کد خبر: ۱۱۵۰۰۶
مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو:

غرب در پی مدیریت اعمال فشار فرسایشی بر ایران است

غرب از هم اکنون در پی ایجاد فضای گفتمانی ای برآمده است که نشست مسکو را به شکستی آشکار منتهی و در پرتو بهره برداری از آن، زمینه پرور اجماع منطقه ای و بین المللی بیشتر در جهت مدیریت اعمال فشار فرسایشی افزون تر علیه جمهوری اسلامی ایران شود.

تاریخ انتشار: ۱۴:۰۲ - ۱۸ خرداد ۱۳۹۱

            
       
نامه باقری به اشمید و هشدار جلیلی به اشتون نشان می دهد نتیجه مذاکرات مسکو در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. اظهارات سلطانیه از یک سو و سخنان نماینده آمریکا در آژانس از سوی دیگر این گمان را تقویت می کند که احتمال موفقیت مذاکرات مسکو بسیار کم است. چرا غرب پس از مذاکرات استانبول چنین رویکردی را اتخاذ کرده است؟

«غرب از هم اکنون در پی ایجاد فضای گفتمانی ای برآمده است که نشست مسکو را به شکستی آشکار منتهی و در پرتو بهره برداری از آن، زمینه پرور اجماع منطقه ای و بین المللی بیشتر در جهت مدیریت اعمال فشار فرسایشی افزون تر علیه جمهوری اسلامی ایران شود.»

مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین المللی با بیان مطلب بالا در گفتگو با فرارو گفت: «آنچه که امروز غرب با مدیریت ایالات متحده آمریکا به طور صریح و آشکار در حال انجام است، نشاندهنده نگرش جدی آمریکا به کالبدشکافی رفتار سیاسی در ایران است. آمریکا سعی کرده با پویش محیط عملیات خود در خاورمیانه با مرکزیت ایران، راهبری و هدایت مدیریت اعمال فشار فرسایشی بر ایران را با بازخوانی گرانیگاه های رفتار سیاسی در ایران به انجام برساند.»

•    بر اساس این کالبدشکافی آمریکا به نتایج زیر رسیده است: 1- ایران بر ارزش ها و اصول برخاسته از انقلاب اسلامی تا مرزهای حفظ مصلحت نظام جمهوری اسلامی و پایداری آن به هیچ وجه عقب نشینی نمی کند. در این باره تجربه پذیرش قطعنامه 598 و پیش از آن قرارداد الجزایر پیش روی آمریکایی ها است.

•    2- جمهوری اسلامی ایران سعی دارد پرونده هسته ای را از شورای امنیت خارج و در قالب ان پی تی مورد کنکاش قرار دهد. ارسال پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت توسط شورای حکام آژانس بین المللی اتمی نقطه عطفی در پرونده هسته ای ایران بود که بازگشت به این نقطه عطف می تواند برای خروج ایران از بحران ناشی از فشارهای بین المللی راهگشا باشد. به نظر می رسد آمریکا و غرب این موضوع را نیز مورد توجه قرار داده و در پی ایجاد مانع در برابر آن هستند.

•    3- ایران بارها گفته است که پرونده هسته ای و مذاکرات راجع پیوستن ایران به کلوپ هسته ای پایان یافته و در مذاکرات مربوطه مدالیته هایی را پیشنهاد داده که بر اساس آن مسائل بین المللی و منطقه ای به عنوان اصلی ترین مسائل مورد وثوق ایران در جهت مذاکره مورد توجه قرار می گیرد. در اینجا است که غرب باری دیگر تلاش در ایجاد مانع بر سر راه ایران دارد تا ایران از دیدگاه غربی ها به ویژه آمریکا با فشار لابی های اسرائیلی از این گریزگاه نیز نتواند استفاده کند.

