رييسجمهور گفت: تاكيد بر اين نكته كه ايرانيان تنها يا حداقل يكي از چند ملتي هستند كه توان ارائه نظمي جديد بر بنيانهاي نظري انساني، متعالي و تضمينكننده احياي عدالت، كرامت و حقيقت انساني را دارند، ناسيوناليسم و نژادپرستي نيست.
به گزارش ايسنا، محمود احمدينژاد شب گذشته (سهشنبه) در ديدار با جمعي از برگزيدگان جشنواره ملي علامه طباطبايي، با بيان اينكه "ايرانيت نه يك نژاد بلكه يك فرهنگ و نوعي نگاه و دريافت از عالم هستي و انسان است"، افزود: امروز در يكي از حساسترين مقاطع تاريخ و در يك پيچ تاريخي قرار داريم كه خواسته يا ناخواسته با گذر از آن بايد دورهاي جديد در زندگي بشر آغاز شود.
وي اضافه كرد: در طول تاريخ فرصت مناسبي براي شكوفايي استعدادهاي انساني، چشيدن طعم واقعي انسانيت و رسيدن انسان به جايگاهي كه خداوند براي او اراده كرده است، فراهم نشده و امروز بشريت در حال ورود به دوراني است كه فرصت تعالي و كمال يافتن انسان پديدار خواهد شد.
احمدينژاد، استقرار عدالت را مقدمه و ايستگاه شكوفايي استعدادهاي خدادادي انسان و مجالي براي شناخت حقيقت انسان و موجوديتش خواند و اظهار كرد: عدالت يك مسئله سياسي، اقتصادي يا امثال آن نيست بلكه يك مسئله انساني و بستر لازم براي رسيدن انسان به مقام جانشيني خدا بر روي زمين است. جهان امروز بيش از هر زمان ديگر تشنه نظمي جديد است كه بر بنيان هاي نظري انساني و متعالي و بر مبناي عدالت، كرامت و حقيقت انساني و با هدف شكوفايي استعدادهاي الهي انسان بنا شده باشد، تا انسان در سايه آن خدايي زندگي كند.
وي با بيان اينكه "ملت ايران تنها يا يكي از معدود ملتهايي است كه توانايي پاسخگويي به اين نياز تاريخي را دارد"، خاطرنشان كرد: با توجه به سوابق تمدني، فرهنگي، انديشهاي و استعدادها و ظرفيتهاي منحصر به فرد ايرانيها تاكيد بر اين نكته نه يك موضع برخاسته از تعصب نژادي بلكه اولاً شكرگذاري به درگاه خداوند به خاطر خلق ملتي چون ايران و در وهله بعد بازگويي يك مسئوليت مهم و تاريخي است.
رييسجمهور ادامه داد: ايران نه يك نژاد بلكه يك فرهنگ، نوعي نگاه و دريافت از عالم هستي و انسان است كه ملت ايران از آن برخودارند و جلوه اصلي اين فرهنگ در پيروي از پيامبر گرامي اسلام(ص) و آل او متجلي شده است كه مردم ايران با پيروي از آن پايهگذار تمدني بزرگ و فرهنگ و علوم مفيد براي بشريت بودهاند.
احمدينژاد با اشاره به اينكه ايرانيان هيچگاه به دنبال برتريجويي بر ديگران نبودهاند، افزود: ملت ايران تجربه ايجاد امپراتوري و تسلط بر ساير ملل را سالهاي سال است كه از سر گذرانده و حتي زماني كه امپراطوري ايران شرق و غرب عالم را در نورديده بود، بارزترين ويژگي آن رفتار انساني با اقوام و ملل مختلف، متاثر از يك نگاه متعالي و كمال يافته بود.
وي، به تربيت علما و شخصيتهاي بزرگ و جهاني در تمدن ايران اشاره كرد و گفت: عالمان و شخصيتهاي برجسته علمي و فرهنگي ايران آنقدر بزرگ هستند كه همه ملتها و مردم دنيا آنان را متعلق به خود ميدانند و سعي ميكنند ايشان را به نام خود درآورند كه البته اشكالي هم بر اين موضوع وارد نيست، چراكه انسانهاي بزرگ همچون مولوي، حافظ، سعدي، خواجه نصيرالدين و امثال آنان در جغرافيا، نژاد و مليت خاصي نميگنجند.
احمدينژاد با تاكيد بر اينكه "نگاه ملت ايران همواره جهاني بوده است"، تصريح كرد: اصرار بر اين نكته كه ايرانيان بايد نظمي جديد، انساني و متعالي را به جهانيان ارائه دهند، ذكر نعمت خدا و يادآوري يك مسئوليت الهي و تاريخي است و در اين عرصه آن كساني كه بايد پيشگام باشند و با قرار گرفتن در راس حركت ديگران را به دنبال خود بكشند، عالمان، حكيمان و دانشمندان هستند.
رييسجمهور، تحقق جامعه متعالي و سعادتمند را با انسانهايي كه از غافله علم عقب ماندهاند، غيرممكن توصيف و خاطرنشان كرد: هر چه تعداد انسانهاي بزرگ و عالم در جامعه بيشتر باشد، سعادت براي آن جامعه در دسترستر است.
