فرارو- رسانه های اجتماعی نمی توانند سرنگونی حزب
کمونیست چین را رقم بزنند اما توانایی تحت فشار قرار دادن دولت برای شفافیت
و پاسخگویی بیشتر در برابر مردم را دارند. به گزارش سرویس بین
الملل فرارو به نقل از فارن پالسی، هر سازمان خبری نیازمند یک استراتژی
رسانه اجتماعی است. حتی خبرگزاری دولتی شینهوا در چین نیز حالا بولتن اخبار
خود را در میکروبلاگ هایی شبیه به توییتر موسوم به ویبو قرار می دهد. گفته
می شود نزدیک به 300 میلیون کاربر جزئیات زندگی روزانه، جوک، شایعات و
اخبار را در این رسانه اجتماعی به اشتراک می گذارند.
شرکت های چینی
که مسئول اداره سرویس های ویبو هستند از سوی دولت ملزم شده اند که کاربران
خود را سانسور و کنترل کنند و مانع انتشار هرگونه مطلبی شوند که از نظر
محتوایی دارای حساسیت سیاسی است. با این حال، با وجود آنکه مسئولان ویبو
حداکثر تلاش خود را برای سانسور مطالب به کار گرفته اند، اما کاربران
اینترنتی توانستند از این سیستم پیشی گرفته و با استفاده از اشارات ادبی،
کلمات رمز و کنایه خبر اتهام بو شیلای، یکی از سیاستمداران برجسته و رهبر
شعبه حزب کمونیست در منطقه مهم چونگ کینگ و همسرش به قتل یک بازرگان
انگلیسی بیشترین بازتاب را داشت و باوجود تقویت سانسور که تمام کلمات کلیدی
را مسدود می شد این اخبار منتشر شد.
مطرح کردن این موضوع درسی را
به همراه دارد. ممکن است سیستم تبلیغاتی و سانسور چین پیچیده و چند لایه
باشد اما از هماهنگی لازم برخوردار نیست. آی ویوی، هنرمند ناراضی چینی که
در صدر 100 هنرمند بانفوذ جهان قرار گرفت طی هفته جاری در روزنامه گاردین
نوشت با وجود آنکه سیستم سانسور کردن اینترنت در چین می تواند باعث حسادت
دیکتاتورها در سراسر جهان شود اما رهبری چین باید بداند که در دراز مدت
«کنترل اینترنت برایشان مقدور نخواهد بود مگر اینکه آن را به طور کل تعطیل
کنند.» وی تا حدودی حق دارد: در شرایطی که تاکتیک های دولت چین تاثیرگذاری
خود را از دست می دهند و در دراز مدت محکوم به شکست هستند، عملکرد این دولت
به گونه ای است که می تواند حزب کمونیست را برای مدتی کوتاه یا متوسط سر
قدرت نگه دارد.
در مورد نقش نامحسوس رسانه های جمعی در چالش اخیر
این کشور در مورد قدرت سیاسی، مهم است که به خاطر داشته باشیم سقوط سیاسی
بو ژیلای در واقع باعث تقویت دولت مرکزی که در حال حاضر توسط هو جینتائو،
رئیس جمهور و وی جیابائو، نخست وزیر اداره می شود، شد.
بو یکی از
مهم ترین افرادی بود که شرایط سیاسی و اقتصادی موجود در کشور را به چالش می
کشید. وی توانست یک پایگاه قدرت مستقل را در چونگ کینگ -ابرشهری در غرب
چین که در سطح جهانی از شهرت برخودار بود- پایه گذاری کند. ایدئولوژی نئو
مائوئیستی وی توانست طرفداران متعصبی را در میان ملی گرایان محافظه کار و
همچنین اعضای رو به رشد قشر شهرنشین فقیر که منتقد سیاست های اقتصادی حاکم
بودند، بیابد. بو یک تهدید سیاسی جدی برای آزادسازی اصلاحات سیاسی و مالی
بود که هو و ون خود را مصمم به اجرای آنها پیش از واگذاری قدرت در ماه
اکتبر می خوانند.
میشل انتی، وبلاگ نویس چینی ویبو را «میدان جنگ»
افکار عمومی توصیف می کند. تعطیل کردن ویبو آن هم در شرایطی که به چنین جزء
جداناپذیری از زندگی اجتماعی مردم چین تبدیل شده، بدون برانگیختن خشم
عمومی نسبت به دولت غیرممکن است. به همین دلیل است که استراتژی فعلی دولت
مرکزی «اشغال» ویبو برای مقابله با چالش هایی مانند بو ژیلای در دادگاه
افکار عمومی است، تا از این طریق صفحه ترازوی عدالت را به نفع خود سنگین
کند.
