رضا امیرخانی در نشست «آیین جوانمردی در آینه داستان ایرانی» گفت:اگر امروز به جامعه سیاستزده ما نگاه شود، میبینیم که ما در بیصفتترین دوران سیاسی قدم میزنیم.
در نشستی که عصر چهارشنبه 20 دیماه در بنیاد ادبیات داستانی با عنوان «آیین جوانمردی در آیین داستان» برگزار شد، محمدعلی علومی، سیدعلی میرفتاح و رضا امیرخانی به بررسی مفهوم جوانمردی در فرهنگ ایران و جهان پرداختند.
در این نشست نشست، رضا امیرخانی درباره ریشه آیین جوانمردی در فرهنگهای مختلف از جمله ایران و اسلام گفت:آیا آیین جوانمردی فقط مفهومی است که ریشهی آن در «حلفالفضول» دیده میشود؟یا اینکه در فرهنگهای دیگر وجود دارد و ثبت شده است.
امیرخانی سپس ادامه داد: در تمدن غربی رگههایی از مفهوم جوانمردی در شوالیهها و در تمدن شرقی، در ساموراییها دیده میشود و روی آن کار شده است و اتفاقا دربارهی این مفهوم، مکتوبات ما بسیار کم است، مانند «میترائیسم». حتی در برخی از کشورهای همنگاه و همنظر ما، امروز تلاشهای زیادی در حفظ آیین فتوت انجام میدهند اما در کشور ما شاید به خاطر حضور «زورخانه» کمتر به مکتوب کردن آن پرداخته شده است.
این داستاننویس در ادامه با بیان اینکه آیین جوانمردی تعریف مشخصی ندارد و مانند صفت مسلمانی صفت بارزی را بیان نمیکند،اظهار کرد: در مفهوم جوانمردی صفات زیادی وجود دارد و به نظر میرسد خودش یک صفت کامل است. اگر به گستره فرهنگهایی که آیین فتوت در آنها وجود داشته است، نگاه کنیم میبینیم که صفتهایی که برای جوانمردان ذکر شده و داستانهای پیرامون آنها شنیدنی و پذیرفتنی است و انسان میتواند با آنها ارتباط برقرار کند.
او در ادامه با بیان اینکه داشتن صفت یعنی قرار گرفتن در شمار جوانمردان به شرایط حال حاضر جامعه ایران و رویکرد آن به مفاهیم جوانمردی، گفت: اگر امروز به جامعه سیاستزده ما نگاه شود،میبینیم که ما در بیصفتترین دوران سیاسی قدم میزنیم. مثلا وقتی به تقسیمبندیهای اول انقلاب نگاه میکنیم میبینیم که گروههای چپ و راست هر کدام صفاتی دارند، اما امروز در میان ارباب سیاست هیچ صفت بارزی پیدا نمیشود و در این شرایط بیصفتی هر کس در جایی به دنبال پیدا کردن صفت غالبی است بنابراین امروز خطری که ما را تهدید میکند خنثیبودن نیست، بلکه بیصفتی است.
جوانمردی بیشتر در بحرانهای اجتماعی شدت میگیرد
محمدعلی علومی نیز با اشاره به تعاریف و مفاهیم جوانمردی در این نشست، جوانمردی را مفهومی جهانی خواند و در اینباره گفت:به نظر میرسد جوانمردی بیشتر در زمانی شدت میگیرد که بحرانهای اجتماعی، جامعهای را فرا میگیرد؛ در این زمان است که قهرمانهایی به وجود میآیند و بیعدالتیها را به عدالت میرسانند.
این نویسنده در ادامه با بیان اینکه مفهوم فتوت و جوانمردی حتی قبل از اسلام و دوره جاهلی نیز یک مفهوم ارزشمند بوده است، اظهار کرد: به طور کلی در طول سابقه چند هزار ساله بشر، همواره جوانمردانی در جوامع حضور داشتهاند.هرچند که امروز هم جوانمردان در جامعه کم نیستند.
