کد خبر: ۱۵۵۴۹۶

عباس عبدی: چگونه می‌توان قانون را بی‌اعتبار کرد؟

تاریخ انتشار: ۱۰:۰۵ - ۱۷ تير ۱۳۹۲
عباس عبدی در روزنامه بهار نوشت:
در تقابل میان دولت فعلی و مجلس هشتم و نهم، حق با کدام طرف بود؟ پیش از این در یادداشتی متذکر شده بودم اگرچه می‌توان بر رفتار این دولت اشکالات گوناگونی را وارد کرد، ولی از این جهت حق با دولت بود که در موارد متعددی مجلس سعی می‌کرد با اتکا به ابزار قانون‌نویسی دستان دولت را ببندد و به‌جای آن‌که قانون راهنمای عمل و تعیین‌کننده حدود سیاست‌ها باشد، موجب مخدوش‌شدن اختیارات و قدرت انجام کارهای دولت می‌شد.

یکی از دلایل مهم در بی‌توجهی دولت فعلی به قانون نیز همین‌گونه رفتارهای غیرمنطبق بر وظایف قانون‌گذاری بود؛ به‌طوری که در مواردی هم با تذکر مسئولان نظام مواجه شدند. به ظاهر مجلس نهم همچنان قصد دارد از این شیوه برای بستن دست‌های دولت بعدی نیز استفاده کند؛ زیرا بعضی از نمایندگان ‌درصددند طرحی را برای تغییر آیین‌نامه مجلس بدهند که براساس آن برای معرفی وزرا شرط و شروطی از قبیل 10سال سابقه کار مرتبط با وزارتخانه پیشنهادی یا داشتن مدرک کارشناسی‌ارشد و امثال آن پیش‌بینی شده است. گذشته از این‌که این شروط به‌طور مصداقی نیز نادرست و بی‌ربط هستند، اصل تعیین شرط نیز خارج از فهم و درک عرف و به‌معنای دقیق استفاده نادرست از اختیارات قانون‌گذاری است.

چرا این‌گونه شروط، از جمله این دو شرط، نادرست هستند؟ شرط داشتن مدرک کارشناسی‌ارشد وجاهت ندارد. در بعضی از شرکت‌های بزرگ ایرانی مدیران برجسته‌ای هستند که مدرک کارشناسی دارند و ده‌ها مدرک کارشناسی‌ارشد و دکترا زیر دست آنان به‌کار مشغول‌اند و به کار در ذیل مدیریت لیسانسه و شاید کمتر از لیسانس خود هم افتخار می‌کنند. اصولا تفاوت کارشناسی و کارشناسی‌ارشد در مقداری دانش است که فقط با دو سال تحصیل حاصل می‌شود و به مسئله وزارت و مدیریت ربطی ندارد و حتی این تفاوت‌دانش نیز به‌سرعت و در عمل قابل جبران است و چه بسیار لیسانسه‌های نخبه‌ای که از بسیاری فوق‌لیسانسه‌ها هم باسوادترند.

تعداد لیسانسه‌های کشور ما‌میلیون‌ها نفر است که به‌طور قطع افراد زبده و خبره آنان ده‌ها و صدها برابر کسانی هستند که در میان دارندگان مدرک‌ کارشناسی‌ارشد واجد ویژگی‌های مدیریتی برتر باشند و با چنین شرطی جامعه را در استفاده از آنان محروم می‌کنیم؛ به‌ویژه که لیسانسه‌ها نیروهای قدیمی هم هستند. ضرورت داشتن سابقه تجربه در وزارتخانه مورد نظر هم سخن بیهوده‌ای است؛ زیرا در همه جای دنیا می‌توان وزرا را از وزارتخانه‌ای به وزارتخانه دیگر تغییر داد، بدون این‌که سابقه کار در وزارتخانه قبلی یا جدید را داشته باشند. اصولا وزارت پستی سیاسی و مدیریتی است، نه کارشناسی؛ به علاوه مگر نمایندگان مجلس که از سوی مردم انتخاب می‌شوند سابقه نمایندگی و قانون‌نویسی دارند؟

