bato-adv
کد خبر: ۲۱۴۰۱

خود تکذیبی و آمادگی برای کاندیداتوری!

میم فه

تاریخ انتشار: ۱۷:۵۲ - ۱۷ اسفند ۱۳۸۷
این آقای خوشوقت ما  خیلی مظلوم است. بیشتر از این جهت که دست ما را باز گذاشته هر راست و دروغی که دلمان می خواهد درباره‌ی ایشان بنویسیم. یعنی اصولا اصلاح‌طلب‌های تیریپ "سید مظلوم" همه از این بابت مظلومند، آقای خوشوقت هم هکذا. 

تنها کاری که در برابر حرف‌هایی که علیه‌شان ساخته و پرداخته می شود بلدند بکنند این است که گردنشان را کج کنند و آنقدر به طرف نگاه کنند که از روز برود. حالا یکی می‌شود حسین شریعتمداری که هرچقدر آقای خاتمی یازده سال تمام نگاهش کند که حیا کند و از رو برود نمی‌رود، (یعنی اصولا با هرگونه "رفتن"، چه از کیهان باشد چه از رو، بیگانه است) اما یکی هم می‌شود میم فه که تحمل 24 ساعت نگاه شماتت ‌بار آقای خوشوقت را هم ندارد. 

البته اگر نخواهم ریا کنم مساله نان هم هست. نان بعضی‌ها در از رو نرفتن و دریدگی است، بعضی ها با این کارها نانشان آجر می‌شود. ای بسا اگر کسانی پول و امنیت و کاغذ و دفتر و دستک و ارتباطات خاص امنیتی برای ما به وجود می آوردند که از رو نرویم، اصلا نمی‌رفتیم؛ حتی ملت را به ترور هم تهدید می‌کردیم. ولی با وضعیت ما این کارها آخر و عاقبت ندارد. یک وقت می بینید همین آقای خوشوقت که ماخوذ به حیا بودنشان زبانزد خاص (و نه عام! – ایشان اصولا با عوام کاری ندارند) هست، به خاطر نشر اکاذیب پی در پی من از کوره در برود و به خانم یزدانی فرمان بدهد که من بعد به جای واژه‌ی امیدبخش و ایده‌آلیستی "ان شالله ماه بعد دستمزدهای عقب افتاده‌تون رو یکجا می‌دیم" واژه‌ی نامانوس و رئالیستی "اصلا پول مول خبری نیست..." را تحویل من بدهد. آنوقت آدمی مثل میم فه که به امید زنده است مجبور خواهد شد از گشنگی (که یک درجه بدتر و عوامانه‌تر از گرسنگی است) بمیرد. 

از این‌رو وقایع مطلب پیشین را به شدت تکذیب می‌کنم. چنان چیزی رخ نداده بود و تمامی آن مکالمات زاییده‌ی ذهن بیمار و کج‌اندیش من بود. نه چنان مکالمه‌ای شکل گرفت و نه اصولا آقای خوشقوت دغدغه دستمزد و این چیزها را دارد که به خاطر آن بخواهد به جای طنزهای من فقط کامنت‌ها را منتشر کند. یعنی شان ایشان اجل از این حرف هاست. تیپا و اینجور چیزهای کارآمد هم ابدا تا حالا نه کسی از رئیس ما دیده و نه شنیده و نه خورده. 

یعنی اصولا محال است کسی یک چایی با آقای خاتمی بخورد و بعد از آن اهل هرگونه کار کارآمدی باشد چه رسد به آقای خوشوقت ما که اگر حجم چایی‌هایی که ایشان با اوشان خورده را روی هم بریزند دریاچه ای می شود که تایتانیک را هم با تمام مسافرانش می‌شود تویش غرق کرد (به استثنای رز و آن ماشین قدیمی بخار گرفته که خیلی حیفند!) 

تنفس دهان به دهان را هم از خودم درآوردم که بار جنسی ماجرا و جذابیت داستان را بیشتر کنم. همه‌اش که نمی‌شود فیلم فلان مقام زنجان و بهمان مقام تویسرکان را تماشا کنید یا بروید بیسار سایت از فانتزی‌هایش آویزون شوید! فرارو باید بالاخره تا حدودی این قبیل خواسته‌های شما را برآورده کند؛ منتها ببخشید که از من و آقای خوشوقت بیش از این برنمی‌آید...

پیشنهاد ریاست جمهوری
هرچقدر خواننده ها مطالب من را می خوانند و لذت می برند (؟) من هم از خواندن نظرات ارسالی بعضی خواننده‌ها لذت می‌برم. علما به این روش می‌گویند "تلذذ به وجه حلال"؛ اما من اسمش را می‌گذارم "دمتان گرم؛ خیلی باحالید!" 

یکی از این نظرات باحال این بود: 

میم فه عزیز در فرارو و آینده که هیچ اگردر گذشته هم باشی دوستت داریم و با تو هستیم پیشنهاد میکنم به جهت وزن کشی سیاسی و همان چانه (پوزه) زنی هم که شده کاندید ریاست جمهوری دهم شو که حتما" رای میاوری بعد هم مثل بعضی ها ریاست جمهوری را مادام العمر کن و سلسله پادشاهی چاوز ...... آخ ببخشید میم فه را پایه گذاری نما بعنوان قدردانی هم که شده ما را بعنوان مدیر عامل سایپا منصوب کن ما هم بعد از مینیاتور میرویم و یک کوبیسمی ، سیاه قلمی ، سورریالیسمی چیزی تولید کرده و به عنوان هدیه حزب طوفان زورکی خدمت به شما تقدیم میکنیم. شما هم با تولید فله ای آمار مارا با 700000 پله ارتقا به عنوان قدیمی ترین و بزگترین و پیشرفته ترین خودرو ساز کاینات معرفی میکنی. فکرش رو بکن ..... خیلی باحال میشه ها 

بدفکری هم نیست. منصفانه هم که نگاه کنیم وضعم در مقایسه با سایرین زیاد بد نیست: از میرحسین مصمم‌تر هستم، از خاتمی قاطع‌ترم، از کروبی کمتر دشمن دارم، از پورمحمدی خوش‌سابقه‌ترم، پشتوانه تئوریکم از قالیباف کمتر نیست و از احمدی‌نژاد هم که کلا...! 

منتها همانطور که می دانید آدم خوب نیست بی دعوت برود جایی. اگر از طریق بخش نظرات همینجا (که آن گوشه است) از من دعوت کنید که برای نجات کشور از وضعیت فعلی پا پیش بگذارم می آیم وسط. لازم نیست کار زیادی بکنید، همین که مثل این دوستمان کامنت بگذارید و توانایی‌های من را یادآور شوید کافیست. 

من را خیلی پرشور دعوت کنید، ببینید چه‌ها می‌کنم. حتی به قول آقای خاتمی حاضرم فداکاری هم بکنم. برنامه هم الحمدلله هست آنهم از نوع قانونی و شرعی‌اش! خوب دعوت کنید دفعه بعد رو می کنم... خدا را چه دیدید شاید ما هم رئیس جمهور شدیم؛ مگر ما چه‌مان از بعضی‌ها کمتر است؟ 



برچسب ها: طنز
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین