همتای عزیزم، دکتر باراک اوباما! با انتشار خبر انتخاب خانم هیلاری کلینتون به سمت وزارت امور خارجهی کابینهی شما، موجی از شگفتی افکار عمومی و اذهان عوامِ ناآگاه به ریزهکاریهای سیاست را فراگرفت. این افراد با سادهدلی از خودشان و یکدیگر میپرسند: "اِ مگه اینا به خون هم تشنه نبودن و همدیگه رو مسخره نمی کردن؟ پس چطور شد که همچین شد؟" این ناآگاهان چنین حرفهایی را از آن رو می زنند که فکر میکنند شما چون از این خانم خیلی خوشتان میآید می خواهید ایشان را وزیر امور خارجه کنید. اما من میدانم که شما به تبعیت از برخی همتایانتان، این سمت را به او دادهاید که به تلافی حرفهای زشتی که تا پیش از انتخابات درون حزبی به شما می گفت و حتی علنا حضرتعالی را مسخره میکرد، شکنجهاش کنید. آفرین به این زیرکی و هوش و زکاوت و رندی. کمکم دارم مطمئن می شوم که شما ایرانی هستید!
واقعا چه ترفندی برای آزار دادن یک نفر بهتر از این است که او را وزیر امور خارجهی آمریکا کرد و هل داد به گرداب خاورمیانه، جایی میان فلسطین و اسرائیل و عراق و ایران و افغانستان؟
البته از سوی دیگر باید توجه داشتهباشید که تحمل این خانم هم خیلی زیاد است و با ترفندهای معمولی تحلیل نمیرود. آقای بیل کلینتون و خانم مونیکا لووینسکی در این زمینه شاهدند!
اما هر کاری راهی دارد و هیچ کاری هم نشد ندارد. هنر هم که از قدیم نزد ایرانیان بوده و بس. روشهایی را ما کشف کرده و آزمودهایم که خیلی مردتر از ایشان هم پیش آنها کم آوردهاند! به همین خاطر با استفاده از روشهای مجرب، چند راهکار بسیار عملی برای شکنجه و دیوانه کردن ایشان و اصولا هر وزیر امور خارجهای را به طور خصوصی برای شما می فرستم:
1- هیلاری را وزیر امور خارجه کنید اما تمام معاونان، مدیران کل، روسای دفتر و حتی کارمندهای ارشد وزارت امور خارجه را از بین دوستان و آشنایان خودتان انتخاب کنید. اگر به این تعداد دوست و آشنا نداشتید از بر و بچههای ستادهای انتخاباتی تان استفاده کنید و حتما توجه داشتهباشید که کسانی را به وزارت امور خارجه و هیلاری تحمیل کنید که کوچکترین اطلاعی از سیاست و دیپلماسی و مسائل بینالمللی نداشتهباشند. ( Yoole Yoolباشند!)
2- در انتخاب سخنگوی وزارت امور خارجه و تعویض مداوم آن دقت لازم را داشتهباشید. به وزیر فشار بیاورید که سخنگوی وزارت امور خارجه را بعد از چند ماه عوض کند و فرد ضعیف تری را به جای او بنشاند که با وزیر امور خارجه میانهی خوبی نداشته باشد. این پروسه را تا دیوانه کردن وزیر امور خارجه هر 6 ماه یکبار تکرار کنید.
3- در سفرهای خارجی و در مواجه با خبرنگاران ، مواضعی بگیرید که 180 درجه با مواضع وزارت امور خارجه متعارض باشد. به خصوص اگر وزارت امور خارجه قبلا با شما مواضعش را تنظیم کرده باشد این عمل باعث تسریع در دیوانه شدن وزیر خواهد شد.
4- سعی کنید حتما به سفرهای ایالتی بروید و آنجا در جمع مردم پرشور شهرها و قصبات کوچک، سایر کشورهای جهان را تهدید کنید. خصوصا یک طوری تهدید کنید که حتما حرفهای شما در رسانهها انعکاس داشتهباشد. مثلا اگر به شهری رفتید که صنایع بطریسازی آنجا مشهور است بگویید: "ما با این بطریا همچین میکوبیم تو کلهی اونا که نفهمن از کجا خوردن خاک تو سرا!" چنین حرفهایی باعث خواهد شد وزیر امور خارجهتان در کشورهای دیگر، دست کم تا حد روانپریشی تحت فشار قرار بگیرد.