از سوی دیگر کسانی که این شروط را گذاشته‌اند آیا تاکنون تحلیلی درباره میزان موفقیت وزرای موجود و گذشته کرده‌اند که کدام‌ها موفق و کدام‌ها ناموفق بوده‌اند تا نتیجه گرفته باشند وزرای ناموفق به‌دلیل نداشتن این شرایط ناکام بوده‌اند؟ اگر چنین مطالعه‌ای نبوده است، پس دلیل تعیین این‌گونه شرط‌ها چیست؟ پاسخ به این سوال نشان می‌دهد اصولا تعیین شرط (فارغ از هر شرطی) برای این موضوع درست نیست. چرا؟ برای این‌که مجلس مرجع نهایی برای دادن یا ندادن رأی اعتماد به وزراست، پس می‌توانند این‌گونه شروط را در صورتی که قابلیت دفاع داشته باشند، هنگام رأی اعتماد مطرح کنند؛ مثلا بگویند که چون فلان فرد مطرح‌شده کارشناسی‌ارشد ندارد، صلاحیت وزیرشدن هم ندارد.

هرچند همه به این استدلال خواهند خندید. به علاوه مگر از یاد برده‌ایم که شرط و شروطی که برای نامزدشدن نمایندگی مجلس گذاشته شد، تماما با هدف حذف دیگران بود و هنگامی‌که فهمیدند یکی از دوستانشان شامل این حذف‌شدگان است، فوری قانون را تغییر دادند! از سوی دیگر مگر برای ریاست سازمان تامین اجتماعی از این شرط‌های قانونی وجود ندارد؟ پس چرا در آنجا که رعایت این شرط قانونی هم بود ولی اجرا نشد، کاری از مجلس برنیامد؟

فراموش نشود که وجود همین شرط‌هاست که جامعه را به ورطه مدرک‌گرایی کشانده است؛ به‌طوری که هرکسی می‌کوشد با دادن پول و خریدن پایان‌نامه، حتی اگر شده از یک موسسه آموزشی بی‌اعتبار، مدرک کارشناسی‌ارشد را، به‌معنای دقیق، ابتیاع کند تا بلکه از این راه صلاحیت و رزق و روزی بخرد! یا برای نامزدی مجلس یا جای دیگر منع ورود نداشته باشد! در کدام کشور پیشرفته اصولا مدرک (در هر سطح آن) معیار داشتن صلاحیت و کارآمدبودن در مدیریت است؟ بسیاری از دانشگاه‌های خارجی حتی برای تدریس در دانشگاه هم مدرک را شرط نمی‌دانند، بلکه آن را فقط به‌عنوان یک نشانه‌ از سواد و دانش و صلاحیت آموزشی می‌دانند که این صلاحیت باید از راه‌هایی دیگر تایید شود.

