در این میان، اما عدهای ماجرا حذف نردههای نماز جمعه و خوشحالی مقامات درباره آن را با مسئله نامه اسماعیل بخشی و سکوت در قبال آن مقایسه کرده اند. رخدادن این دو اتفاق در کنار هم برای کاربران واجد معنای ویژه ای بوده است. برخی این دو ماجرا را نشان دهنده وجود رفتار دوگانه میان مسئولان دانسته اند. از یکسو با اقدامات صوری و با شعار به دنبال نزدیک شدن به مردم و از سوی دیگر برخورد سختی با کارگر معترض صورت می گیرد.
من نمیگویم اینها کاملا بیسود و فایده است بلکه معتقدم باید این کارها هر چند هم کوچک انجام شود و هر کسی هم که دست به چنین اقداماتی بزند بنده از او تشکر میکنم اما این اقدامات افتخار نیست. اتفاقا اگر ما به چنین اقداماتی افتخار کنیم، خودش ضد افتخار و وهنآور است، چراکه بلافاصله با این سوال روبهرو میشویم که چرا اصلا آنها را گذاشتیم که امروز بخواهیم برداریم و به آن مفتخر شویم؟
فقط نماز جمعه نیست که نرده دارد
بسیاری از مسائل جامعه به همین نردهها برمیگردد. نردههای نماز جمعه تنها یکی از نردهها هستند؛ آنها نمادی از روابط تنظیمشده جامعهاند. با این نگاه، شما هم از نردهها گلایه دارید. آقازاده، ژن خوب و ... ادبیاتی هستند که قبل از نرده نوع روابط مردم جامعه و برخی مسئولان را نشان میدهند. همین دیروز بود که ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان مشهور سینمای ایران جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. او بعد از دریافت جایزهاش زبان به اعتراض منتقدین پرداخت. امثال ابراهیم حاتمیکیا و مسعود دهنمکی کارگردانانی هستند که در طی سالهای گذشته در فعالیت خود همواره با حمایتهای بعضی سازمان ها و نهادها رو به رو بودهاند. اما در مقابل فیلمسازان جوانتر اگر نگوییم به این منابع دسترسی نداشته اند دسترسی بسیار پایینتری نسبت به افرادی بوده است که خود به وابسته بودن خود اعتراف میکنند.
" نردهها را جمع کنید" این دستوری بود که از مصلای تبریز و از سوی امام جمعه این شهر صادر شد و به دنبال آن موج حمایت حذف نرده های نماز جمعه به راه افتاد. همان نرده هایی که بیش از30 است حائل میان مردم و ائمه جمعه شده و خط میان آنها را مشخص کرده است. نرده هایی که قرار بود از روحانیت درمقابل موج ترورها در روزهای ابتدایی انقلاب حفاظت کند اما کم کم به یک رویه دائمی شد.