هم سنگین بودند هم گران، برای همین کسی آنها را دوست نداشت. نه نسل اولشان را، نه نسل دوم. جز عده کمی کسی آنها را تحویل نگرفت، از مغازهها به خانهاش منتقل نکرد و در اتاقهای کودکان خانواده جایی برای آنها باز نشد. حالا از آن زمان 12 سال میگذرد یعنی نزدیک به دو دهه از سالی که «دارا و سارا» راهشان را به بازار اسباببازی ایران باز کردند و بعد از مدتی عکسشان روی کتابها، تیشرتها، نوار سرود، تقویم، پوستر و جوراب هم آمد ولی این هم باعث نشد که آنها راهی در دل کودکان ایرانی باز کنند.
اولینبار سال 75 بود که حرفش پیش آمد؛ آن موقع این مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودند که از آمدن دو عروسک ایرانی به بازار اسباببازی ایران خبر دادند؛ دو عروسکی که بعد از انتقادهای زیادی که به اقبال زیاد کودکان و خانوادههایشان به عروسک باربی وجود داشت، قرار بود بیایند تا جای آن را بگیرند و با لباسهایی که به تن آنها میپوشانند «فرهنگ اسلامی ایرانی» را به کودکان ایرانی بشناسانند اما به هرحال پنج سال طول کشید تا این دو خواهر و برادر ایرانی، با لباسهای محلی اقوام مختلف ایرانی، با هدف آشناسازی و انس کودکان ایرانی با فرهنگ کهن ایرانی، اسلامی در سال 80 متولد شوند.
حالا 12 سال از پخش این عروسکها در ایران میگذرد و در حالی که خود مسئولان کانون پرورش فکری موفق نبودن این عروسکها در ایران را قبول دارند ولی اینطور که پیداست علاقه مسئولان کانون پرورش فکری کودکان به دارا و سارا بیشتر از این حرفهاست و نمیخواهند به این راحتیها قید فروش آنها را در بازار ایران بزنند. حالا و آنطور که آنها خبر میدهند قرار است نسل سوم آن هم تولید شود، البته اینبار به تمامی در کشوری که بیشتر بازار ایران را در سالهای گذشته در دست گرفته است؛ چین.
خبر را چند روز پیش مشاور اقتصادی و امور بازرگانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داد. او گفته است که نسل سوم عروسکهای دارا و سارا تا زمان تولید آن در داخل از کشور چین وارد میشود: «با توجه به نیاز ضروری جامعه عروسکهای دارا و سارا را از چین وارد خواهیم کرد، در تمام دنیا بهصرفه بوده تا کالاهایشان در چین تولید شود.» مرتضی حیدری گفته است: «واردات این عروسکها بهمعنای ساخت چینی عروسک نیست.
طراحی و ایدهپردازی این عروسکها در ایران و مطابق با فرهنگ کشورمان بوده و مالکیت معنوی و حقوق اصلی آن منتسب به ایران است.» او این قول را هم داده که نسل سوم دارا و سارا «چابکتر» و «دلچسبتر» از دو نسل قبلی این عروسکها باشد. او در حالی این حرفها را بیان کرد که خرداد گذشته مصرف داخلی «دارا» و «سارا» را چیزی حدود ۱۰۰هزار عدد یعنی از هریک ۵۰هزار عدد تخمین زد و البته گفت که «به دلیل گرانی نرخ ارز، تولید عروسکهای «دارا» و «سارا» تا پایان سالجاری غیرممکن به نظر میرسد.» هرچند به گفته او آن زمان شورای آموزشوپرورش بنا بر آنچه «مصلحت» یا به دلیل انتخابات دانسته، مجوز رفتن او را به چین برای خرید عروسکهای دارا و سارا صادر نکرده بود اما بعد از چندروز او آب پاکی را روی دست تولیدکنندگان داخلی ریخت و خبر از واردات ۳۰هزار «دارا» و «سارا» تولید چین به ایران داد.
شورای آموزشوپرورش که حیدری از آن حرف زده، شورایی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که تصمیم نهایی را درباره چگونگی وضعیت این عروسکها میگیرد و بعد به شورای بالاتر در آموزشوپرورش میدهد و این شورا هم موارد را به شورای بالاتر خود یعنی ریاستجمهوری ارائه میدهد تا تصمیم نهایی در اینباره گرفته شود. حالا در حالی تولید دوباره این عروسکها آن هم در چین مطرح شده که انتقادها درباره دارا و سارا همچنان بر جای خود باقی است.
