فرارو- تصویب لایحه لیبرمن می تواند «مجوز سیاسی استفاده از نیروی نظامی» علیه ایران را تقدیم آمریکا کند. آیپک در هیچ یک از اسناد عمومی خود از جنگ با ایران نگفته است. اما اگر طرح جدید لیبرمن در کنفرانس سیاسی ماه مارس آیپک مطرح شود، اینبار دست این سازمان رو خواهد شد. سازمانی که مدعی است هیچ گاه آمریکا را برای حمله به ایران تحت فشار قرار نداده، اما حضور لابی صهیونیست در کنگره آمریکا را هیچ کس نمی تواند انکار کند. می خواهد طرحی را به تصویب برساند که «قابلیت» تولید سلاح هسته ای، یعنی همان دانش و فناوری که ایران در حال حاضر از آن بهره می برد را به «خط قرمز» آمریکا علیه ایران تبدیل می کند. و این یعنی مجوز سیاسی حمله به ایران، همین امروز.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از جاست فارن پالسی، با وجود آنکه کمیته روابط عمومی آمریکا- اسرائیل (آیپک) اقدامات بسیاری در جهت افزایش اختلافات ایران و آمریکا داشته، همواره سعی کرده به گونه ای عمل کند که از درک عمومی حمایت آشکار این سازمان از جنگ جلوگیری شود. در اسناد عمومی آیپک تاکید همواره بر اعمال تحریم های بیشتر بوده است. (اگر تحریم ها در حد بسیار سختگیرانه باشند –یک تحریم موثر- به منزله جنگ است اما هنوز هم در فاصله ای بعید از بیان صریح اینکه آمریکا باید بمباران را آغاز کند، قرار دارد.)
اما تلاش های جدید سنا برای تنظیم سیاست های آمریکا به منظور اینکه «قابلیت» ایران در تولید تسلیحات هسته ای –نه یک سلاح هسته ای، بلکه قابلیت فنی ساخت آن- را «غیرقابل قبول» اعلام کند، به آیپک این فرصت را می دهد که تصمیمی جدید اتخاذ کند. اگر طرح لیبرمن به خواسته لابی گران آیپک در کنفرانس سیاسی ماه مارس این سازمان تبدیل شود، جهان خواهد دانست: آیپک در حال رایزنی در کنگره برای جنگ با ایران است.
حامیان طرح لیبرمن این مسئله را که چنین لایحه ای «مجوز استفاده از نیروی نظامی» است را رد می کنند و از لحاظ فنی و حقوقی حق کاملاً با آنها است: این طرح به منزله اعطای مجوز قانونی برای استفاده از نیروی نظامی نیست. بلکه تلاشی است برای اعطای مجوز سیاسی. تلاشی است برای تحت فشار قرار دادن سیاسی دولت به منظور حرکت دادن آن به سوی جنگ، به جایی که از وضع موجود امروز قابل تشخیص نیست. اگر این طرح موفقیت آمیز باشد، چنین حرکت سیاسی امکان پیگیری معنادار تعامل دیپلماتیک با ایران را از دولت می گیرد و قابل قبول ترین جایگزین جنگ را از بین می برد.
نخستین بند طرح لیبرمن تاکید دارد که ممانعت از دستیابی ایران به «"قابلیت" تولید تسلیحات هسته ای» یکی از «منافع حیاتی ملی» آمریکا است.
عبارت «منافع حیاتی ملی» یک «اصطلاح هنری» است. این عبارت به مسئله ای اشاره دارد که آمریکا باید به دنبال جنگ برای حفظ آن باشد. مناظرات در مورد اینکه آیا مداخله نظامی آمریکا در لیبی یکی از «منافع حیاتی ملی» ایالات متحده است (که رابرت گیتس، وزیر دفاع وقت معتقد بود نیست) را به خاطر بیاورید. آن مناظرات همگی در مورد این مسئله صورت می گرفتند که آیا موانع برای توجیه آغاز جنگ از سوی آمریکا رفع شده اند یا خیر.
هدف طرح لیبرمن این است که «قابلیت» ایران در تولید تسلیحات هسته ای- و نه دستیابی به یک سلاح هسته ای که قابلیت فنی برای تولید آن- را به سیاستی تبدیل کند که «خط قرمز» آمریکا در برابر ایران باشد. اگر آمریکا به ایران اعلام کند که رسیدن به «قابلیت تولید سلاح هسته ای» خط قرمز واشنگتن است، پس منظور آمریکا این است که آماده حمله نظامی به ایران است تا مانع عبور ایران از این «خط» برای رسیدن به «قابلیت تولید سلاح هسته ای» است. و بر اساس گزارش های موجود این مسئله در حال حاضر مورد بحث و بررسی حامیان لایحه قرار گرفته است.