•    در نشست بغداد اشتون و دیگر زنان قدرتمند گروه 1+5 (اشمید و نماینده آمریکا) حضور یافتند و با وجود اینکه میز گردی از سوی نوری المالکی تهیه شده بود تا گروههای مذاکره کننده رو در روی هم قرار نگیرند اما 1+5 به گونه ای در برابر مذاکره کننده های ایرانی نشست که نماینده آمریکا در برابر نماینده رسمی ایران برای مذاکرات قرار بگیرد و این موضوع خود نمایانگر آن است که غرب بر آن است که سطح فشارها علیه ایران و آشکارسازی این فشارها را افزایش دهد.

•    نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که آمریکا به رهبری اوباما تلاش کرده در چارچوب قدرت هوشمند با ایران برخورد کند. در این چارچوب تئوری جنگ های نامتعادل و نه نامتقارن در دستور کار آمریکا قرار دارد.

•    در تئوری جنگ های نامتعادل باید تهدید رقیب بزرگ نمایی و قدرت نیروهای تهاجمی مشروعیت سازی شود. از این رو آمریکا بر آن است که با نگارش نامه های متفاوت به رهبران ایران در سال های اخیر ادبیات مدبرانه ای را در راستای کاربرد قدرت نرم علیه ایران تولید و در چارچوب گسترش و پهناپذیری این ادبیات در افکار عمومی مردم منطقه و جهان اعمال قدرت سخت احتمالی علیه ایران را مشروعیت سازی کند.

•    لذا آمریکا و غرب در قالب این مذاکرات به صدور خوش بینی به جهان می پردازد که آخرین گام هم پذیرش نشست مسکو است.

•    در صورت شکست مذاکرات مسکو دو شکست حاصل می شود. یکی شکست مذاکرات و دیگری تقلیل جایگاه مسکو در 1+5 جهت اعمال حمایت های نسبی از ایران. از این رو بر این باور هستم که انتقال مذاکرات به کشورهای مختلف جز مقر رسمی آژانس بین المللی هسته ای اشتباه است. چرا که سازمان های بین المللی سازمان های وابسته به کشور خاصی نیستند. هزینه های بین المللی برای آنها پرداخت می شود و ایران هم به عنوان عضو آژانس دارای سهمی از جغرافیای این مقر است.

•    غرب از هم اکنون در پی ایجاد فضای گفتمانی ای برآمده است که نشست مسکو را به شکستی آشکار منتهی و در پرتو بهره برداری از آن، زمینه پرور اجماع منطقه ای و بین المللی بیشتر در جهت مدیریت اعمال فشار فرسایشی افزون تر علیه جمهوری اسلامی ایران شود و تمام تحرکات اخیر در این چارچوب برنامه ریزی می شود و از این رو باید کنشگران سیاسی در ایران در این زمینه استراتژی خاصی در جهت مدیریت مذاکرات پرونده هسته ای از خود نشان دهند.

•    شاید موضع گیری سلطانیه در آژانس، نامه باقری به اشمید و پاسخ هایی که از سوی مقابل شنیده می شود در راستای این اصطکاک تعریف شده در وضعیت کنونی باشد.

•   بی تردید رویکرد کنونی 1+5 در اهمال و عدم آمادگی در برگزاری نشست های کارشناسان و معاونین، رویکردی از قبل برنامه ریزی شده بوده و نباید اینطور تصور کرد که از بعد از مذاکرات استانبول 2 اتفاق خاصی روی داده که شاهد این رویکرد از سوی 1+5 هستیم.

•    بدون شک استراتژیست های غربی به ویژه در آمریکا، انگلیس و اسرائیل برای حداقل پنج گام بعدی پس از مذاکرات مسکو نیز سناریوهای متفاوتی را طراحی کردند. سناریوهایی که در قالب این معنا شکل می گیرد: "اگر اینگونه شد پس باید این اقدامات را انجام داد."