ماجرای واردات این عروسکها از چین که طراحانش همیشه اصرار داشتهاند عروسکهایی ملیاند، از وقتی شروع شد که تولید نامرغوب دارا و سارا باعث شد مردم استقبال چندانی از آن نکنند و به همین دلیل کانون پرورش فکری ترجیح داد به جای متوقف کردن تولید آن، همچنان بر تولید آن اصرار بورزد؛ البته اینبار در چین. قیمت بالای این عروسکها که حداقل 30هزار تومان بود، تنوع کم لوازم جانبی، نوع، جنس لباس و انعطافناپذیری مفاصل و نامتناسب بودن قد عروسکها همه دلایلی بودند که باعث شد بازار دارا و سارا در ایران نگیرد؛ موضوعی که سازندگان آن هم آن را قبول دارند؛ مثلا همین چندوقت پیش این مجید قادری، مدیر مرکز سرگرمی سازنده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود که استقبال نکردن ایرانیها از عروسکهای دارا و سارا را قبول کرد و در اینباره گفت: «یک علت این است که حمایتهای لازم از این عروسک نشد و علت دیگر آنکه باید اجازه داده میشد این عروسک پله به پله پیشرفت حاصل میکرد، ضمن اینکه دارا و سارای جدید با وزن کمتر بهزودی وارد میدان میشوند.»
با اینکه مسئولان کانون معتقدند با تولید دارا و سارا در چین، مشکل حل میشود اما منتقدان این عروسکها همچنان سر جای خودشاناند. آنها میگویند علاوه بر مشکلات ظاهریای که این عروسکها دارند باید در کل برای صنعت اسباببازیسازی در ایران فکر جدی کرد. زهرا فرمانی، عضو هیاتمدیره موسسه پژوهشی کودکان دنیا یکی از این منتقدهاست.
او به «بهار» میگوید که یکی از ویژگیهای عروسک، نرم و دوستداشتنی بودن آن است، در حالی که دارا و سارا از همان اول این ویژگی را نداشتند: «ما در سالهای گذشته دیدهایم که حتی عروسکهایی که از قصد زشت طراحی شدهاند، توانستند در دل کودکان ایرانی برای خودشان جا باز کنند، در حالی که دارا و سارا به دلیل سنگین بودن و خوشبغل نبودنشان نتوانستند راهی بین کودکان ایرانی پیدا کنند. از سوی دیگر با اینکه طراحان دارا و سارا بر موفقیت آنها در ایران اصرار زیادی داشتند ولی به دلیل آنکه تبلیغات آنها اصولی نبود، نتوانستند موفقیتی به دست آورند، به این دلیل که مثلا اگر عکس آنها روی تیشرتها آمده بود، این تیشرتها خوشدوخت و از پارچههای مناسبی نبودند و این تاثیر عکس میگذاشت.»
او ادامه میدهد: «دو اصل ارزانی و زیباییشناسی هم در این عروسکها رعایت نشده است. زیباییشناسی عروسک هم در ساخت و هم در پوشش آن مطرح است که هیچیک از اینها در طراحی دارا و سارا مدنظر قرار نگرفته است.» فرمانی راهحل این موضوع را سپردن طراحی و پیشبرد امور این عروسکها به دست متخصصان عروسکسازی دانست: «در این سالها با وجود اینکه مسئولان کانون متوجه موفق نبودن این عروسکها بودند ولی باز هم هیچ پژوهش جدیای در اینباره انجام ندادند و جای خالی یک پژوهش جدی در این زمینه بهشدت احساس میشود. پیشنهاد من این است که گروهی متخصص روی بازخوردهای کودکان درباره این عروسکها کار کنند و نظر آنها را درباره عروسکهای دوستداشتنیشان بپرسند و طبق آنها ایدهپردازی کنند.»
مرتضی مجدفر، کارشناس آموزشی هم در اینباره به «بهار» میگوید که طرح دارا و سارا چندین سال است که شکست خورده و مسئولان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باید در اینباره کاری کند: «سالهاست که ما شاهد واردات این عروسکها به کشوریم ولی هنوز دارا و سارا نتوانستهاند موفقیتی دراینباره به دست بیاورند چون بچهها آنقدر عروسک خارجی استاندارد دور و بر خودشان میبینند که دیگر به عروسکهای گران و سنگین دارا و سارا توجهی نمیکنند. پیشنهاد من این است که مسئولان کانون به جای واردات این عروسکها از چین، در اصول ساخت و پوشش آنها تجدیدنظر اساسی کنند.»