صادق خرازی در روزنامه اعتماد نوشت: «حاج آقاي عسگراولادي هم پس از عمري پر تلاش جان به جانآفرين گفت و ساعتي
پيش درگذشت. من از سالها قبل از پيروزي انقلاب دو چهره مبارزاتي بازار
تهران را خوب ميشناختم؛ نخست شهيد حاج مهدي عراقي بود و سپس آقاي عسگري
معروف به عسگراولادي. با اينكه با بستگان نزديك من حشر و نشر داشت ولي من
به دلايل فكري خيلي با مرحوم عسگراولادي - رحمت خدا بر او باد - معاشرت
نداشتم. او از قبيله مبارزان و مجاهدان واقعي و سنتي بود، آزادانديش و با
فضيلت و شرف بود، نان را به نرخ روز نميخورد. يادش بخير احمد بورقاني
زندهياد ميگفت در هيات منصفه مطبوعات يكتنه ايستادگي كرد و نگذاشت حكمي
عليه مرحوم عزتالله سحابي صادر شود و گفت «من چگونه ميتوانم عليه
همسنگران قديم حكمي بدهم؟» در همين دوران اخير با وجود ميل برخيها آزاد
سخن ميگفت. عسگراولادي و شهيد عراقي و مرحوم آقاي شفيق و حاج آقاي نيري و
اين قبيل چهرههاي موجه مبارزه و بازار در مساجد و مدارس ديني تهران درس
اصول عقايد و اخلاق را نزد شيخ محمدحسين زاهد و مرحوم آقا شيخ مرتضي زاهد،
فراگرفته بودند و هرجا كه كار خير و خدمت به مردم بود داوطلبانه در خدمت
خلق براي رضاي خالق ميشتافتند.با وجود آنكه با پيشتازان نهضت بيشتر با اهل
بازار و مسجد و حوزه مرتبط بودند، با دانشگاه و مراكز علم روز فاصله
داشتند، اما با سعهصدر و منطق برخورد ميكردند در حالي كه نسلهاي بعدي در
نسبت دادن به مخالفانشان بيمحابا سخن ميرانند.»