
فرارو- مقامات آمریكایی آن را به عنوان نشان آرامی از حسن نیت تلقی كردند: در اكتبر، دولت ایران به چند وبلاگ نویس ایرانی اجازه داد به آمریكا سفر كنند تا در باره انتخابات ریاست جمهوری مطلب بنویسند. ولی چند دقیقه قبل از سوار شدن بر هواپیما در تهران، مقامات امنیتی تصمیم خود را عوض كردند و گذرنامه های وبلاگ نویسان را مصادره نمودند.
فریبا پژوه، یك وبلاگ نویس 28 ساله كه قرار بود به مدت سه هفته از دانشگاه ها و روزنامه های آمریكایی از جمله از دانشگاه هاروارد بازدید به عمل آورد، گفت "مثل یك رؤیا بود."
سفری كه ناگهان متوقف گردید نشان دهنده كشمكش قدرت در درون دولت ایران بر سر این است كه چگونه با دولت جدید (آمریكا) - و شاید پذیرا تر- ارتباط برقرار كرد. یك جناح با گفت و گو و تبادلات فزاینده با آمریكایی ها موافق است در حالی كه گروهی دیگر كه ظاهرا قدرتمند تر است با چنین تماس هایی مخالف است.
ولی سفر لغو شده وبلاگ نویسان حتی با وجودی كه دو دولت درگیر در مباحثات داخلی در مورد امكان برقراری روابط مجدد هستند، نقش مهم اینترنت را در شكوفایی ارتباطات بین ایران و ایالات متحده نشان می دهد.
سه دهه پس از آن كه ایالات متحده روابط دیپلماتیك خود را با ایران قطع كرد، وبلاگ نویسی و نامه های رایانه ای به وسایل ارتباطی مهمی بین دو كشور و حتی اغلب اوقات مباحثات زنده ای بین مقامات دو كشور و شهروندان عادی تبدیل شده است.
گلی عامری مشاور وزیر خارجه آمریكا در امور آموزشی و فرهنگی طی سخنانی در اوایل سال جاری در تأكید بر تلاش هایی برای نزدیك شدن با مردم عادی ایران به كنگره گفت "اینترنت مهم ترین متحد ماست."
ایران با داشتن حدود 60 هزار وبلاگ نویس، یكی از محیط های بسیار فعال در جهان است و در این زمینه در سراسر خاورمیانه پیشی گرفته است. رییس جمهور محمود احمدی نژاد در سال های 2006 و 2007 حتی در زمانی كه ایالات متحده از او پرهیز می كرد و رسانه های آمریكایی او را به عنوان فردی خطرناك و بی ثبات تصویر می كردند، از وبلاگ برای تماس با مردم آمریكا استفاده كرد.
او در مطلبی در سال 2006 نوشت "مردم شریف آمریكا، به نظر من بسیار غیر حتمل است كه شما مردم آمریكا نسبت به هزینه كردن میلیاردها دلار از خزانه شما در سال برای این بلای نظامی در عراق راضی باشید."
عده ای از مردم آمریكا با تندی جواب دادند. یكی از آنها كه خود را نیكلاس معرفی كرد نوشت "شما یكی از احمق ترین رؤسای جمهور هستید. اطمینان دارم كه نیمی از اظهاراتی كه در این وبلاگ نوشته شده، كاملا جعلی است و به عنوان تبلیغ استفاده شده است."
سال گذشته، وزارت خارجه آمریكا نیز از وبلاگ نویسی برای تعامل با مردم ایران استفاده كرد و یك تیم فارسی نویس برقرار كرد تا با مقامات دولت ایران بر روی وبلاگ شان به بحث بپردازند. در آنجا، نمایندگان هر دو دولت در مورد موضوعات مختلف از جمله برنامه هسته ای ایران به بحث پرداختند.
مقامات آمریكایی در حالی كه از تماس با مقامات ایرانی به هر شكل رسمی منع شده بودند، به نظر می رسید از تماس های طولانی بر روی اینترنت و از جمله تماسی كه با علی اكبر جوانفكر مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد داشتند، لذت بردند.
