عبدالناصر همتی را میتوان یکی از جنجالیترین چهرههای اقتصادی در سال گذشته دانست. او را شاید بتوان اولین قربانی رسمی جریان پایداری برای تسویه حساب با دولت چهاردهم دانست.
معاون سابق ارزی بانک مرکزی:
معاون سابق ارزی بانک مرکزی گفت: «عدهای در مجلس علاقه نداشتند که آقای همتی در کابینه دولت چهاردهم حضور داشته باشد و با این نیت که به دولت ضربه بزنند یا با این نیت که با آقای همتی تسویهحساب شخصی کنند، نسبت به استیضاح وی اقدام کردند.»
«برخی از مجلسیها اولاً درک درستی از مسائل و واقعیتهای جامعه ندارند، یعنی جنبههای شعارزدگی و بهخصوص تخیل و توهم بر آنها غلبه دارد و وقتی وضعیت اقتصادی را میبینند، با توجه به اینکه خودشان را نماینده مجلس تلقی میکنند، میخواهند یک کاری انجام دهند و بگویند ما یک مقصری را اینجا پیدا کردیم و این مقصر وزیر اقتصاد است. الان که وزیر استیضاح شده میبینیم که وضعیت اقتصاد بدتر شده است.»
هادی محمدپور گفت: «یکی از چالشهایی که آقای همتی با آن روبهرو شده بود، ناترازی شدید مالی و کاهش ارز بود. مطالبه شدیدی هم برای دریافت ارز وجود داشت که باعث بالا رفتن نرخ ارز شد و این یک عامل مهم در موضوع استیضاح آقای همتی بود.»
روایت محسن هاشمی از؛
محسن هاشمی به صحبتهای مسعود پزشکیان درباره مذاکره در جلسه استیضاح همتی واکنش نشان داد.
احمد انارکی گفت: وقتی یک جریان خاص در مجلس میگوید قصد داشته شخصیت وزیر اقتصاد را استیضاح کند نه عملکرد او را یعنی شخصیت افراد را هدف گرفتهاند و این اعتراف تکاندهندهای است.
افشاگری نماینده رفسنجان:
احمد انارکی با بیان اینکه «بدعتی گذاشته شده که برخی گروههای خاص با ارسال پیامکهای سازمانیافته به نمایندگان، سعی در تحت فشار قرار دادن آنها دارند»، گفت: «وقتی یک جریان خاص در مجلس میگوید قصد داشته شخصیت وزیر اقتصاد را استیضاح کند، نه عملکرد او را یعنی شخصیت افراد را هدف گرفتهاند و این اعتراف تکاندهندهای است. درباره آقای همتی این اتفاق افتاد و ۲ ماه بعد از روی کار آمدنش پیامک استیضاح او برای نمایندگان ارسال شد.»
انتخاب وزیر جدید امور اقتصادی و دارایی با دشواریهای فراوانی روبروست.
بررسی مواضع پایداریچیها درباره حکم ساداتی نژاد و فاطمی امین در پرونده چای دبش
پس از اعلام رای صادر شده در پرونده چای دبش و محکومیت سیدرضا فاطمی امین و سیدجواد ساداتی نژاد از سوی قوه قضاییه، حامیان و دولتمردان پیشین موضع متفاوتی نسبت به این پرونده گرفتهاند.
عباس گودرزی با بیان اینکه « استیضاح وزیر اقتصاد سیاسی نبود و ماجرا اصلاً چیز دیگری بود!»، گفت: «یکی از ایرادات وزیر اقتصاد این بود که وارد مباحثی میشد که اصلاً شأن ورود نداشت؛ به تو چه ربطی دارد بحث فیلترینگ؟ مگر فیلترینگ در کشور مسئول ندارد؟ یا متأسفانه تمرکز میکرد روی FATF.»
سخنگوی هیات رئیسه مجلس گفت: یکی از ایرادات اساسی همتی این بود که در مقام وزیر اقتصاد به مباحثی ورود میکرد که اصلا شان ورود نداشت. به تو چه ربطی دارد موضوع فیلترینگ. مگر فیلترینگ در کشور مسئول ندارد؟ گودرزی در ادامه بیان کرد: متاسفانه او به جای اینکه تمرکزش را روی خلق ثروت، ایجاد فرصتهای جدید و شناسایی ظرفیتها بگذارد، روی بحث FATF تمرکز داشت.