تقریباً هر هفته داستان هایی در مطبوعات و رسانه های اجتماعی
چین در مورد مسائلی که حتی از دید رسانه های رسمی چین نیز موضوعات داغ روز
محسوب می شوند، به چشم می خورد: داستان هایی در مورد اینکه مردم چگونه در
روستا و شهر از ویبو برای انتشار کارهای غیرقانونی مقامات محلی و منطقه ای
استفاده می کنند. این امر توجه دولت مرکزی را به مشکلاتی که می تواند در
آنها مداخله و حل کند، جلب می کند چراکه به نظر می رسد دولت مرکزی و مردم
عادی نسبت به مقامات محلی توجه بیشتری به شکلات دارند. بعضی مواقع حتی
قوانین و مقررات تغییر می کنند و در نتیجه توجه و نگرانی شهروندان که در
کمپین های آنلاین منتشر می شود، اصلاحات سیاسی اجرایی می شوند.
واضح
است که چین دیگر کشور دیکتاتوری از نوع کلاسیک دوره جنگ سرد نیست. نوع
جدید حکومت مبتنی بر اطلاعات آن را می توان «استبداد شبکه ای شده» خواند.
جرمی گلدکورن، وبلاگ نویسی که از دهه نود میلادی در چین زندگی کند، در
اینباره می نویسد: «به لطف اینترنت و رسانه های اجتماعی، حال مردم چینی
مکانیزمی را در دست دارند که به وسیله آن مقامات را– دستکم بعضی مواقع-
بدون آنکه اصلاحات سیاسی یا قانونی جدی صورت بگیرد، مجبور به پذیرش مسئولیت
اشتباهات شان کنند. چالش ها و رسوایی های قدرت های بزرگ سیاسی دیگر در
حلقه نخبگان کشور باقی نمی ماند.» ممکن است که سیستم سیاسی چین هیچ تغییری
نکرده باشد اما مردم توانسته اند در مبارزات سیاسی کشور خود نقش داشته
باشند.
با این حال هر چه که نباشد، ویبو می تواند به حزب کمونیست
در مرکزیت بخشیدن به قدرت سیاسی خود به قیمت تضعیف مقامات محلی و دولت های
منطقه که طی سه دهه اخیر به دلیل اصلاحات اقتصادی توانسته اند استقلال
بیشتری را از پکن کسب کنند، کمک کند. مقر تمام شرکت های ویبو در پایتخت چین
واقع شده و برای انجام هر اقدامی نیازمند دستورات دولت مرکزی است. (انتی
توضیح می دهد: «دولت های محلی برای مسدود یا حذف کردن یک مطلب باید پروازی
به پکن داشته باشند.») ظهور و فعالیت ویبو باعث شکل گیری چرخه ای شده که در
آن مردم هر روز جسارت بیشتری برای استفاده از رسانه های اجتماعی به منظور
گزارش سوءاستفاده مقامات پیدا کنند چراکه امیدوار هستند زمانیکه دولت مرکزی
از این مشکل آگاه شود، عدالت پیروز شده است.
این در حالیکه است که
پکن هر اقدام ممکنی را صورت می دهد تا به کاربران اینترنت چین یادآوری کند
که چه کسی مسئول است. بسیاری از وب سایت های معروف که دارای طرفداران
مائوئیست بو ژیلای هستند تعطیل شده اند.
هفته گذشته یک سیستم
«فایروال عظیم» که معمولاً وب سایت های خارجی نامبرده در لیست سیاه را
مسدود می کند، تمام وب سایت های خارجی را به طور موقت مسدود کرد. از آن
زمان تاکنون گزارش وبلاگ نویسان و افراد مرتبط با صنعت اینترنت حاکی از
افزایش چشمگیر سطح مسدود کردن وب سایت ها است. مطالبی که توسط کابران ویبو
که به بیش از 10 هزار نفر می رسند به طور جداگانه بررسی خواهد شد و این در
حالی است که فشارهای دولت بر شرکت های ویبو برای اجرای «سیستم ثبت نام با
مشخصات واقعی» تا نیمه سال جاری افزایش یافته است؛ اقدامی که عملاً هرگونه
تلاش کاربران برای پنهان نگه داشتن هویت شان را بی نتیجه خواهد گذاشت.
پارادوکس
در اینترنت چین پویایی و طرفداران زیاد ویبو، علیرغم تمام اقدامات و
فشارها است. و همین پویایی، دیدی خوشبینانه نسبت به معنای اینترنت برای
آینده سیاسی چین به دست می دهد. همانطور که انتی می گوید: «تغییرات سیاسی
از عوامل غیراینترنتی ناشی خواهند شد اما به لطف اینترنت مردم آمادگی
بیشتری برای انجام اقدامات مثبت خواهند داشت.»