
محمد رضا باهنر
"انتخابات آتی رای مردم به صفر یا یك است"، این تعبیری است كه محمدرضا باهنر نائب رئیس مجلس هشتم , با تكیه بر آن به ارزیابی فضای انتخابات ریاستجمهوری دهم به سبب ورود سیدمحمد خاتمی به عرصه این رقابت میپردازد.
اگرچه در میان سخنان باهنر تعبیری مبنی بر حمایت از كاندیداتوری محمود احمدینژاد به صراحت به چشم نمیخورد اما تلاش برای رسیدن به اجماع در اصولگرایان امری است كه وی به خاطر بازگشت خاتمی به عرصه سیاست و مقابله با پیروزی اصلاحات آنرا ضروری میداند.
ارزیابی فضای انتخابات ریاستجمهوری دهم،ارزیابی چگونگی تعامل مجلس و دولت ،علل تشكیل فراكسیون پیشرفت و عدالت، بودجه سال آتی كشور، گزارش دیوان محاسبات در مورد تخلف یك میلیارد دلاری دولت از حساب ذخیره ارزی در سال 85 ،از محورهای گفتوگوی خبرنگار "ایلنا" با باهنر است.
مشروح این گفتوگو به شرح زیر است؛
به دنبال اعلام رسمی محمد خاتمی برای ورود به عرصه انتخابات فضای انتخابات ریاست جمهوری آتی را چگونه ارزیابی میكنید؟
ـ به عقیده بنده به طور قطع این انتخابات دوقطبی خواهد شد؛ چرا كه از یك طرف اصولگرایان تلاش خواهند كرد كه بر سر كاندیداتوری احمدینژاد به تفاهم برسند و از سوی دیگر اصلاحطلبان سایر كاندیداهایشان مانند كروبی را به انصراف از حضور در انتخابات تشویق و هدایت خواهند كرد لذا باید از هماكنون آماده تبلیغات تند,تیز و سفت احزاب باشیم البته مردم دراین فضا نمیتوانند به اندازهای كه میباید,حق انتخاب داشته باشند و مجبور خواهند بود همانند كامپیوتر بین صفر و 1 , یكی را انتخاب كنند چرا كه هیچ انتخابی جز این نخواهند داشت.
ما امیدواریم كه احزاب كشور اینبار اخلاق انتخاباتی را در خود تقویت كنند. به این معنا كه اگر شكست خوردند، فكر نكنند كه دنیا به آخر رسیده و شروع به كارشكنی كنند و اگر هم پیروز شدند, فكر نكنند كه این آخرین انتخابات كشور است.
به نظر شما در انتخابات آتی كدام جریان شانس پیروزی بیشتری خواهد داشت؟
ـ به نظر بنده در انتخابات ریاست جمهوری آینده گفتمان كاندیداها خیلی موثر است به همین دلیل نمیتوان از هماكنون گفت كه اصلاح طلبان پیروز هستند یا اصولگرایان،اما مسلم است كه مردم در این دور از انتخابات به برنامههای كاندیداها رای خواهند داد و رای آنها به برنامههایی خواهد بود كه قابل اجرایی شدن باشد لذا كاندیدایی موفق است كه مردم باور كنند حرفهایش شعار صرف نیست، بلكه نشانههایی از واقعیات اجراییشدن دارد.
مردم در انتخابات آتی تعلقات حزبی را در نظر خواهند داشت اما من فكر میكنم در انتخابات پیش رو تبلیغات برنامهمحور بیشتر جواب خواهد داد؛ به این معنا كه هم خاتمی و هم احمدینژاد باید بیایند و بگویند كه مردم؛ اینها نقاط ضعف ما بوده و ما آنها را قبول داریم و برای آنها این برنامهها را خواهیم داشت.
پیش از این در مقام دبیر كل جامعه اسلامی مهندسین اعلام كرده بودید كه شرط و شروطهایی برای حمایت از احمدینژاد خواهید داشت آیا این شرط و شروطها همچنان باقی است ،شروطتان بر چه محورهایی استوار است؟
ـ حتما نقدها و شرطهایمان را با احمدینژاد مطرح میكنیم تا انشاءالله به نتیجه برسیم و امیدواریم این تفاهم حاصل شود، به هر حال اگر ما بخواهیم این شرط و شروطها را پررنگ كنیم, تبدیل به نقدهای انتخاباتی میشود اما محور این نقدها این است كه دولت نهم به عنوان یك دولت اصولگرا میبایست سیاستهای راهبردی مشخصی را در بعد اقتصاد, فرهنگ و سیاست داشته باشد كه تعریفشده و منسجم باشد اما متاسفانه ما بعضا باید خیلی تلاش كنیم كه بفهمیم دولت نهم چه كاری انجام میدهد و این اصلا برای یك دولت خوب نیست.
