش ساخته است
اینکه چرا گریفیث این فیلم را به روی پرده آورد جای تعمق فراوانی دارد، اما دلیل آن هر چه که باشد به نمایشنامهی «کلانس من» نوشته توماس دیکسون برمیگردد.
مک اِوان میگوید این مشکل به داستان اصلی مربوط است: «دغدغه این فیلم این بود اعطای حقوق مدنی به سیاهپوستان اشتباهی فاحش بود. چرا که آنها جنایاتی وحشتناک را مرتکب میشدند، و کو کلاکس کلان [سازمانهای همبستهای در آمریکا، در گذشته و امروز، که پشتیبان برتری نژاد سفید، نژادگرایی، ضدیت با آئین کاتولیک، بومیگرایی و نفرت نژادی میباشند.] به ظاهر قهرمان افسانههای آمریکا است. از این بدتر نمیشد! کو کلاکس کلان قبل از سال 1915، فعالیتش را متوقف کرده بود. اما با ساخت و نمایش این فیلم، دوباره به فعالیت خود ادامه داد و در 1920 به اوج فعالیت خود رسید. علاوه بر آن، این فیلم حاشیههای نژادی را مطرح کرد که بعدها تکرار و تکرار شد.»
هنر از روی قساوت؟ اما آیا این دید نژادپرستانه از ارزش هنری و تکنیکی فیلم کم نمیکند.
وایت میگوید: «اصلا! آثار هنری ممکن است مورد انتقاد جامعه قرار بگیرند. اما این چیزی از ارزش آنها کم نمیکند. ما در تاریخ با این حقایق روبهرو بودهایم، اما فقط میخواهیم با انکار آنها خودمان را گول بزنیم.»
پیروزی اراده (Triumph of the Will)
پیروزی اراده نام فیلمی تبلیغاتی درباره کنگره حزب نازی است که شاید بتوان آن را با تولد یک ملت برابر دانست. مک اوان میگوید: «این بهترین مقایسه است. کسی نمیتواند قدرت این فیلم را انکار کند، چرا که تکنیک و ایدئولوژی پشت فیلم آن را خطرناک میسازد.»
به مرور زمان تلاش شد تا از نمایش تولد یک مرگ جلوگیری شود. همان اوایل، انجمن ملی رنگینپوستان آمریکا تلاش داشتند تا فیلم را سانسور کنند. با این حال، تلاشها برای توقیف فیلم بینتیجه ماند. زیرا مسائل جنسی و اخلاقی، و نه نژادپرستی، در سینمای آن روزهای آمریکا سانسور میشد. گریفیث و طرفدارانش برای دفاع از خود و مانع از سانسور شدن فیلمش از وکلای زیادی استفاده کردند.
فیلمی محصول زمان خود امروزه، درخواستهای بسیار کمی برای سانسور آن فیلم مطرح میشود. الن اسکات میگوید: «به نظرم فاصله تاریخی فرصتی مناسب برای قضاوت درباره آثار تاریخی را مهیا میسازد.» در واقع، چندین دانشمندان حتی تاکید کردهاند که مردم باید این فیلم را تماشا کنند.
تولد یک ملت، امروز جشن یکصد سالگی خود را برگزار میکند و فیلمی نیست که غبار زمان روی آن بنشیند. تولد یک ملت بخشی از میراث فرهنگی آمریکا است. نمایشی است از تولد یک ملت در سرزمینی که نژادپرستی به وفور در آن یافت میشد. البته، 100 سال پس از تولد یک ملت، گرچه این نژادپرستیهای کمرنگتر شده، اما هنوز هم میتوان ردپای آن را در جامعه امروز آمریکا مشاهده کرد.