•    آنچه که امروز در مسیر تحرکات هسته ای از جایگاه ویژه برخوردار است تنظیم و تدوین سناریوهایی است که بتوان در پرتو آن آینده مرجح را شناخت. من به عنوان یک آینده پژوه سیاسی می گویم بی تردید در دستور کار سیستم های سناریوپرداز اتاق های فکر در آمریکا و کشورهای دیگر جهان این معنا دنبال می شود و نمی توان مسائلی چون پرونده هسته ای ایران و مذاکراتی چون مذاکرات مربوط به این پرونده را در این حد و اندازه های کوتاه بینانه تقلیل داد.

•    بنابراین اگر تصور کنیم عدم آمادگی معاونین و کارشناسان 1+5 برای برگزاری نشست های توافق شده دفعتی صورت می گیرد، اشتباه کرده ایم.

•    آنچه که ایران می تواند در مقابل این رویکرد غرب انجام دهد نگاه واقع گرایانه به پرونده هسته ای و جایگاه آن در مرکز ثقل مدیریت حرکت بر ضد نظام جمهوری اسلامی است. اینکه ما باید بپذیریم بنیان ها و بنیادهای اصلی قدرت ما نه انرژی هسته ای بلکه همان آرمان های دینی است. نکته ای که رهبری نظام جمهوری اسلامی در مراسم سالگرد فوت معمار انقلاب اسلامی به آن توجه کرد. یعنی آنکه آنها از اسلامی بودن ایران و نه هسته ای بودن می ترسند.

•    من بر این باور هستم که دکترین نظام جمهوری اسلامی باید سریعا بر این موضوع استقرار پیدا کند؛ "انزواطلبی فعال از برون و مشارکت فعال در درون". یعنی ایران باید موضع گیری های منطقه ای و بین المللی خود را به حداقل میزان مورد نیاز کاهش و بیشترین همگرایی را در جهت وحدت نیروهای داخلی به کار گیرد تا بتواند با تجدید قدرت معنادار و تعریف پذیر در درون، موضع گیری های حداقلی برونی خود را متنفذتر از گذشته و هدفمندانه به پیش برد.

•    من معتقد به نظریه قدرت هوشیارانه* هستم. نظریه ای که چند سال پیش مطرح کردم و گفتم امروز جهان باید در کنار قدرت هوشمند آمریکایی به قدرت هوشیارانه ایرانی بیندیشد. قدرت هوشیارانه گامی فراتر از قدرت هوشمند است. در قدرت هوشمند کنترل افکار از طریق قدرت نرم مدنظر است؛ در حالی که در قدرت هوشیارانه تغییر افکار در چارچوب کاربرد قدرت نرمی که برخاسته از یک دین الهی و منطبق بر فطرت تمامی انسان ها است مورد هدف می باشد.

*  برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به مقاله نویسنده در این باره با عنوان "قدرت در پژواک تعاریف مختلف" چاپ شده در: ماهنامه علمی تخصصی علوم اجتماعی شماره 29 (نویسنده در این مقاله سه نوع قدرت هوشیارانه، غوی و هنرمندانه را مورد شناسایی قرار داده است.)