ما هنوز نمیدانیم دولت نهم سیاستهای راهبردیش چیست لذا تصور میكنیم دولت نهم سیاست راهبردی مشخصی ندارد و یا حداقل اینكه نتوانسته بگوید سیاستش چیست.
ما به هر صورت و در هر بعدی باید سیاست راهبردی مشخصی داشته باشیم به عنوان مثال اگر بنده رئیسجمهور بودم سیاستهایی را محور عمل قرار میدادم كه ما را به چشمانداز بیست ساله نظام نزدیكتر كند و در بعد اقتصادی محور سیاستهای من سیاستهای اقتصادی چشمانداز بیست ساله خواهد بود و هیچ سیاستی را به آن ترجیح نمیدادم، مثلا حتی فرض كنید كه به خاطر خوشحال كردن كوتاهمدت مردم, سیاست چشمانداز را تغییر نمیدادم یا نادیده نمیگرفتم چرا كه به عقیده من، ما نباید از سیاستهای چشمانداز جا بمانیم اما متاسفانه این نمود را ما از دولت نهم نمیبینیم كه برنامه راهبردی مشخصی داشته باشد كه محور كارش باشد و مشخص و تعریف شده باشد كه در هر حالت به سمت آن حركت میكند.
بنده فكر میكنم یك دولت اصولگرا حتما باید برنامه داشته باشد البته فقط برنامه كوتاهمدت نداشته باشد و باید در كنار برنامههای كوتاهمدت برنامههای میانمدت و بلندمدت داشته باشد و از همه مهمتر اینكه برنامههای میانمدت و بلندمدت را فدای برنامههای كوتاهمدت نكنند.
با توجه به اینكه نقدهای اصولگرایان به دولت نهم بیشتر شده, شانس احمدینژاد را برای پیروزی در انتخابات آتی را چگونه ارزیابی میكنید؟
ـ وضع احمدینژاد وضع خوب و پیروزمندانهای است و فكر میكنم مردم در انتخابات آتی مجددا از وی استقبال كنند،البته باید فضای انتخابات بیشتر از اینها روشن شود اما در مجموع, اصولگراها شانس بیشتری نسبت به اصلاحطلبان در انتخابات دارند. همچنین در مجموعه اصولگرایان شانس احمدینژاد بیشتر از سایر كاندیداها است. باز هم تاكید میكنم كه باید منتظر زمان باشیم تا بتوانیم قاطعانه اظهارنظر كنیم.
به دنبال تشكیل فراكسیون پیشرفت و عدالت و ریاست شما بر آن, گفته میشود كه این فراكسیون برای فعالیت انتخاباتی در پارلمان تشكیل شده و به گونهای است كه قصد نقد دولت را دارد. علت تشكیل این فراكسیون چه بود و آیا شما آن را در راستای انشقاق اصولگران میدانید؟
ـ در پاسخ به سوال شما باید بگویم كه اصولگرایان در مجلس هشتم بیش از 200 نفر هستند و فراكسیون اكثریت فراكسیون بزرگی است. واقع امر هم در ابتدای تشكیل این فراكسیون ما در اساسنامهاش آوردیم كه اعضا میتوانند برای انسجام بیشتر در فراكسیونهای كوچكتری عضو و فعال شوند، در صورتی كه امر بر موضع اصولگرایی و بر تصمیمات كلان اصولگرایان دایر شد, باید موضع فراكسیون اصولگرایان را در فراكسیونهای زیرمجموعه ترجیح داد.
تشكیل این فراكسیونها در واقع لابیهایی در داخل یك فراكسیون بزرگ است چرا كه ممكن است در فراكسیون اكثریت در برخی مواقع و مواضع اختلافنظرهایی وجود داشته باشد. مثلا یكی از مواردی كه باعث اختلافنظر در بین فراكسیون میشد بحث حمایت از دولت بود.
بعضیها معتقدند كه حمایت از دولت باید همهگونه باشد و به همین دلیل هم رفتند و فراكسیون انقلاب را به وجود آوردند اما برخی دیگر معتقدند كه نباید در حمایت از دولت افراط و تفریط كرد و با سبك و سنگین كردن موضوعات باید در مورد حمایت از دولت عمل كرد.
