امیر محبیان در روزنامه آرمان نوشت:
حضور آقای هاشمیرفسنجانی در بوته امکان قرار دارد و همچنان که نمیتوان آن را به عنوان یک امر جدی پذیرفت؛ در همین حال نمیتوان آن را یکسره ناممکن دانست. بعضیها بر این باورند که اگر هاشمیرفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ به سکوی پرش محمود احمدینژاد به سوی منصب ریاست جمهوری تبدیل شد؛ شاید در انتخابات ۹۲، این قضیه معکوس شده و احمدینژاد به سکوی پرش هاشمی برای رسیدن به پست ریاستجمهوری یازدهم تبدیل شود.
با این حال، بر این باورم که سازوکار نامزدی هاشمیرفسنجانی از پیچیدگیهایی برخوردار است که تصمیمگیری شخص هاشمی برای حضور در انتخابات سال آینده را، به مسالهای غامض مبدل میسازد. حدس بر این است که اولویت هاشمی آن است که با تقاضای عمومی برای نامزدی دعوت شود، ولی اگر چنین نشود، به عبارت دیگر هاشمیرفسنجانی به این تصمیم برسد که در انتخابات ریاستجمهوری به صورت مستقیم شرکت نکند و نامزد نشود، در نهایت هاشمی از نامزدهای دیگر، بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم حمایت خواهد کرد تا دیدگاه وی را در حوزه اجرایی، ادامه دهد.
حال اینکه این فرد چه کسی باشد، بستگی دارد که چه کسانی نامزد انتخابات ریاستجمهوری ۹۲ شوند و این مساله نیز در روزهای ثبتنام از نامزدها مشخص خواهد شد. اما در بین نامزدهایی که اکنون مطرح هستند، در جمع اصولگرایان، ولایتی به هاشمیرفسنجانی نزدیکتر است. ولایتی وزیر خارجه آقای هاشمی در دولت سازندگی بوده است و این دو با هم، رابطه خوبی داشتند.
از سوی دیگر، دکتر حسن روحانی نیز قرابت و نزدیکی بیشتری با آقای هاشمی دارد. به همین دلیل میتوان گفت و پیشبینی کرد که آقای هاشمی از یکی از این دو فرد، حمایت خواهد کرد. در این میان افرادی هستند که بر آمدن هاشمی اصرار میورزند و آنها نیز، سه گروه هستند.
اولین آنها، گروهی از اعضای تیم اجرایی هاشمیاند که بازگشت هاشمی را بازگشت موقعیت و منصب برای خویش میشمرند، تا بدین شکل، از حاشیه به متن بازگردند و دوباره فعالیت سیاسی و اجرایی داشته باشند.
گروه دیگر هم که دنبال اعتدال در جامعه هستند، از بازگشت هاشمی دفاع میکنند، زیرا بازگشت او را بازگشت اعتدال و آرامش به صحنه اجرایی یا حل بعضی از مشکلات داخلی و خارجی میدانند.
گروه سوم هم گمان دارند نامزدی هاشمی، پاسخی مناسب برای احمدینژاد و حامیانش است.
در هر حال، فارغ از تمام این گزینهها، داور نهایی انتخابات، مردم هستند و آنانند که مشخص میکنند نیاز کشور چیست و چه کسی برای پست ریاستجمهوری و اداره امور اجرایی کشور مناسب و بهترین گزینه است.
پیرامون مزایا و معایب حضور هاشمی، برحسب نوع دیدگاه قضاوتکننده، مواضع متفاوتی را میتوان مشاهده کرد.
گروهی بازگشت هاشمی را نوعی ارتجاع در مسیر انقلاب میدانند؛ گروهی هم، بازگشت قطار مدیریت اجرایی به ریل عقلانیت و گروهی دیگر هم، ترجیح میدهند این عقلگرایی توسط نیروهایی جدید تحقق یابد.
به هر حال، فارغ از آنکه هاشمی خویش را فراجناحی میشمرد و خود و نزدیکانش معتقدند وی در دسته یا گروه سیاسی خاصی قرار نمیگیرد، اکنون با توجه به مواضع سیاسی وی در سالهای اخیر، افکار عمومی، فعلا هاشمی را در دستهبندیهای سیاسی موجود، در چارچوب اصلاحطلبان قرار میدهد.