با شکایت زن جوان به دستور بازپرس رضوانی تحقیقات آغاز شد. در نخستین گام مأموران پلیس به سراغ صاحب تعمیرگاه رفتند و درباره بهزاد سؤال کردند اما در کمال ناباوری پسر ۱۵ ساله را در حال کار در تعمیرگاه یافتند.
اگرچه کلیسا این موضوع را به پلیس اطلاع داده اما گفته است این دو خواهر راهبه تحت پیگرد قضایی قرار نخواهند گرفت.
اعضای این باند، ۱۳ دستگاه خودرو را با شکستن شیشه یا کلاف کردن در آنها نیمه شب و در نقاط خلوت سرقت و پس از سرقت وسایل و محتویات داخلی، خودروها را در نقاط خلوت رها میکردند.
هر قدر امکانات امنیتی بیشتر میشود، روشهای سرقت هم به روزتر میشود و سارقان با خلاقیت بیشتری به کارشان ادامه میدهد. برای اینکه اموالتان به سرقت نرود این شگردها را بشناسید و از جان و مالتان محافظت کنید.
منصور سردسته باند سرقت رادار خودروی جنسیس بود. اتفاقا او هم چند وقت پیش دستگیر شده بود. من چند ماه پیش سرقت را از او یاد گرفته بودم. او هم در مقابل پول این سرقت را آموزش میداد.
وقتی این جا رسیدم تازه فهمیدم که اعتماد بی جای من به یک شهروند پای مرا به یک پرونده مواد مخدر کشانده است. آن راننده میانسال با پلیس ۱۱۰ تماس گرفته و گزارشی از خرید و فروش و همچنین نگهداری مواد مخدر در یک خودروی دیگر را داده بود.
چهارم مهرماه امسال سه تن از سارقان این باند - که همگی دارای سابقههای متعدد سرقت هستند - از جمله سردسته این باند به نام «اسماعیل» در خانه مجردی شان، حوالی میدان خراسان به همراه هشت دستگاه گوشی سرقت ی دستگیر شدند و با انجام بازجویی از سردسته این باند و اعتراف وی، نفر چهارم باند که دختری معروف به «فرناز» است نیز دستگیر شد.
مادر یکی از متهمان گفت: مرد پولدار شیشه کشید و دوباره از حالت عادی خارج شد. او نگاه بدی به من داشت و پیشنهاد بیشرمانهای را مطرح کرد. من هم قبول نکردم و گفتم فقط هدفم گرفتن رضایت برای پسرم است؛ اما او گفت در صورتی رضایت میدهد که به خواستهاش عمل کنم...
مادر میثم در حاشیه دادگاه به قضات گفت: در حالی که من بهدنبال جلب رضایت ازشاکی پرونده برای پسرم بودم او با مراجعه به خانه ما پیشنهاد ازدواج موقت داد و گفت اگر میخواهی به آزادی پسرت رضایت دهم باید به عقد موقت من دربیایی. پسرم پیک موتوری بود و از سوی دوستانش اغفال و مرتکب خطا شده است.
رسول در نخستین بازجوییها خیلی زود پرده از راز جنایت برداشت وبه کارآگاهان گفت: من وهمدستم هنگام سرقت از ساختمان، سرایدار را که میخواست مانع سرقت شود کشتیم و پابه فرار گذاشتیم.
چندی قبل مرد میانسالی به محض اینکه وارد خانه شد، با مشاهده بهم ریختگی اتاقها از حضور سارقان با خبر شد. فوراً خودش را به جعبهای رساند که مدارک و سنگهایش را داخل آن نگهداری میکرد. از جعبه خبری نبود. بعد از آن بلافاصله به سراغ گاوصندوقش رفت که پشت کتابخانه جاسازی کرده بود. اما سارقان موفق نشده بودند گاوصندوق را پیدا کنند. او همیشه ترس سرقت طلاهایش را داشت به همین خاطر یک جعبه که پر از سنگهای جعلی وطلا و جواهرات قلابی بود را جلوی دست گذاشته بود و طلاها و دلارهایش را در گاوصندوقی که پشت دیوار جاسازی کرده بود نگهداری میکرد تا سارقان را فریب دهد.
فرمانده انتظامی شرق استان تهران خاطرنشان کرد: با ردگیری دقیق تراکنشهای مالی و در حال برداشت غیر مجاز، پلیس موفق شد متهم مزبور را که یک نوجوان بود شناسایی و پس از هماهنگی با مقام قضائی، این هکر ۱۵ ساله را هنگام مراجعه به مدرسه دستگیر کنند.
از دست طلبکارانم فراری بودم تا اینکه خیلی اتفاقی در یک گروه تلگرامی با دختر جوانی آشنا شدم. بعد از مدتی فهمیدم او از سارقان حرفهای است وقتی مشکل مرا متوجه شد پیشنهاد داد از طریق دزدی بدهیام را بدهم. بعد به من آموزش داد.
وی افزود: مأموران واحد تجسس کلانتری در بررسیهای اولیه دریافتند که سارق با شناسایی خانوادههای کمدرآمد و دارای دختر دمبخت، به بهانه خواستگاری برای پسر خود وارد منزل آنها شده و پس از چند بار رفت و آمد و جلب اعتمادشان، در فرصتی مناسب اقدام به سرقت طلاجات و اموال با ارزش آنان کرده و متواری شده است.
با توجه به اینکه ۱۲ سال از تشکیل پرونده گذشته و به نتیجه نرسیده بود، اولیایدم مقتولان درخواست صدور حکم برای دریافت دیه از بیتالمال کردند. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
نشستن روی صندلی انتظار دلیل حضور بسیاری از آدمها را روشن میکند. تلفن همراه یکی را از داخل ماشینش دزدیدهاند. وقتی مشغول کار با تلفنش بوده، دزد تا کمر خم شده، از شیشه داخل ماشین آمده و گوشی را دزدیده است. یکی دیگر برای ثبت دومین شکایتش به دادسرا مراجعه کرده است. چند وقت پیش گوشی تلفنش را دزدیدهاند و حالا موتور سیکلتش را و میگوید «احتمالا دفعهی بعد باید واسه دزدیدن خودم بیام دادسرا!»
متهم که از سارقان سابقهدار است در ابتدا منکر هرگونه جرمی شد، اما در بازجوییهای ماموران به ناچار لب به اعتراف گشوده و به جرم خود مبنی بر ۳۵ فقره سرقت از اماکن خصوصی با همدستی دو نفر دیگر اعتراف کرد.
من در تلگرام و اینستاگرام و گاهی اوقات هم در خیابان با پسرهایی که وضع مالی خوبی دارند دوست میشدم. بعد از مدتی به خانهشان دعوت میشدم و در فرصتی مناسب یا همدستم وارد خانه میشد یا اینکه من کلید را برمی داشتم و بعد وارد خانه میشدیم.
آنها با سرعت و بدون هیچ ملاحظهای اتاقها و قسمتهایی از ویلا را که امکان وجود اشیای گرانبها میدادند، گشتند و در نهایت توانستند ۴ میلیون تومان پول نقد، ۵۰۰ دلار امریکا، ۱۰۰۰ کرون سوئد و ساعتهای ما را به سرقت ببرند. در ادامه هم به سراغ دوربینهای مداربسته ویلا رفتند و علاوه بر دوربینها، حافظه آن را نیز جمع کردند تا هیچ ردی از خود باقی نگذارند.