فراكسیون پیشرفت و عدالت و فراكسیون انقلاب و در مجموع طیف اصولگرایان تحولخواه سه طیفی هستند كه در داخل فراكسیون اكثریت تشكیل شدهاند و برای تصمیمگیریهای خود و پارلمانی با هم لابی میكنند اما اگر در جایی تصمیم فراكسیون تصمیمات كلان باشد, همه ما از تصمیمات شورای مركزی فراكسیون اصولگرایان تبعیت میكنیم.
هدف از تشكیل فراكسیون پیشرفت و عدالت چه بود؟
ـ ما فكر كردیم كه همه اصولگرایان در بعضی از مواضع نمیتوانند هماهنگ باشند. نمونه آن هم بحثهای اقتصادی یا همان بحث طرح تحول اقتصادی و میزان حمایت از دولت نهم و شخص رئیسجمهوری است و در این میان, عدهای فكر میكنند كه از هر حرفی كه رئیسجمهوری میزند باید حمایت كرد، اما برخی دیگر معتقدند باید برای حمایت از دولت نهم و احمدینژاد, موضوعات را سبك و سنگین كرد.
آیا فراكسیون پیشرفت و عدالت به جای حمایت همهجانبه از دولت نهم و احمدینژاد, درصدد سبك و سنگین كردن موضوعات است؟
ـ بله،ما در ضمن اینكه همسو و همراه شخص رئیسجمهوری و دولت نهم هستیم اما این امر مانع از این نمیشود كه مجلس به وظایف قانونیاش عمل نكند؛ چرا كه اگر ضعفی وجود دارد اصولگرایان باید ضمن اینكه از دولت حمایت میكنند درصدد رفع ضعفها هم باشند البته باید بدانیم كه ما هم فقط یك رای حقوقی داریم، ولی با استفاده از نفوذ كلام و لابیها سعی میكنیم مسائل را رصد كنیم و موضع مناسب را اتخاذ كنیم.
مدتی است كه بحث تعامل دو قوه بیشتر از هر زمان دیگری مطرح میشود به نظر شما ویژگی تعامل دولت و مجلس چیست؟
ـ ما هر سه قوه قضاییه, مقننه و مجریه باید در محدوده اختیارات و وظایف خودمان ضمن اینكه حتما به وظایف خود عمل میكنیم، باید به دنبال فراهم آوردن مسیر تحقق اهداف چشمانداز باشیم این به معنای گرفتن اختیارات از یك قوه و دادن آن به یك قوه دیگر نیست؛ چرا كه هدف از تعامل این است كه سه قوه جوری عمل كند كه با هم همپوشانی داشته باشند البته اینكه سه قوه روی یك خط راه بروند كار سختی است و همكاری و تعامل زیادی را میطلبد، اما نباید هم جوری عمل شود كه در جامعه اینگونه تلقی شود كه مثلا مجلس و دولت رقیب هم هستند.
مجلس, دولت و قوهقضاییه باید طبق تعریف وظایفشان در قانون اساسی در كنار هم و با هم به فعالیت بپردازند نه اینكه هر جا كه دولت میخواهد، پایش را فراتر بگذارد و یا بالعكس از حدود و اختیارات قانونی خود كنارهگیری كند. در ضمن اینكه جو عمومی جامعه نباید به این سمت هدایت شود كه مردم احساس كنند، این سه قوه با هم رقیب هستند.
به نظر میرسد مجلس برای ایجاد تعامل با قوه مجریه بیشتر از دولت درصدد همكاری و تعامل است تا جایی كه برخی از صاحبنظران اعلام میكنند مجلس پشت دولت ایستاده و فقط در صدد هموار كردن مسیر برنامههای دولت است،شما اینطور فكر نمیكنید؟
ـ در این باره دیدگاههای مختلفی وجود دارد كه در این بحث هم نمیگنجد، اما من فكر میكنم كه مجلس خیلی برای ایجاد این تعامل تلاش میكند،مجلس در بعضی اوقات از حقوق خود هم كنار میرود، این درحالی است كه دولت بیشتر از اینها از مجلس توقع همكاری دارد و به همین دلیل هم گهگاهی بحثهایی بین دو قوه صورت میگیرد.