5- در کنفرانسهای خبریتان با خبرنگاران آمریکایی و خارجی، در حالی که وزیر امورخارجه در بیست سانتیمتری شما نشستهاست (و حتما شما را توصیه می نمایم که فاصلهی شرعی و اسلامی خودتان را با نامحرم حفظ نمایید که اوجب واجبات است. درس اخلاقی دکتر میم فه در خلال نامهی دیپلماتیک!) دقیقا مخالف با مواضع وی و وزارتخانهاش حرف بزنید و وقتی وی میخواهد حرفهای شما را توجیه منطقی کند، در تعارض با حرفهای قبلی خودتان حرف بزنید. (هشدار: این کار ممکن است علاوه بر دیوانه کردن، به زنجیری شدن وزیر امورخارجهی شما هم بینجامد. لوازم ایمنی را به همراه داشته باشید!)
6- از بحران جهانی فلسطین-اسرائیل نهایت اسفاده را ببرید. هر چند که وزیر خارجهی شما به اندازهی کافی طرفدار اسرائیل و صهیونیستها هست اما او بالاخره به خاطر حفظ ظواهر دیپلماتیک و رفت و آمد به شهرهای مختلف، باید در مورد مناقشهی فلسطین و اسرائیل ژستی بیطرفانه و صلح دوستانه بگیرد. در چنین وضعیتی، به کنگرههای کم اهمیت ولی با عناوین حساسیتبرانگیزی مثل "جهان بدون فلسطین" بروید یا دستور بدهید که رسما از طرف وزارت امورخارجه کنفرانسی در رد و انکار غصب سرزمین های فلسطینی توسط اسرائیلیها برگزار شود. با چنین راهکارهای سادهای کاری می کنید که دست کم در نصف سرزمینهای دنیا با گوجه فرنگی و تخم مرغ گندیده از وزیر امور خارجهتان استقبال شود. اگر وزیر خارجهتان دیوانه شد که هیچ؛ اما اگر با این اوصاف باز هم مقاومت کرد از یکی از معاونان نزدیکتان (مثلا رئیس سازمان توریسم و صنایع پایی و میراث تهاجم فرهنگی آمریکا) بخواهید که در دفاع از فلسطینیها با خبرگزاریها حرف بزند!
7- در نوشتن نامه به سیاستمداران جهانی – به خصوص رهبران کشورهای متخاصم- هرگز و هرگز نه با وزیر امور خارجهتان مشورت کنید و نه حتی اجازه بدهید که وزارت امور خارجهی آمریکا زودتر از رسانهها از جریان باخبر شود. یا خودتان شخصا هر چه دل تنگتان میخواهد در نامه بنویسید و یا بدهید یکی از بر و بچههای دور و بر (یعنی همکلاسیهای سابق یا روسای ستاد انتخاباتی و امثال اینها) برایتان نامه بنویسد و شما زیرش را امضا کنید. برای فشار بیشتر روانی بر روی هیلاری، حتی برای ارسال نامه هم از وزارت امور خارجه کمک نگیرید و بدهید یکی از همین بر و بچز شخصا برود نامه را به دست گیرندهاش برساند.
8- در سفرهای خارجهتان وزیر خارجه را با خودتان نبرید. به خصوص اگر سفر مهمی در پیش دارید که اهمیت زیادی دارد، نه او را با خودتان ببرید، نه در جریان برنامههایتان قرار بدهید. بر و بچههای دفتر برای این منظور (1- برنامهریزی و همراهی در سفرهای مهم 2- دیوانه کردن وزیر امور خارجه!) کافی هستند.
9- در انتصاب و عزل سفرای آمریکا در سایر کشورها مستقیما دخالت کنید. فراموش نکنید که چون شما رئیس جمهور شدهاید پس کل ممکلت مال شماست و سفیر یعنی نمایندهی شخص شما در سایر کشورها و این مسائل مطلقا ربطی به وزارت امور خارجه و وزیرش ندارد. چه غلطا!
با امید سلامتی برای شما و توفیق در دیوانه کردن وزیر امور خارجهتان
دکتر میم فه
پی نوشت: در مورد دیوانه کردن سایر وزرا، رئیس جمهورهای قبلی، مدیران اجرایی ارشد و موارد مشابه نیز راهکارهای صد درصد تضمینی و مجربی وجود دارد که با توجه به مهر و علاقهی قلبی ما به شما، در صورت نیاز ارسال می شود.