جوانفكر نوشته بود كه "سیاست های هوشمندانه دولت ایران پایه های اقتصاد ایران را تقویت كرده است" و "دشمنان ایران توان یا شعور فهم آن را ندارند."
گروه آمریكایی در پاسخی كه متن آن مورد تأیید وزارت خارجه آمریكا قرار گرفت جواب داد "اگر منظورتان از تقویت پایه های اقتصاد ایران داشتن نرخ دو رقمی بیكاری، تورم بسیار بالا، و جیره بندی انرژی است، در آن صورت درست می گویید كه برای ما مشكل است كه ببینیم و درك كنیم."
در خارج از حوزه رسمی، بسیاری از مردم عادی ایران و آمریكا داستان های مخصوص به خودشان را از روابط دوستانه تر از طریق گپ زدن های اینترنتی دارند.
فرهاد قربانی، روزنامه نگار 24 ساله ای كه برای ایرپانا، بازوی دانشجویی یك خبرگزاری رسمی ایران، كار می كند ، بر روی اینترنت به دنبال كسی می گشت كه بتواند در پیدا كردن قالبی برای درست كردن ویولن از چوب به او كمك كند. وقتی چنین شخصی را در ایالات متحده پیدا كرد، معلمش به او كمك كرد تا پیامی را به انگلیسی برایش بنویسد. آن شخص جوابش را داد و قالب را برای قربانی ارسال داشت.
او گفت "مردم از طریق رایانه با آمریكایی ها تماس برقرار می كنند. صرف نظر از نظرات سیاسی و این كه سیاستمداران چه می گویند ، می خواهیم این گونه روابط فرهنگی با ایالات متحده داشته باشیم."
دولت بوش كه در صدد است بر روی این گونه احساسات سرمایه گذاری كند، اخیرا تصمیم گرفت یك دفتر دیپلماتیك در تهران باز كند. ولی وزیر خارجه كاندولیزا رایس هفته گذشته گفت كه فرصتی برای انجام این كار باقی نمانده و تصمیم در مورد آن را برای دولت اوباما باقی می گذارد.
مقامات ایرانی به نوبه خود به شدت در مورد استقبال از چنین اقدامی اختلاف نظر دارند. و بسیاری از آنها می گویند كه حضور دیپلماتیك آمریكا مداخله گرانه است و می تواند موجب ایجاد صف های طولانی و آشفته كننده برای گرفتن ویزا گردد. ولی برخی خواستار تعامل بیشتر هستند.
بنابراین وقتی "مؤسسه گزارش نویسی برای جنگ و صلح" كه یك سازمان غیر دولتی است و دارای دفاتری در لندن و واشنگتن می باشد ، درخواست گشایش دفتری در تهران را كرد تا وبسایتی را برای معرفی وبلاگ نویسان ایرانی برقرار كند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آن موافقت كرد.
و وقتی مؤسسه مزبور پیشنهاد كرد گروهی از وبلاگ نویسان برای پوشش اخبار انتخابات ریاست جمهوری به آمریكا بروند ، وزارت فرهنگ در صدد بر آمد تا به آن تحقق بخشد و تنها درخواست دو نفر از وبلاگ نویسان را رد كرد.
در ساعت 4 صبح روز 15 اكتبر، ده وبلاگنویس وارد فرودگاه تهران شدند و آماده سفر به نیویورك بودند. ولی درست قبل از سوار شدن به هواپیما، یك مقام امنیتی از راه رسید، از آنها خواست به كنار بروند و چمدان های آنها را گرفت.
پژوه گفت که در این مورد هیچ توضیحی داده نشد. در هفته های بعد حداقل از 7 نفر از 10 نفر آنها بازجویی های طولانی به عمل آمد. گذرنامه هایشان هنوز برگردانده نشده اند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی محمد رضا صفار هرندی از مشخص كردن دلیل لغو سفر وبلاگ نویسان خودداری كرد.