او با بیان اینکه در ایران آیین جوانمردی خیلی بر مباحث نظری و حکمت ربط داشته است،افزود: ریشه جوانمردی یک ریشه کهن است که با آیین زرتشت و «مهریون» به وجود آمد و «مهریون» آیینی بود که در دیگر آیینها و مظاهر زرتشتی نیز تاثیر داشت. و سرانجام آیین مهر در زمان هخامنشیان باعث تشکیل یک گروه هفت نفره شد که با دروغ،ناراستی، جادو و غیره ستیز میکردند و به دفاع کشور میپرداختند.
او در ادامه سیاوش را مظهر جوانمردی در ایران قبل از اسلام دانست و اظهار کرد: در ایران قبل از اسلام یکی از مظاهر فتوت و جوانمردی، سیاوش است. او کسی است که در ماجرای سیاوش در شاهنامهی فردوسی تن در آتش میدهد و در آیین زرتشتی که فرمان شاه خیلی مهم بود او به خاطر حفظ پیمان و عهد از فرمان شاه سرپیچی میکند، گروگانکشی نمیکند و با آتش امتحان میدهد.
محمدعلی علومی با مقایسه مفهوم جوانمردی در دوران گذشته و حال گفت: راستی، شجاعت، دفاع از مظلوم در قبل و بعد از اسلام از مفاهیم اصلی جوانمردی بودند و در طی سالها که از این مفاهیم گذشته است هیچگاه چیزی از آنها کاسته نشده، بلکه همواره چیزهایی به آن اضافه شده است. در ایران قبل از اسلام سیاوش مظهر فتوت و جوانمردی است و پس از اسلام،مولا علی (ع) این جایگاه را دارد و هر دوی این افراد کسانی هستند که از حکمت برخوردارند؛ بنابراین حکمت نیز یکی از اصول جوانمردی است.
این نویسنده افزود: در زمان اشکانیان نیز کسانی به اسم «گوسان» بودند که قصههای دینی را نقالی میکردند و آداب و رسوم، رفتار و سوگندنامههای دینی برای خود داشتند. این افراد معمولا با خود پیامی هم داشتند. بعد از اسلام نیز در آیین فتوت گفته میشود که جوانمرد کسی است که نسبتی هم با پیامبر (ص) داشته باشد.
علومی در بخش دیگری از سخنانش به تاثیر مفهوم جوانمردی و افزایش آن در دوران انقلاب و جنگ اشاره کرد و گفت: در دوران انقلاب و جنگ بسیار مشاهده میشد که آیین جوانمردی رعایت میشود. کسی از خودش میگذشت تا رفیقش زنده بماند. همچنین فیلمهای زیادی با این مفهوم ساخته شدهاند که نجات «سرباز رایان» شکل بسیار ابتدایی آن است.
او با بیان اینکه در ادبیات کلاسیک ما، شجاعت، عدالت و عفت اصول ثابت مفهوم جوانمردی هستند و هیچگاه تغییر نمیکنند،ادامه داد: مفهوم جوانمردی وقتی وارد سینما میشود فیلمی مثل «قیصر» ساخته میشود و آنجا میبینیم اشکالاتی بر این مفهوم وارد میشود و یا در فیلم «گوزنها» که کارگردان عمدا نام شخصیت اصلی را «سید» گذاشته است. در این فیلم نشان داده میشود که دوران جوانمردی گذشته است و جوانمردی در دوران مدرن در قواره یک چریک رخ میدهد. بنابراین گوزنها نقضهای فراوانی دربارهی مفهوم جوانمردی دارد. چون که به جای اینکه سیستم حکومت را که مسئول به وجود آوردن اوضاع است، مورد هدف قرار دهد یک قاچاقفروش را نشان میدهد و در فیلم سیستم نشان داده نمیشود. فیلم «قیصر» نیز شخصیتاش یک آنارشیست است که خودش میخواهد همه مسائل را حل کند البته رگههایی از مفاهیم جوانمردی در این فیلم مشاهده میشود، اما بینظم است. به طور کلی میتوان گفت که در ادبیات معاصر «داش اکل» و در سینما فیلمهای «قیصر» و «گوزنها» در حیطه استفاده از مفاهیم جوانمردی جای میگیرند.