حدود ده ماه از فعالیت مجلس هشتم سپری شده است شما عملكرد هیاترئیسه این مجلس را چگونه ارزیابی میكنید؟
ـ با توجه به تجربهای كه من به واسطه حضورم در مجلس شورای اسلامی به دست آوردم، فكر میكنم كه برای اظهارنظر كردن در مورد فعالیت هیاترئیسه و یا كل مجلس زود است؛ چرا كه باید دو یا سه تا كار اساسی در مجلس مورد نظر انجام شده باشد لذا اینكه الان بخواهیم بگوییم مجلس هفتم ضعیف بوده یا قوی خیلی درست نیست چرا كه ما ابتدا باید ببینیم كه مجلس هشتم در تصویب قانون بودجه چگونه عمل میكند اما خوب مجلس هشتم هنوز بودجهای تصویب نكرده است و لوایح و طرحهای در دست بررسی او هم معمولی بوده به جز بودجه امری كه در كارنامه مجالس تاثیرگذار است. رای به كابینه دولت جدید است لذا به دنبال تصویب بودجه و تشكیل كابینه آتی میتوان در مورد عملكرد مجلس و در راس آن هیاترئیسه اظهارنظر كرد.
به دنبال اعلام موجودیت فراكسیون پیشرفت و عدالت گفته میشود كه حمایتشان از دولت نهم كمرنگتر از مجلس هفتم شده است آیا این امر به دلیل فضای انتخابات است؟
ـ بنده به واسطه ریاستم در فراكسیون پیشرفت و عدالت و نائبرئیسی مجلس مواضع متفاوتی دارم چرا كه بالاخره در هر موضوعی كه كار كنم برخوردهای متفاوتی دارم، به این معناكه باید در هیاترئیسه به وظایف هیاترئیسهای خود عمل كنم و در موضع حزبی به گونهای دیگر. بالاخره همه میدانند كه من در جرگه اصولگرایی هستم و تغییر موضع هم ندادهام؛ چرا كه اصلاحطلبان چه تندرو باشند چه كندرو ،رقیب خود میدانم. البته اگر قرار باشد امر دائر شود بر انتخاب بین یك اصلاحطلب تندرو و ساختارشكن و اصلاحطلب عاقل طبیعی است كه اصلاحطلب عاقل را ترجیح میدهم و همه تلاشم را میكنم كه فردی كه به اصولگراها نزدیكتر است، رای بیاورد. البته منظورم از تلاش, تلاش حقوقی و قانونی است اما ممكن است كه به كاندیدای اصولگرایان نقدهایی داشته باشم كه بدون تردید نقدها را عنوان میكنم ولی هیچ وقت رقیبش را به او ترجیح نمیدهم. این موضع تشكیلاتی و حزبی بنده است.
یك موقع هم هست كه موضع من موضع مجلس است و در موضع سمت مجلسی بنده شرایطم فرق میكند لذا به همین منظور در فراكسیون پیشرفت و عدالت هم تصویب كردیم كه بنا به موضع مجلسی اصلا مصلحت نیست در انتخابات وارد شویم، بنابراین یك وقت است كه بنده به عنوان یك عضو هیاترئیسه مجلس در قبال دولت موضع میگیرم و وقت دیگر به عنوان حزب یك حزب كه میتواند منتقد هم باشد. البته ممكن است بنده برخی تعاریف اصولگرایی را نداشته باشم اما علاقه, ارتباط و اتصالم به بخش اصولگرایی نه یك ذره كم شده و نه ارادتی به اصلاحطلبان پیدا كردهام و همانجوری كه بودهام، هستم.
حتی اگر كاندیدای اصلاحطلب شخصی چون میرحسین هم باشد،آیا كاندیدای تندرویتان را به او ترجیح میدهید؟
ـ من خواهشم این است كه وارد این بحث نشویم، چون ایشان برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی نكردهاند و اگر هم بخواهیم نقاط ضعف و قوت وی را هم بگوییم جفاست، اما اگر ایشان آماده حضور در انتخابات شدند حتما نقاط مثبت زیادی دارند البته ابتدا باید مشخص شود كه مهندس موسوی كاندیدای مستقل است یا كاندیدای واحد اصلاحطلبان. بعد هم باید دید بقیه كاندیداها چه كسی هستند.