وي با طرح اين پرسش كه "چه زماني مجال ارائه و معرفي انديشه و فرهنگ متعالي خود به جهانيان را مييابيم؟" گفت: هر قدر هم، انديشه و فرهنگ ما متعالي و كماليافته باشد، تنها زماني ميتوانيم آن را در عرصه جهاني مطرح و معرفي كنيم كه در جهات مختلف اخلاقي، فرهنگي، انساني، علمي، صنعتي و پژوهشي پيشرفته باشيم و بار مسئوليت پيشرفت كشور و معرفي فرهنگ و انديشه ملت ايران در عرصه جهاني به عنوان يك ماموريت الهي و تاريخي بيش از هر كس بر عهده علما، دانشگاهيان و حوزويان است.
رييسجمهور با بيان اينكه "امروز به فضل الهي حركت علمي كشور بسيار پر شتاب و تصاعدي است"، افزود: قصد آن نداريم تا با اشاره به بزرگيها و عظمت ملت ايران بر ديگران برتريجويي كنيم اما لازم است يادآوري شود زماني كه ملت ايران بر قلههاي رفيع علم و دانش ايستاده بودند، ديگران در حل و رفع نيازهاي كوچك خود درمانده بودند؛ اما ملت ايران بزرگوار بوده و هست و در امروز و گذشته همواره عزت خود را در عزت همگاني جستجو كرده و ميكند.
احمدينژاد اضافه كرد: خداوند توان شكوفايي اين استعدادها را به ملت ايران ارزاني داشته و ماموريت تاريخي نيز بر عهده اين ملت گذاشته است و بر ماست تا دست به دست هم داده و آن ذخيره عظيم علمي را كه خداوند بار ديگر و در فرصتي مناسب در اختيار ملت ايران قرار داده به بشريت عرضه كنيم. اين حوادث و نوسانات نيست كه آينده يك ملت را تعيين ميكند، بلكه حركتهاي گسترده و عميق علمي و فرهنگي كه امروز در بطن جامعه ايران جريان دارد، آينده را شكل خواهد داد.
وي با بيان اينكه "تشكيل بنياد نخبگان يك ضرورت مقطعي است"، تصريح كرد: با ايجاد يك بنياد حكومتي نميشود نخبه تربيت كرد بلكه بايد نظامات و امورات اجتماعي بهگونهاي سامان داده شوند كه نخبگي در جامعه حائز جايگاه و موقعيت برجسته اجتماعي شود و نخبگي ارزشمند و محترم شمرده شده و افراد براي نخبه شدن انگيزه اجتماعي و دروني پيدا كنند.
رييسجمهور همچنين خطاب به حاضران در جلسه گفت: نخبهپروري كار شماست كه بايد در اصلاح نظامات اجتماعي و فرهنگي بكوشيد تا با بهرهگيري از نسيمي از عدالت كه در جمهوري اسلامي وزيده است، دست در دست هم و با يك حركت همگاني ايران و جهان را بسازيم.
احمدينژاد در بخش ديگري از سخنان خود با بيان اينكه "يك عالم و استاد گرچه با تعداد معدودي از افراد ارتباط برقرار ميكند اما معلم همه بشريت است"، اظهار كرد: هر كس يك نفر را هدايت كند، همه بشريت را احيا كرده است.
ويدر ادامه گفت: اگر انسان خلق نميشد، راهي براي شناخت خدا هم وجود نداشت، چراكه انسان جلوه اعظم و كامل خداوند و دروازه قدم گذاشتن در مسير شناخت خداست. موضوع همه تلاشها و اقدامات، رسيدن انسانها و جوامع به سعادتمندي است. خداوند انسان را براي جانشيني خود بر روي زمين و متجلي كردن صفات خود خلق كرده است و همه صفات و ويژگيهاي خود را نيز در وجود او به وديعه نهاده و راه شكوفايي اين صفات را علم و معرفت قرار داده است.
رييسجمهور با اشاره به اينكه "خداوند انسان را در پايينترين مرتبه هستي خلق كرده تا با تلاش و بهرهگيري از استعدادهاي خدادادياش به كمال و سعادت برسد"، خاطرنشان كرد: مسيري كه انسان بايد با قدم گذاشتن در آن به كمال برسد، علم است و انسان منهاي علم با ساير موجودات تفاوتي ندارد. علمآموزي اصليترين وجه مميزه انسان با ساير موجودات است. سعادتمندي جامعه برپايه علم ممكن و عملي است و همه پيامبران مبعوث شدند تا به انسان بگويند كه جايگاه واقعي او كجاست و علم را به عنوان راه اصلي بازگشت به اين جايگاه به انسان بنمايانند.
یک پیچ دگر است !
دره است!
کوه است!
ضهور حضرت حجت (ع) است؟
طول زمان عبور از این پیچ چقدر است؟
ایا شما پشت این پیچ را میبینید؟
چرا صراط مستقیم الهی را به پیچ کشاندید؟