فریبرز
Germany
۲۰:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۱
یک زمان ، هنری کسینجر امریکائی ،! سیاست فرصت طلبانه واشنگتن را چنین ترسیم می نماید که ؛ ابالات متحده ابزارهای متفاوتی برای مواجهه با ایران در اختیار دارد ، ایران در مقابل اعراب اهل تسنن ، ایران رویاروی مخالفان هموطن و تقابل اسلام با غرب . هر کدام از این سنایورها می تواند تلاش های ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای ،! مسیر این بازی را تغییر دهد . وی در ادامه می افزاید که ؛ با وجود تلاش های ایران برای استفاده از این فرصت استسنائی ،! منافع استراتژیک ایران باید موازی با منافع ایالات متحده حرکت کند . تحلیل کسینجر از ایران هسته ای . کد مطلب : 54069 . 23 مرداد ، 1389 ساعت 11و57 .
برادر
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۹
آقاي مطهرنيا بايد توجه نمايند كه مذاكرات محل تبادل راهكارهاست. اصولاً بايد توان تدبيرگري خود را براي يافتن راهكارهاي عقلايي در سطحي بالاتر بكار ببنديم. با توجه به اينكه آمانو در خارج از محدوده تخصصي و قانوني وظايف آژانس ، اجراي مصوبات شوراي امنيت كه حاوي راهكارهاي غيرمنطقي (براساس برخورد دوگانه) است را پيگيري ميكند 3 راهكار بنظر من ميرسد: 1- ايران صرفاً محدوده قوانين آژانس و پادمان را ملاك عمل خود قرار دهد نه بيشتر 2- ايران عملكرد خود در قبال آژانس را به اجراي تمامي وظايف آژانس بويژه در زمينه خلع سلاح و نيز كمكهاي فني معطوف نمايد. 3- آژانس و كشورهاي 1+5 بايد بپذيرند كه هر گام ايران منوط به گام متقابل آن از سوي آژانس و شوراي امنيت سازمان ملل و پرداخت خسارت و غرامت اشتباهات (غرض‌ورزانه) آنها از سوي 1+5 مي‌باشد. يعني اگر الف) در بازديد از پارچين صدق گفتار ايران ثابت شد، قبل از هر همكاري ديگر از سوي ايران، آژانس بايد صحت عمل ايران را تأييد نموده و شوراي امنيت بايد ضمن لغو قطعنامه‌هاي قبلي خود و پذيرش غني‌سازي و ساير حقوق و فعاليتهاي هسته‌اي ايران، تحريمها را هم كنسل نمايد.. ب) در گام دوم باز هم اگر ارزيابي بعدي صدق گفتار و صحت عمل ايران را ثابت نمود بايد همه تحريمها عليه ايران برداشته شود و به عنوان غرامت نيز يك رآكتور توليد راديودارو مجاناً به ايران تحويل شود. ج) براي گام سوم به بعد نيز غرامت هر گاف آژانس با تحويل يك رآكتور 1000 مگاواتي قدرت پوشش داده شود. با اين روش گروه 1+5 و آژانس و ساير طرفهاي ايران بسوي موضعي منطقي و فرايندي پايان دار در مذاكرات خواهند رفت.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۹
مساله امریکا با ایران مساله هسته ای نیست این درست. ولی در طی این چند سال ما یک اجماع جهانی علیه خودمان درست کردیم و چه فرصتهایی را به خاطر موضوع غنی سازی از دست دادیم. بعید نیست سالها بعد بفهمیم که مشغول کردن ما به غنی سازی و مناقشه های هسته ای پروژه امریکا بوده است. یعنی همان بلایی که سر شوروی در مسابقه تسلیحاتی و فضایی آوردند.
محمد ابن احمد
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
آنچه كه همه دلسوزان انقلاب و نظام بارها و بارها گفته اند حفظ وحدت داخلي و پرهيز از قدرت طلبي هاي مشمئزكننده ضامن سلامتي كشور است، وقتي بانيان انقلاب را از صحنه عمل سياسي حذف كنيم نتيجه اش همين است، نظام راه ديگري جز بازگشت به همان روش امام و سپردن كار دست اصلاح طلبها را ندارد، جهان سرمايه داري به كمتر از سرنگوني نظام فكر نميكند و برايش اصلاح طلب و اصولگرا فرقي نميكند ولي در افكار عمومي مردم منطقه و جهان اين تفكر اصلاح طلبي ناب با تكيه بر ارزشهاي ديني است كه حقانيت نظام را به رخ جهان خواهد كشيد و الا تدابير شكست خورده حذفي اصولگرايان جز اضمحلال و برباد رفتن دستمايه هاي انقلاب ثمري ندارد.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