جوانمردی را سراغ نداریم که دیگران را تحقیر کرده باشددر ادامهی این نشست، سیدعلی میرفتاح نیز مفهوم فتوت و جوانمردی را جهانی خواند و با اشاره به سرچشمههای به وجود آمدن این مفهوم در سرزمین حجاز و ایران قبل از اسلام، گفت: در دوران قبل از اسلام در سرزمین حجاز هیچ حکومت مرکزیای وجود نداشت و جامعه به شکل توافقی اداره میشد. در آن جامعه عربنشین،عمده مشکلی که به وجود میآمد این بود که روستانشینان و عربان بدوی از گروههای عرب شهرنشین که پول زیادی داشتند پول قرض میکردند که بهرهی زیادی داشت و در این میان هیچ سندی بین همدیگر رد و بدل نمیکردند، بنابراین در آن منطقه قول و قرار خیلی مهم بود به طوری که فردی که به دیگری مقروض بود، حاضر میشد تمام سختیها و عذابها را بپذیرد اما منکر مقروض بودنش شود.
میرفتاح پیدایش مفهوم جوانمردی را در سرزمین ایران قبل از اسلام همزمان با پیدایش حلقههای «گنوسی» دانست و گفت: در ایران حلقههایی با نام «گنوسی» بوده است که در زبان یونانی به معنای دانایی به کار برده میشدند. این حلقهها مکانهایی بودند که به شکل پیشرفته دانایی را تدریس میکردند. بسیاری از این حلقهها در زمان ظهور اسلام ارتباط نزدیکی با صدر اسلام داشتند. این افراد همان کسانی هستند که به اصحاب «صفه» مشهورند و در همان زمان شکلی از فتوت را در تاریخ اسلام رواج میدهند. این گروه به دور علی (ع) حلقه میزد و امروز هم روایتهای تاریخی بسیاری از آن دوران برجای مانده است.
میرفتاح در ادامه،دانایی را یکی از مبانی فتوت دانست و گفت: برخلاف چیزی که ما تصور میکنیم و عمدتا میپنداریم که فتوت امری فطری است، اما این مفهوم به شدت با معرفت پیوند دارد به طوری که هنوز هم به کسی که جوانمرد نیست،لقب بیمعرفت میدهیم. در آیین جوانمردی قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد به طوری که وقتی فتوتنامهها را میخوانیم شأن نزول «لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار» در جاهایی است که اتفاقا مسئلهای بزرگ و عجیب نبوده است.
این روزنامهنگار در ادامه به جاری نبودن صفتها و مفاهیم جوانمردی در جامعه امروز ایران اشاره کرد و گفت: برخلاف تصور غالب مردم، در جامعه امروز ما روح جوانمردی غایب است. ما انتظار داریم در کشوری که انقلاب و جنگ شده است جوانمردانی باشند که با درایت مشکلات را حل کنند در صورتی که اینگونه نیست چون اگر از مدیران عالیرتبه جامعه تا قشر کارگر از طریق سیستم آموزشی مقداری آیین جوانمردی یاد میگرفتند، آن وقت در تهمتزدن و تحقیر آدمهای دیگر دست و دلشان میلرزید چرا که ما در تاریخ جوانمردی را سراغ نداریم که دیگران را تحقیر کرده باشد ولی متاسفانه جامعه ما چنین نیست.
میرفتاح در ادامه دربارهی این که چرا مفهوم جوانمردی در داستانها به کار گرفته نمیشوند نیز اظهار کرد: ما که در خلأ زندگی نمیکنیم. ما در یک جامعه زندگی میکنیم و به دلایل زیادی جوانمردی را فراموش کردهایم. قصهنویس هم در این فضا نفس میکشد و زندگی میکند. در گذشته کتابهای بزرگ بر مبنای نیاز نوشته میشده است نه پول؛ که امروز نیاز همه شده است. البته این مسأله مسئولیت ما را سلب نمیکند، اما وقتی اتمسفر بر کل جامعه غلبه میکند، داستاننویس هم اینگونه میشود.