به نظر میرسد كه در سالهای اخیر لوایح متممی و اصلاحیه دولت برای جبران كسری بودجه افزایش یافت و همین امر نقدهای صاحبنظران را به دنبال داشته، علت این كسریهای متداول در بودجه را چه میدانید؟
ـ ما در سال جاری،اصلاحیه یا متمم بودجه زیادی نداشتهایم، در سال جاری دولت فقط دو بار تقاضای جبران كسری بودجه در قالب لوایح اصلاحی یا متمم بودجهای داشتهایم كه یكی متمم 5/4 میلیارد دلاری مربوط به جبران خسارت خشكسالی و سرمازدگی كشاورزان بود و دیگری اصلاحیهای 5 تا 6 هزار میلیارد تومانی برای انتقال بودجه عمرانی به بودجه جاری به منظور تامین هزینههای جاری دولت كه خیلی متفاوت با سالهای گذشته هم نیست. در سالهای گذشته هم این اصلاحیهها معمول بود البته شاید قابل احصاء نبوده اما وجود داشته و تقریبا ما هیچ سالی نبوده كه كسری بودجه نداشته باشیم.
پس علت اینكه دولت نهم بیشتر از دیگر دولتها به كسری بودجه متهم میشود، چیست؟
ـ در دولت نهم نقدها به عملكرد اقتصادی دولت بیشتر شده كه دلایل خاص خود را دارد, كه البته در این بحث جا نمیگیرد،یك علت دیگر هم آن است كه كسری بودجه و عدد و ارقام آن از همان ابتدا كه دولت لایحه بودجه را به مجلس ارائه میكند، مشخص است اما به دلایلی یا این كسری بودجه را جا میاندازد یا اینكه تامین آنرا تا آخر سال به تاخیر میاندازد.
چرا دولت با علم به اینكه لایحه بودجه دچار كسری است آنرا به مجلس میدهد و مجلس هم به لایحه بودجهای كه كسری آن مشهود است رای میدهد و آنرا اصلاح نمیكند؟
ـ دلایل مختلفی وجود دارد از جمله اینكه دولت میخواهد بگویید در بودجه موردنظر درصد بودجه جاری را افزایش نداده است و فقط بودجه عمرانیاش رشد كرد تا لایحه بودجه یك نمك و مزه خاصی داشته باشد،در مجلس هم بعضیها معتقدند كه اگر در ابتدای هر سال درصد بودجه جاری را كامل بدهند هزینهها بیشتر میشود و باز هم دولت وسط كار طلب بودجه جاری بیشتری میكند، بنابراین همان بهتر است كه تكمیل بودجه جاری بماند آخر سال آن چیزهایی كه واقعا كمبود است دولت متمم بودجه بدهد .در مقابل بعضی دیگر معتقدند كه در حالت وفور بودجه كسی صرفهجویی نمیكند اگر بودجه منقبضی باشد بیشتر صرفهجویی میشود.
طبق گزارش دیوان محاسبات حدود 1 میلیارد دلار از پول فروش نفت در سال 85 به حساب ذخیره ارزی واریز نشده است و منابع هزینهكرد آن نیز مشخص نیستند و به اصطلاح این پول گم شده است، مجلس چگونه در این قضیه وارد میشود؟
ـ باید بگویم كه به اصطلاح عرفی ممكن است مقداری از بودجه حیف یا میل شود كه این دو با هم متفاوند و خیلی فرق میكند البته فضای اینها عیب است، اما نباید خرج شود و رسانهها نباید جوری بنویسند كه برداشت شود، دزدی شده اما نه چنین امری وجود ندارد در گزارش تفریغی كه دیوان محاسبات میكند، بحث اولیه مطرح میشود بعد از آن هزینهكردهای غیرقانونی از سوی هیات عمومی و دادستانی دیوان محاسبات بررسی میشود و افرادیكه در این قضیه متهم هستند، محاكمه میشوند و برای آنها مجازات تعیین میشود. در مواردی هست كه خدایی نكرده اختلاف و دزدی در بیتالمال میشود كه دیوان محاسبات پرونده را به دستگاه قضایی ارجاع میكند.
نقش نظارتی مجلس در این قضیه چیست؟
ـ نقش ما در مجلس این است كه وقتی دیوان محاسبات به ما گزارش میدهد، مجلس گزارش را پیگیری میكند و پیگیری ما به معنای صدور حكم نیست. ما حكم صادر نمیكنیم؛ چرا كه حق صدور حكم نداریم ما به عنوان متولی امر ناظر بر عملیات اجرایی دولت هستیم و اینكه اینكار به نتیجه نهاییاش برسد كه البته یا در دیوان یا در دادگاههای قضایی پیگیری خواهیم كرد و در واقع تكلیف،تخلفیك میلیارد دلاری دولت را از حساب ذخیره ارزی در سال 85 روشن میكنیم.