فایده نداره دیر شده
انتشار یافته: ۱۱
علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
فکر فکر فکر تنها راه مقابله با هجمه عجیب غرب به ملت نجیب ایران. می ایستیم و از شرف ایرانی اسلامی خود دفاع میکنیم.
ناشناس
Netherlands (Kingdom of the)
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
آدم قحط بود با این بابا مصاحبه کردید
ناشناس
Uzbekistan
۱۵:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
براي غرب و امريكا دستيابي ايران به سلاح هاي هسته اي خيلي مهم تيست . موضوع هسته اي با اشتباهاتي كه ايران نموده بهانه را به امريكا داده تا به ايران فشار وارد نمايد و مهمتر اينكه پرونده ايران در شوراي امنيت باز باشد.
ناشناس
United Arab Emirates
۱۶:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
این آقا خوب تحلیل کرده ولی امیدوارم هیچ وقت این کنترل هوشیارانه اتفاق نیفته چون تمام مردم جهان مثل مردم ایران بدبخت می شن
علی
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
لازم به خیلی پیچ دادن موضوع و خیلی آکادمیک صحبت کردن نیست. قبلا هم این حقیر در پی نوشتی نتیجه مذاکرات را پیش بینی کرده بودم و از سایت وزین فرارو تشکر می کنم که در راستای گردش اطلاعات آزاد و آزاد اندیشی و تعاطی افکار بدون ملاحظه کاری آن را منتشر کرد. الان هم همه عزیزان با توجه به اوضاع و احوال معتقد به بی نتیجه بودن اجلاس مسکو هستند. حال معلوم شده که طرف ایرانی بیش از اندازه بی تاب ادامه مذاکرات است اما به عکس طرف غربی طفره می رود و به قول معروف دل بکار نمی دهد. چرا؟ پاسخ خیلی ساده است. برای اینکه غرب عجله ای ندارد. ارزیابی درستی از اوضاع داخلی ما دارد و مدام در پی ارزیابی است. زمان به سود غرب است و به عکس زمان به ضرر ماست و غرب بدنبال پیشرفت گام به گام نیست. اگر بخواهیم خیلی شفاف صحبت کنیم باید بگویم که غرب بدنبال نتیجه نهایی است و این که حد یقف نتیجه نهایی از نظر آنها کجاست باور کنید جرات گفتن آن را ندارم. اما عاقلان دانند. خوب چه باید کرد؟ چه کنیم که شرایط به زمان قبل از تحریم ها برگردد؟ گفتگو را قطع کرد؟ مذاکرات را همانند آنها بی نتیجه ادامه دهیم؟ عاملان داخلی وضعیت کنونی مورد سئوال قرار گیرند؟ گروه مذاکره کننده قبلی را جایگزین گروه فعلی کنیم؟ واقعیت این است که آمریکایی ها چنان سیلی از ایران خورده اند که از محالات است به این سادگی ها دست از تحریم ها بردارند و حتی بدنبال اجماع بیشتر جهانی نیز هستند. چه تحول داخلی لازم است که آنها را سوار بر موج کند و از خر شیطان پیاده کند؟ واقعیت این است که هر موفقیتی حاصل از خود گذشتگی فردی و جمعی است تا کشور آسیب نبیند. همین روزهاست که دوباره سکه و دلار دوباره با نوسانات شدید روبرو شود و اوضاع اقتصادی و تولیدی را با سردرگمی روبرو کند. جوابش را همه می دانیم اما ای کاش صداقت و از خوشتگی لازم را داشتیم.
ahmad
New Zealand
۱۸:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
koja boodi ta hala , to ke hamechio gofte boodi nabeghe
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
فایده نداره دیر شده
محمد ابن احمد
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۸
