منطقیترین شیوهای که منافع کشور و امنیت و ثبات جامعه را در این شرایط تضمین میکند، پاسخ یکطرفه دولت به مطالبات این نسل است. آنها ماه را طلب نمیکنند، فقط خواستار حفظ حریم خود از تعرض نیروی معتقد به قالبسازیاند.
زیدآبادی نوشت: در شرایط فعلی گام نخست برای نشان دادن همسویی با مطالبات عمومی اعلام انحلال گشت ارشاد است. شاید برخی مشاوران آقای رییسی انحلال گشت ارشاد در این موقعیت زمانی را به معنای عقبنشینی حکومت از موضع معمول آن تعبیر کنند و مانع تصمیمگیری قاطع در این زمینه شوند.
ظاهرا طرفهای غربی با سطحی از اطمینانخاطر نسبت به فاصله ایران از نقطه گریز هستهای، به طرحهای اسراییل در این مورد تمایل پیدا کردهاند هر چند که هنوز تسلیم نظرات آنها نشدهاند. تا نقطه تسلیم شدنِ آنان فرصتی کوتاه در اختیار جمهوری اسلامی است که به ماجرا جهت دیگری دهد.
واکنش گسترده به قطع رابطۀ تیرانا با تهران، گسترش تحریمهای آمریکا به چند نهاد امنیتی و بیانیۀ به نسبت تند آژانس بینالمللی انرژی اتمی دربارۀ میزان ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران را هم میتوان به عنوان شواهد دیگری از آغاز دور تازهای از تشدید فشارها علیه ایران به شمار آورد
با آنکه نتانیاهو از سوی رقبای سیاسی خود متهم است که در طول نخستوزیری خود اقدام خاصی علیه تأسیسات هستهای ایران انجام نداده و با لفاظیهای توخالی خود صرفاً باعث پیشرفت برنامۀ اتمی جمهوری اسلامی شده است، اما با این همه، گویی نبض افکار عمومی به دست اوست و همچنان لفاظیهایش میتواند موجی از بسیجگری سیاسی در جامعۀ اسرائیل پدید آورد.
دولت برای اجرای موثر برجام و بهرهمندی از فواید آن، ناچار به جدا کردن راه خود از اصولگرایانِ مخالف این توافق است. مهمترین چالش داخلی پیش روی دولت آقای رییسی در آینده به واقع همین است.
تا بگیر و ببند ممکن باشد؛ حکمرانی فعلی سهل و روزهداری فعلی صعب است! حکمرانی در جاهایی صعب است که باید انواع نقدهای منصفانه و غیرمنصفانه و اعتراضهای روا و ناروا را از هر سو تحمل و مدیریت کرد و پاسخگو هم بود و دم هم بر نیاورد.
جریان اصولگرا باید برجام را به ناچار احیا کند و در عین حال همه هزینههای آن را هم بپذیرد. پس این تصمیم در دولت روحانی تاکتیکی بود، چون هزینهای برای آنها در بر نداشت، اما اکنون به یک اقدام استراتژیک در دولت رئیسی بدل شده است.
حیای برجام با توجه به نفوذ و قدرت دشمنان این توافق، مخاطراتی در بطن خود دارد که اگر پیشاپیش نسبت به آنها هشدار داده نشود، چه بسا به حل بحرانهای کشور یاری نرساند و بعد از چند ماه، داستان همیشگی از سر گرفته شود.
احمد زیدآبادی در گفتگو با فرارو تحلیل کرد
زیدآبادی با اشاره به اینکه به نظر میرسد این سیاست یک گام به جلو یک گام به عقب سیاست اصلی ایران شده است، ادامه داد: اما به نظر میرسد، دیگر این سیاست جواب نمیدهد، زیرا در وهله اول مشکلات اقتصادی کشور به صورت تصاعدی در حال رشد کردن است و این یکی از نگرانیهای جدی برخی از مقامات است، دروهله دوم نیز در حوزه سیاست خارجی، طرفهای مقابل نیز دیگر صبرشان تمام شده و منتظر یک نتیجه روشن هستند.
احمد زیدآبادی مطرح کرد
زیدآبادی نوشت: فقدان نگرش ساختاری و عدم اهتمام به اصلاح معایب آن نزد مسوولان و نهادهای حاکم، متاسفانه کار را به نقطهای رسانده است که نه فقط کار در عمل پیش نمیرود، بلکه هشدارهای مکرر کارشناسان هر حوزه هم پژواک لازم را در بین آنان پیدا نمیکند.
زیدآبادی گفت: شفافیت به خلاف آنچه در این روزها شایع شده است، علنی شدن رای نمایندگان به طرحها و لوایحِ دولتی نیست. این اتفاق در بافتار سیاسی کشور ما حتی میتواند سبب اعمال فشارهای نامشروع روی نمایندگان و سلب استقلال رای از آنها باشد.
دولت رئیسی، با تعللی بیثمر، جامعه را درمعرض خطری قرار میدهد که از قضا کم اهمیتترین وجه آن، همانا شکست دولت اوست و وجوه دیگر این خطر برای جامعۀ ایرانی بسیار ویرانگرتر است.
زیدآبادی نوشت: یکباره بحث ترور مقامهای سابق آمریکایی به عنوان یکی از موضوعات مذاکرات برجامی از کجا پیدا شده است؟ به نظرم نیم کاسهای زیر این کاسه است!
آنچه هواداران اصولگرایی بنا به ایدئولوژی بسته و منجمد خود به عنوان راهحل مشکلات کشور مطرح میکنند، هیچ ردپایی در واقعیت ندارد و توهم محض است.
پنداری فلسطینیها به رنجی ابدی محکوم شدهاند، رنجی که به جای برانگیختگی جامعۀ بشری برای پایان دادن به آن، گویی برخی از دولتها را به دلیل بهرهبردایهای سیاسی داخلی و تداوم مناقشات ایدئولوژیک، به وجد هم میآورد!
زیدآبادی گفت: دولت رییسی فرصت چندانی در اختیار ندارد. بدبختانه در پشتِ ناکامی و شکست او فرصتی برای دیگران هم نهفته نیست. از اینرو، سوگمندانه باید گفت که دولت او آخرین فرصت برای همه است حتی همه آنان که آرزوی ناکامی و شکست آن را دارند!
احمد زید آبادی مطرح کرد
مذاکرات برجام بدون هر گونه دلیل موجهی، در روندی فرسایشی گرفتار افتاده و از این جهت احیای توافق با تاخیر زیادی روبرو شده است. تاخیر در امضای برجام به سود دشمنان این توافق است و حتی میتواند اصل آن را به مخاطره بیندازد.
دولت جدید در عمل خود را در معرضِ اتهامِ "وابستگی به چین و روسیه" قرار داده است و از قضا بسیاری از حامیان و عمومِ مخالفانش نیز به این ماجرا دامن میزنند.
طیفی از اصولگرایان که هنوز دل خود را با برجام و پیامدهای الزامآور آن صاف نکردهاند، پس از احیای احتمالی برجام، خود را با وضعیتی روبرو خواهند دید که از هر جهت تماشایی است!