الو... مافیا! گرونش کن!
دکتر احمدی نژاد، رئیس جمهور محترم و مردمی و دلسوز و راستگو و مسئولیت پذیر ایران، در یادداشتی که حوالی چهار صبحِ یک روز دل انگیز بهاری بر روی وبلاگش قرار داد، گرانی ها و تورم های لجام گسیخته اخیر را حاصل ائتلاف مافيا با برخي سياستمداران دانست.
شب، داخلی-خارجی(!)، مکالمه تلفنی
برخی از سیاستمداران: الو... الو مافیا خوبی؟
مافیا: کی حرف می زنه؟
برخی از سیاستمداران: مائیم. برخی از سیاستمداران!
مافیا: آها... خوبید؟ چه خبر؟
برخی از سیاستمداران: نا امن و نا امان... شکر خدا!
مافیا: چه خوب! حالا چیکار دارید که این وقت شب تلفن زدید؟
برخی از سیاستمداران: یه زحمتی داشتیم، می خواستیم گرونی و تورم ایجاد کنی.
مافیا: من سرم شلوغه این روزها.
برخی از سیاستمداران: ناز نکن. هر چی بخوای بهت می دیم این کارو انجام بده.
مافیا: چرا شما هر کاری دارین سراغ من میاین؟ یه روز می گین خونه رو گرون کن، یه روز می گین گاز رو قطع کن. یه روز می خواین که افت فشار تو شبکه برق ایجاد کنم. یه بار می خواین برم سازمان ملل کشورتون رو محکوم کنم. یه بار می فرستینم اسرائیل که تهدیدتون کنم. حتی واسه درست کردن خشکسالی از من کمک می گیرین. از بس که رفتم شورای امنیت که قطعنامه علیه کشورتون بدم دربون اونجا باهام رفیق شده. پریروز منو کشونده بود کنار که هرچی بخوای بهت می دم برو مادرزنم رو خفه کن.
برخی از سیاستمداران: تو چی کار کردی؟ مادرزنشو خفه کردی؟ هر چی خواستی بهت داد؟
مافیا: نه. خودشو خفه کردم، مادرزنه هرچی خواستم بهم داد! الانم میگه تلفون رو قطع کن کپه مرگت رو بذار!
برخی از سیاستمداران: ببین. راه نداره. تو حتما باید گرونی و تورم ایجاد کنی. واسه تو کاری نداره. کار یه چشم به هم زدنه.
مافیا: ای بابا... شما چرا نمی ذارین این رئیس جمهورِ محترم و مردمی و دلسوز و راستگو و مسئولیت پذیرتون کارشو بکنه؟ چرا اینقدر از من می خواین که جلو پاش سنگ بندازم و چوب لای چرخش بذارم؟
برخی از سیاستمداران: هو ها ها ها (خنده شیطانی)... آخه ما خیلی بدیم!... حالا هم هرچی بخوای می دیم که گرونی و تورم ایجاد کنی.
مافیا: مطمئنید؟!
برخی از سیاستمداران: نه از اون لحاظ... بی تربیت!... ولی پول و سلاح و اطلاعات و جادو جنبل و قاقا لی لی و روزنامه و کارت بنزین و چی توز در اختیارت می ذاریم. زودباش.
مافیا: خیله خب. به بچه ها می گم تا صبح ترتیب گرونی و تورم رو بدن. حالام می خوام بخوابم.
روز، داخلی، اتاق
- پاشو، پاشو قرصاتو بخور... پاشو ننه اینقدر ازین حرفا نزن!
تولید مناسبت روز ملیِ شب یلدا!