آنچه كه همه دلسوزان انقلاب و نظام بارها و بارها گفته اند حفظ وحدت داخلي و پرهيز از قدرت طلبي هاي مشمئزكننده ضامن سلامتي كشور است، وقتي بانيان انقلاب را از صحنه عمل سياسي حذف كنيم نتيجه اش همين است، نظام راه ديگري جز بازگشت به همان روش امام و سپردن كار دست اصلاح طلبها را ندارد، جهان سرمايه داري به كمتر از سرنگوني نظام فكر نميكند و برايش اصلاح طلب و اصولگرا فرقي نميكند ولي در افكار عمومي مردم منطقه و جهان اين تفكر اصلاح طلبي ناب با تكيه بر ارزشهاي ديني است كه حقانيت نظام را به رخ جهان خواهد كشيد و الا تدابير شكست خورده حذفي اصولگرايان جز اضمحلال و برباد رفتن دستمايه هاي انقلاب ثمري ندارد.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۹
مساله امریکا با ایران مساله هسته ای نیست این درست. ولی در طی این چند سال ما یک اجماع جهانی علیه خودمان درست کردیم و چه فرصتهایی را به خاطر موضوع غنی سازی از دست دادیم. بعید نیست سالها بعد بفهمیم که مشغول کردن ما به غنی سازی و مناقشه های هسته ای پروژه امریکا بوده است. یعنی همان بلایی که سر شوروی در مسابقه تسلیحاتی و فضایی آوردند.
برادر
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۹
آقاي مطهرنيا بايد توجه نمايند كه مذاكرات محل تبادل راهكارهاست. اصولاً بايد توان تدبيرگري خود را براي يافتن راهكارهاي عقلايي در سطحي بالاتر بكار ببنديم. با توجه به اينكه آمانو در خارج از محدوده تخصصي و قانوني وظايف آژانس ، اجراي مصوبات شوراي امنيت كه حاوي راهكارهاي غيرمنطقي (براساس برخورد دوگانه) است را پيگيري ميكند 3 راهكار بنظر من ميرسد: 1- ايران صرفاً محدوده قوانين آژانس و پادمان را ملاك عمل خود قرار دهد نه بيشتر 2- ايران عملكرد خود در قبال آژانس را به اجراي تمامي وظايف آژانس بويژه در زمينه خلع سلاح و نيز كمكهاي فني معطوف نمايد. 3- آژانس و كشورهاي 1+5 بايد بپذيرند كه هر گام ايران منوط به گام متقابل آن از سوي آژانس و شوراي امنيت سازمان ملل و پرداخت خسارت و غرامت اشتباهات (غرض‌ورزانه) آنها از سوي 1+5 مي‌باشد. يعني اگر الف) در بازديد از پارچين صدق گفتار ايران ثابت شد، قبل از هر همكاري ديگر از سوي ايران، آژانس بايد صحت عمل ايران را تأييد نموده و شوراي امنيت بايد ضمن لغو قطعنامه‌هاي قبلي خود و پذيرش غني‌سازي و ساير حقوق و فعاليتهاي هسته‌اي ايران، تحريمها را هم كنسل نمايد.. ب) در گام دوم باز هم اگر ارزيابي بعدي صدق گفتار و صحت عمل ايران را ثابت نمود بايد همه تحريمها عليه ايران برداشته شود و به عنوان غرامت نيز يك رآكتور توليد راديودارو مجاناً به ايران تحويل شود. ج) براي گام سوم به بعد نيز غرامت هر گاف آژانس با تحويل يك رآكتور 1000 مگاواتي قدرت پوشش داده شود. با اين روش گروه 1+5 و آژانس و ساير طرفهاي ايران بسوي موضعي منطقي و فرايندي پايان دار در مذاكرات خواهند رفت.
فریبرز
Germany
۲۰:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۱
یک زمان ، هنری کسینجر امریکائی ،! سیاست فرصت طلبانه واشنگتن را چنین ترسیم می نماید که ؛ ابالات متحده ابزارهای متفاوتی برای مواجهه با ایران در اختیار دارد ، ایران در مقابل اعراب اهل تسنن ، ایران رویاروی مخالفان هموطن و تقابل اسلام با غرب . هر کدام از این سنایورها می تواند تلاش های ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای ،! مسیر این بازی را تغییر دهد . وی در ادامه می افزاید که ؛ با وجود تلاش های ایران برای استفاده از این فرصت استسنائی ،! منافع استراتژیک ایران باید موازی با منافع ایالات متحده حرکت کند . تحلیل کسینجر از ایران هسته ای . کد مطلب : 54069 . 23 مرداد ، 1389 ساعت 11و57 .