بزرگ‌ترین شرکت‌های دنیا که ده‌ها و صدها‌میلیارد دلار گردش مالی دارند، به این‌گونه شروط بی‌ربط آویزان نمی‌شوند که اگر شده بودند، شرکت‌های آنان مثل وضعیت اداره جامعه ما فشل و ضررده بود؛ بنابراین بهتر است نمایندگان مجلس راه تعامل سازنده را پیش گیرند و به‌جای نوشتن قوانین جدید و بی‌فایده، نظارت خود را بر اجرای قوانین دولت فعلی بیشتر کنند تا وظیفه اصلی خود را به‌درستی انجام داده باشند. این نحوه قانون‌نویسی، مصداق روشنی از بی‌اعتبارکردن مفهوم قانون است؛ به‌همین دلیل باید اطمینان داشت که این طرح در مجلس نیز به تایید نهایی نمی‌رسد.
برچسب ها: اعتبار مجلس
ناشناس
Iraq
۱۷:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
همه حرفات درست بود به خصوص پاراگراف آخر
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
تا زمانیکه انجمن های حرفه ای مستقل (عرض میکنم مستقل نه دولتی) وجود نداشته باشد ، مدیران حرفه ای و با صلاحیت هم خبری نیست. مدرک دانشگاهی نشانه ای از دارا بودن دانش مربوطه است ولی نمایانگر صلاحیت کاری نمی باشد این انجمنهای حرفه ای ( مثل نظام پزشکی، نظام مهندسی، کانون وکلا و . . .) هستند که میزان خبرگی اعضای خود را تعیین می کنند. بهتر است دولت تدبیر و امید با توجه به قولی که به مردم دادند بسترهای رشد و توسعه انجمنها و ارائه استقلال به آنها را فراهم سازند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
چگونه میتوان قانون را بی اعتبار کرد؟ از آقای احمدی نژاد بپرسین
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
هرچند حرف کاملاً صحیحی بیان شده اما نویسنده در استدلالها در برخی موارد به بیراهه رفته است؛ مانند ذکر اینکه لیسانسه‌ها نیروهای قدیمی هستند
امیدوار
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
همیشه خوب می نویسی عبدی عزیز.
دوستان عزیز یه نوشته خوب در جواب نوشته شریعتمداری در لینک زیر
http://anti-efrat.mihanblog.com
انتشار یافته: ۱۳
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
کم کم باید اسم فرارو را تغییر داد و به نام عباس عبدی نام گذاری کرد.
همت
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
احمدی نژاد پرچمدار بی توجهی به قانون و قانون ستیزی است.
کردسفلی
Germany
۱۰:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
تحلیل بسیار منطقی و درستی است

انشاالله مجلس رویه ای متفاوت با آنچه در تقابل با دولت 9و10 را برگزیند تا همه با هم کشور را از این وضعیت نامناسب نجات دهیم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
این مطلب در مورد مدرک تحصیلی تا حدودی درست است ولی در زمینه تجربه کاری نه. در همه دنیا تجربه مرتبط حرف اول را می زند کسی که اشنایی کافی با زیرمجموعه خود ندارد چگونه می تواند آنها را مدیریت کند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
وقتی قانون نه ابزاری برای نظم و نسق بخشیدن به امور ملک و ملت بلکه حربه ای برای ضربه زدن به رقیب و اهرمی برای کسب منافع گروهی و برتری یافتن نسبت به حریف باشد نتیجه آن چیزی بهتر از اینگونه قوانین نخواهد شد.
ناشناس
United Arab Emirates
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
گذاشتن این شروط برای نمایندگی مجلس هم مسخره بود، شاید فردی معتمد مردم باشد که بی سواد باشد. بسیاری از تجار ما دیپلم هم ندارند و بخوبی میلیاردها تومان را مدیریت می کنند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
کشورداری از جنس تجارت نیست هم تجربه می خواهد و هم علم
ناشناس
Germany
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
احسنت
امیدوار
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
همیشه خوب می نویسی عبدی عزیز.
دوستان عزیز یه نوشته خوب در جواب نوشته شریعتمداری در لینک زیر
http://anti-efrat.mihanblog.com
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
هرچند حرف کاملاً صحیحی بیان شده اما نویسنده در استدلالها در برخی موارد به بیراهه رفته است؛ مانند ذکر اینکه لیسانسه‌ها نیروهای قدیمی هستند
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
چگونه میتوان قانون را بی اعتبار کرد؟ از آقای احمدی نژاد بپرسین
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
تا زمانیکه انجمن های حرفه ای مستقل (عرض میکنم مستقل نه دولتی) وجود نداشته باشد ، مدیران حرفه ای و با صلاحیت هم خبری نیست. مدرک دانشگاهی نشانه ای از دارا بودن دانش مربوطه است ولی نمایانگر صلاحیت کاری نمی باشد این انجمنهای حرفه ای ( مثل نظام پزشکی، نظام مهندسی، کانون وکلا و . . .) هستند که میزان خبرگی اعضای خود را تعیین می کنند. بهتر است دولت تدبیر و امید با توجه به قولی که به مردم دادند بسترهای رشد و توسعه انجمنها و ارائه استقلال به آنها را فراهم سازند
ناشناس
Iraq
۱۷:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۷
همه حرفات درست بود به خصوص پاراگراف آخر
bato-adv