من که تا قبل از اینکه خبر اضافه شدن یازده مناسبت جدید به مناسبتهای قبلی کشور را بخوانم نمی دانستم چیزی به نام شورای فرهنگ عمومی کشور وجود دارد. ولی انگار وجود دارد و بد جور هم وجود دارد. خبرگزاری مهر از قول منصور واعظی دبیر شورای فرهنگ عمومی خبر داد که از سال آینده یازده مناسبت به مناسبتهای مندرج در تقویم های کشور اضافه می شود. البته اصولا اضافه کردن مناسبت ها در «تقویم» ملی ایران کار چندان مشکلی نیست و چه در این سی ساله و چه در آن پنجاه و چند ساله، هر دولتی، هر پارلمانی و خلاصه هر جایی که دستش می رسید چند تا مناسبت را به این مادرمرده (منظور تقویم است) اضافه می کرد. ولی اضافه کردن "ناگهانی" (یهویی و فله ای هم نامیده می شود!) یازده عدد مناسبت برای شورایی که تازه پا محسوب می شود انصافا کار بدیعی ست که امیدوارم الگویی برای سایر نهادها هم باشد و در آینده نزدیک در زمینه تولید مناسبت به قله های علم و افتخار در جهان برسیم(اگر تا به حال نرسیده باشیم!) و مازادش را هم طوری صادر کنیم که حتی چینی ها هم عمرا به پایمان نرسند. راستی برخی از این روزها از این قرارند:
سوم اردیبهشت همزمان با زاد روز شیخ بهایی که یکی از ابعاد وجودی او در معماری تبلور پیدا کرده، به نام روز معماری نامگذاری شد. به گفته آقای دبیر شورای فرهنگ عمومی پیش از این ما روزی به نام مهندسی داشتیم که پنجم اسفند بود که با حذف این روز، روز جدیدی به تقویم آمد و امیدواریم که در همین راستا، چند سال دیگر با حذف روز معماری، روز بنایی جایگزین آن شود!
اول آذر روزی که قانون بورس کشور به تصویب رسید، به نام روز بورس یا بازار سرمایه نامگذاری شده؛ که البته با توجه با سیاست های مالی یکی از مسئولان، امید چندانی به حیات بورس تا سال آینده نمی رود و پیشنهاد می شود با حذف حرف ر (که لامصب خیلی شبیه ممیز است!) این روز به نام روز مهرورزی (در کلیه زمینه ها، به خصوص اقتصاد!) نامگذاری شود.
روز ششم مرداد به جای دو روز مستقلی که قبلاً با عنوان های کارآفرینی و آموزش های فنی و حرفه ای بود، به همین نام و در یک روز گرد آمده که احتمالا این کار در راستای طرح تجمیع و بازیافت(!) مناسبتها صورت گرفته است.
شورای فرهنگ عمومی روز 30 آذر که شب آن طولانی ترین شب سال است را به نام شب یلدا نامگذاری کرده که به خاطر نامگذاری یک «روز» به نام «شب» در نوع خودش بی نظیر است.
روز 18 اسفند که روز واقعه عظیمِ تاریخی، ملی و مذهبیِ «تاسیس کانون های فرهنگی هنری مساجد» است به نام روز مسجد نامیده شده است.
روز چهارم مرداد که اولین نماز جمعه کشور برگزار شد به نام روز نماز جمعه نامیده شده که البته با توجه به اینکه چهارم مرداد یک سال، جمعه است، سال بعد دو شنبه، چند سال بعد 5 شنبه، پیشنهاد شناور بودن این روز داده می شود. (خداوکیلی خدا را خوش می آید روز نماز جمعه، چهارشنبه برگزار شود؟!)
دولت شرمنده از آن ما!
سرهنگ علیرضا جهانگیری رییس مرکز اجراییات پلیس راهور در گفتوگو با هفتهنامه «امین جامعه» اعلام کرد: «برنامه دیگری که امسال در دستور کارمان قرار دارد راهاندازی سایت «شرمندگی» است که در این سایت اسامی رانندگان متخلف قرار خواهد گرفت».
ضمن تبریک به برادران پلیس که با تعدیل طرح ارتقای امنیت اجتماعی، تصمیم گرفته اند بجای حمله های شبانه به منازل متخلفین و شکستن در خانه های آنها و کتک زدن ایشان جلوی خانواده هایشان و آفتابه به گردن انداختن و... (این قبیل کارهایی که سردار ز. بهتر از ما می دانند!) فقط اسامی آنها را در سایت شرمندگی درج کنند؛ خواهشمندیم جهت پرهیز از اسراف در هزینه طراحی سایت، یک نسخه از سایت در دست طراحی شرمندگی را برای راه اندازی سایتی با نام "دولت شرمنده" در اختیار ما قرار دهند.
م.ف. از طرف جمعی از ملتّ بی برقِ ایران
پل هوایی
کسی متن سرود انتخاباتی رئیس جمهور را دارد؟ همان که از یک آقایی صحبت می کرد که دشمن فقر و فساد و جهل و تبعیض بود. اگر دارید لطفا برایم بنویسید. یک طنز حسابی است برای خودش!