سناتورهای هر دو حزب روز پنج شنبه اعلام کردند که هنوز هم هدف شان دستیابی به یک راه حل دیپلماتیک است و معتقدند که تحریم ها علیه ایران در حال اثرگذاری هستند اما اگر تمام تلاش های دیگر با ناکامی روبرو شوند، حمله نظامی را بر استراتژی مهار ارجح می دانند. بنابراین سناتورهای آمریکایی می گویند اگر «تمام تلاش های دیگر با ناکامی روبرو شوند» یعنی اگر دیپلماسی و تحریم مانع دستیابی ایران به «قابلیت» تولید سلاح هسته ای نشود- بر اساس اظهارات این سناتورها، تلاش ها با «ناکامی» روبرو می شوند- پس از آن سناتورها خواهان جنگ هستند. این امر یک «مجوز قانونی استفاده از نیروی نظامی» نیست، که یک مجوز سیاسی است.
و یک مجوز سیاسی استفاده از نیروی نظامی در آینده نیست که مجوزی سیاسی برای امروز است.
«قابلیت تولید سلاح هسته ای» یک اصطلاح مبهم است که هیچ تعریف قانونی ندارد. اما جو لیبرمن، نویسنده اصلی این لایحه منظور خود از آن را این طور بیان می کند:
«قابلیت تولید تسلیحات هسته ای برای من بدین معنا است که آنها می توانند ناگهان کار را آغاز کرده و سلاح هسته ای تولید کنند- به عبارت دیگر، آنها تمام اجزاء لازم برای این کار را دارند. این استانداردی بالاتر از این است که بگوییم خط قرمز زمانی است که آنها به سلاح هسته ای دست یافته اند.»
اما بسیاری از کارشناسان معتقدند ایران در حال حاضر اجزاء لازم برای آغاز کار را دارد. روز پنج شنبه آنتونی کوردزمن از مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی آمریکا گفته بود که گزارش ماه نوامبر آژانس بین المللی انرژی اتمی این واقعیت را که ایران در حال حاضر تمام موارد فنی لازم برای ساخت یک سلاح شکافت را در اختیار دارد، را کنار گذاشته بود.
هلنس کوپر در گزارش 24 ژانویه نیویورک تایمز نوشته بود: «بسیاری از مقامات آمریکایی و اروپایی در مباحثات خصوصی خود می گویند که در دسترس ترین نتیجه برای غرب این است که ایران دانش و فناوری لازم برای ساخت سلاح هسته ای را دارد اما تصمیمی در این زمینه نگرفته است.»
این اظهارات بیانگر دو نکته هستند. نخست اینکه این مقامات آمریکایی و اروپایی معتقدند ایران در حال حاضر «دانش و فناوری لازم برای ساخت سلاح هسته ای را دارد»؛ دوم اینکه این مقامات معتقدند ترغیب ایران به عدم استفاده از این دانش و فناوری در جهت ساخت سلاح هسته ای بهترین نتیجه ای است که غرب می تواند به دست آورد.
اگر این کارشناسان و مقامات غربی چنین عقیده ای داشته باشند، پس ایران در حال حاضر از خط قرمز لایحه لیبرمن عبور کرده و در نتیجه حامیان این لایحه اعلام می کنند که همین امروز آماده جنگ هستند. یا آماده هستند که هر زمان که لازم بود به کارشناسان و مقاماتی بپیوندند که معتقدند ایران از خط قرمز لیبرمن عبور کرده است.
چنین استدلالی درست مانند این است که افرادی با کیسه هایی که بر سر کشیده اند بگویند: «هر وقت نور را ببینم آماده جنگ هستم.» تمام آنچه که آنها برای دیدن نور باید انجام دهند این است که کیسه را از روی سر بردارند. پس آنها می گویند زمانی آماده جنگ هستند که در ابراز آن راحت باشند.
تمام حامیان لایحه لیبرمن از جنگ حمایت می کنند. اگر آیپک لایحه لیبرمن را در کنفرانس سیاسی ماه مارس به عنوان درخواست خود مطرح کند، دستکم به این نتیجه می رسیم که باید تظاهر به اینکه آیپک هیچ تلاشی برای وارد کردن آمریکا به یک جنگ دیگر در خاورمیانه نمی کند را کنار بگذاریم.
4- تولید سلاح هسته ایی و حامل آن.
خط قرمزها از نظر زمانی به همین ترتیب است که بیان شد. یعنی گزینه اول زودتر از همه بوقوع خواهد پیوست.