مگر چه اتفاق نادری باید پیش بیاید تا بشکه بشکه نفت، بنزین و گازوئیل به ثمن بخس از کشور غارت نشود تا بخش کوچکی از ناترازیهای انرژی ما برطرف شود؟ مگر چه اتفاق نادری باید پیش بیاد تا صندوقهای ورشگسته بازنشستگی خود را نجات دهیم؟ آیا مدیریت بحران لازم داریم؟
مرور ادبیات افراد جریان تندرو نشان میدهد که پس از این دو رخداد سیاسی حذف همتی و برکناری ظریف، بهطور واضح ادبیاتی تندتر از قبل استفاده میکنند. به ثمر نشستن فشارهای سیاسی به شکستن سدی میماند که انگار در مجلس رخ داده است.
نماینده مردم اصفهان در مجلس گفت: وزیر اقتصاد را برای تفکری که ۵۰ سال است در وزارت اقتصاد وجود دارد استیضاح کردیم و اگر این مسیر اصلاح نشود و دقت نکنیم در آینده باید وزیر دیگری را با دلار ۲۰۰ هزار تومانی استیضاح کنیم.
پزشکیان تصور میکرد در تعامل به همه گروهها دستکم میتوان از میزان هجمههای آنها کاست، اما به سیاق سابق آنها پس از آنکه سهم خود از دولت را گرفتند، زیر میز بازی زدند و با افزایش فشارهای بیسابقه چه در مجلس، چه در رسانهها و چه حتی در خیابان او را وادار به استعفا کردند و همتی را هم در مجلس استیضاح کردند. در چنین شرایطی مسعود پزشکیان با سه سناریو مواجه است و باید انتخاب کند که میخواهد کدام مسیر را برود.
علی سعدیوندی:
یک اقتصاددان در واکنش به استیضاح عبدالناصر همتی و در نهایت و برکناری وی از سمت وزارت نوشت: «خب حالا که به قول شما مسبب گرانیها رفته است، نرخ دلار را به ۲۰ هزار تومان برسانید. بیعرضه نباشید.»
«گفت: در کجای دنیا "وفاق" به معنای قانونشکنی! بیتوجهی به معیشت مردم! و نادیده گرفتن دو قوه قضائیه و مقننه است؟! این که مدعیان اصلاحات میگویند، وفاق است یا "تمامیتخواهی؟!"»
نورانی نژاد، فعال سیاسی اصلاح طلب:
نورانی نژاد دربارهی لزوم نگاه واقع بینانه دولت به جامعه و جامعه به دولت گفت: جایی برای تندی به دولت نیست. اگرچه میتوان به دولت پیشنهاد کرد که سیاست را واقع بینانه ببیند و ارتباطاش را با بدنهی حامی تغییر تقویت کند. بخشی از این بدنهی حامی تغییر، شامل کسانیکه رأی نمیدهند هم میشود. چون آنها هم حامی تغییرند ولی تصور کردهاند که تغییر از درون دولت ممکن نیست. ولی اگر این هدف محقق شود، بسیاری از آنها استقبال میکنند.
«آقای پزشکیان با توجه به اتفاق استیضاح (و البته استعفای محمدجواد ظریف) اکنون در معرض تصمیمگیریهای بزرگ قرار دارد و شاید سه راه بیشتر در مقابل خود ندارد: راه اول، ادامه روند فعلی که چیزی جز از دستدادن آخرین سرمایههای اجتماعی و افزایش ضعف و ناکارآمدی ساختار بوروکراتیک و مصلوبالاختیار شدن در سکانداری امور نیست. راه دوم، شانه خالی کردن از ادامه مسیر و واگذاری امور و سومین راه، تداوم سکانداری امور با تقویت دولت و گشودن مسیرهای جدید از طریق ارائه یک برنامه مشخص است.»
در گفتوگو با دو نماینده و دو فعال سیاسی بررسی شد؛
به نظر میرسد اگرچه استیضاح وزیر اقتصاد و استعفای معاون راهبردی کابینه چهاردهم پایان وفاق ملی نیست، اما میتواند آغازی برای پایان آن باشد. به اعتقاد یک فعال سیاسی ««آنچه به نام وفاق مطرح شده ،یک شعار کلی است و فقط شخص پزشکیان تلاش کرده روی آن مانور دهد، اما تیم حامیان ایشان نیامدند حدود آن را مشخص کنند و به لحاظ نظری تبیین کنند.»